بهترين ثناها ، مى ستايم و او را بر شادى و سختى ، ستايش مى كنم . خدايا ! تو را بر اين مى ستايم كه به نبوّت ، گرامى مان داشتى و قرآن را به ما آموختى و در دين ، بينايمان گرداندى و برايمان ، گوش و چشم و دل ، قرار دادى و ما را از مشركان ، قرار ندادى .
امّا بعد، من ، يارانى شايسته تر و بهتر از ياران خود نمى شناسم و خانواده اى بهتر از خانواده ام ، در نيكى كردن و صِله اَرحام ، سراغ ندارم . خداوند ، از جانب من به همه شما ، جزاى خير دهد ! هان ! من گمان دارم كه روز [ كارزار ] ما با اين دشمنان ، فرداست. هان كه من ، نظرم را برايتان گفتم ! همگى آزاديد كه برويد . تعهّدى به من نداريد . اين [ سياهىِ ]شب ، شما را پوشانده است . آن را مَركب خود سازيد» . ۱
۱ / ۱۸
پاسخ خانواده و ياران امام عليه السلام
۴۲۱.الأمالى ، صدوقـ به نقل از عبد اللّه بن منصور ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر ، از امام زين العابدين عليهم السلام ـ: هنگامى كه نامه عبيد اللّه بن زياد ، به عمر بن سعد رسيد ، عمر به جارچى اش فرمان داد كه ندا در دهد : ما امروز و امشب را به حسين و يارانش ، مهلت داديم .
اين بر حسين عليه السلام و يارانش ، گران آمد . حسين عليه السلام در ميان يارانش به سخن ايستاد و فرمود : «خدايا ! من ، نه خاندانى را مى شناسم كه از خاندانم ، نيكوكارتر و پاك تر و پاكيزه تر