بگيرم تا مردم [به خاطر دعواى ما] بر من و تو گِرد آيند ، به رأى من ، عمل مى كنى [و از مكّه نمى روى]، چنين مى كردم. ۱
۳۵۶.الفتوح :حسين عليه السلام وارد مكّه شد و مردم آن جا ، بسيار خرسند شدند . بامداد و شامگاه ، نزد او ، رفت و آمد مى كردند ...
در آن ايّام ، عبد اللّه بن عبّاس و عبد اللّه بن عمر بن خطّاب ، در مكّه بودند . آن دو با هم بر حسين عليه السلام وارد شدند و قصد داشتند به مدينه برگردند. ابن عمر به حسين عليه السلام گفت: اى ابا عبد اللّه ! رحمت خدا بر تو باد ! از خدايى كه بازگشت تو به سوى اوست، پروا كن. از دشمنىِ اين خاندان با خودتان و ستمى كه بر شما كرده اند، آگاهى و اين