327
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

۴ / ۱۵

سخنرانى ابن زياد ، پس از در بند كشيدن هانى

۳۰۴.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن بشير همْدانى ـ: عبيد اللّه چون هانى را كتك زد و زندانى نمود ، ترسيد كه مردم به خاطر او شورش كنند . از اين رو، از قصر (دار الحكومه) بيرون آمد و بر منبر رفت و به همراه او بزرگان كوفه، نگهبانان و خدمتكارانش بودند. او حمد و ثناى خدا را به جا آورد و آن گاه گفت: امّا بعد ، ـ اى مردم ـ به اطاعت خداوند و پيشوايانتان چنگ زنيد و از اختلاف و تفرقه بپرهيزيد تا مبادا نابود و خوار گرديد و كشته شويد و مورد ستم و محروميت قرار گيريد. برادرت كسى است كه با تو يك رنگ باشد و آن كه ترسانْد، معذور است.
او خواست از منبر پايين بيايد كه ديده بانان از سمت بازار خرمافروشان ، دوان دوان ، داخل مسجد شدند و مى گفتند: پسر عقيل آمد! پسر عقيل آمد !
عبيد اللّه به سرعت، وارد قصر شد و درها را بست. ۱

۴ / ۱۶

دعوت مسلم از نيروهايش و حركت به سوى قصر

۳۰۵.الإرشادـ به نقل از عبد اللّه بن خازم ـ: به خدا سوگند ، من فرستاده مسلم پسر عقيل به قصر بودم تا ببينم هانى چه مى كند . چون او كتك خورد و زندانى شد، بر اسبم سوار شدم و نخستين فردى بودم كه براى مسلم بن عقيل خبر آوردم. در اين هنگام ، زنان در

1.لَمّا ضَرَبَ عُبَيدُ اللّه ِ هانِئا وحَبَسَهُ ، خَشِيَ أن يَثِبَ النّاسُ بِهِ ، فَخَرَجَ فَصَعِدَ المِنبَرَ ، ومَعَهُ أشرافُ النّاسِ ، وشُرَطُهُ وحَشَمُهُ ، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : أمّا بَعدُ ، أيُّهَا النّاسُ ! فَاعتَصِموا بِطاعَةِ اللّه ِ وطاعَةِ أئِمَّتِكُم ، ولا تَختَلِفوا ولا تَفَرَّقوا ، فَتَهلِكَوا وتُذَلّوا ، وتُقتَلوا وتُجفَوا وتُحرَموا ، إنَّ أخاكَ مَن صَدَقَكَ ، وقَد أعذَرَ مَن أنذَرَ . قالَ : ثُمَّ ذَهَبَ لِيَنزِلَ ، فَما نَزَلَ عَنِ المِنبَرِ حَتّى دَخَلَتِ النَّظّارَةُ المَسجِدَ مِن قِبَلِ التَّمّارينَ يَشتَدّونَ ويَقولونَ : قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ ، قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ ، فَدَخَلَ عُبَيدُ اللّه ِ القَصرَ مُسرِعا ، وأغلَقَ أبوابَهُ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۶۸) .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
326

۳۰۳.أنساب الأشراف :ابن زياد، محمّد بن اشعث كِنْدى و اسماء بن خارجة بن حُصَين فَزارى را نزد هانى بن عروه فرستاد و آن دو با وى ملايمت كردند، تا اين كه او را نزد ابن زياد آوردند . عبيد اللّه ، او را به خاطر پناه دادن به مسلم بن عقيل ، سرزنش كرد و به وى گفت: مردم ، متّحد و هم سخن اند . چرا در جهت تفرقه و جدايى آنان، به مردى كه براى تفرقه افكنى آمده ، كمك مى كنى؟
هانى به خاطر پناه دادن به مسلم ، عذرخواهى كرد و گفت: خداوند ، كارهاى امير را سامان بخشد ! او بدون اطّلاع و آمادگى من ، وارد خانه ام شد و از من خواست كه به او پناه دهم . از اين جهت ، دَيْنى بر گردنم احساس كردم.
عبيد اللّه گفت: پس او را نزد من بياور تا تلافى اشتباهاتت گردد .
هانى ، امتناع ورزيد . عبيد اللّه گفت : به خدا سوگند ، اگر او را نياورى ، گردنت را خواهم زد.
هانى گفت : به خدا سوگند ، اگر گردنم را بزنى ، شمشيرها بر گِرد خانه ات بسيار مى شوند.
عبيد اللّه دستور داد او را نزديك آوردند و او را با چوبى يا عصايى كج كه همراه داشت ، چنان زد كه بينى اش شكست و پيشانى اش شكاف برداشت . آن گاه دستور داد او را در يكى از اتاق هاى قصر ، زندانى كنند. ۱

1.وَجَّهَ [ابنُ زِيادٍ] مُحَمَّدَ بنَ الأَشعَثِ الكِندِيَّ ، وأسماءَ بنَ خارِجَةَ بنِ حُصَينٍ الفَزارِيَّ ، إلى هانِئِ بنِ عُروَةَ ، فَرَفَقا بِهِ حَتّى أتَى ابنَ زِيادٍ ، فَأَنَّبَهُ عَلى إيوائِهِ مُسلِمَ بنَ عَقيلٍ ، وقالَ لَهُ : إنَّ أمرَ النّاسِ مُجتَمِعٌ ، وكَلِمَتَهُم مُتَّفِقَةٌ ، أفَتُعينُ عَلى تَشتيتِ أمرِهِم ـ بِتَفريقِ كَلِمَتِهِم وَاُلفَتِهِم ـ رَجُلاً قَدِمَ لِذلِكَ ؟ فَاعتَذَرَ إلَيهِ مِن إيوائِهِ ، وقالَ : أصلَحَ اللّه ُ الأَميرَ ! دَخَلَ داري عَن غَيرِ مُواطَأَةٍ مِنّي لَهُ ، وسَأَلَني أن اُجيرَهُ ، فَأَخَذَتني لِذلِكَ ذِمامَةٌ . قالَ : فَائتِني بِهِ لِتَتَلافَى الَّذي فَرَطَ مِن سوءِ رَأيِكَ ، فَأَبى ، فَقالَ : وَاللّه ِ لَئِن لَم تَأتِني بِهِ لَأَضرِبَنَّ عُنُقَكَ . قالَ : وَاللّه ِ لَئِن ضَرَبتَ عُنُقي ، لَتَكثُرَنَّ البارِقَةُ حَولَ دارِكَ . فَأَمَرَ بِهِ فَاُدنِيَ مِنهُ فَضَرَبَ وجهَهُ بِقَضيبٍ أو مِحجَنٍ كانَ مَعَهُ ، فَكَسَرَ أنفَهُ وشَقَّ حاجِبَهُ ، ثُمَّ أمَرَ بِهِ ، فَحُبِسَ في بَعضِ بُيوتِ الدّارِ (أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۳۳۷) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25891
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به