221
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

پسران جَعده نيز در نامه اى ، حُسن نظر كوفيان به حسين عليه السلام و علاقه شان به آمدن وى و انتظار كشيدن آنها را به او خبر دادند ...
حسين عليه السلام به آنان نوشت : «من اميد مى برم كه رأى برادرم ـ كه خدايش رحمت كند ـ در صلح ، و رأى من در جهاد با ستمگران ، درست و استوار باشد . ۱ پس ، تا زمانى كه پسر هند زنده است ، حركتى نكنيد ، خود را پنهان و قصدتان را پوشيده بداريد و خود را از شكّ جاسوسان بپاييد . پس اگر حادثه اى براى او پيش آمد و من زنده بودم ، نظرم به شما مى رسد ، إن شاء اللّه » . ۲

1.گمان نرود كه امام حسن و امام حسين عليهماالسلام، با هم اختلاف نظر داشته اند ؛ بلكه تصميم هر دو امام ، بر اساس مقتضيات زمان بود . در گزارش هاى متعدّدى آمده است كه امام حسين عليه السلام نيز در روزگار معاويه ، قيام را صلاح نمى دانست . امام حسين عليه السلام در اين نامه ، بر اين نكته پا مى فشرد كه هر دو امام ، مظهر آرزو و استوارى ميان اين امّت هستند و تفاوت عملكرد آنها ، تابع شرايط مختلف در زمان هاى متفاوت است .

2.لَمّا تُوُفِّيَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام اجتَمَعَتِ الشّيعَةُ ومَعَهُم بَنو جَعدَةَ بنِ هُبَيرَةَ بنِ أبي وَهبٍ المَخزومِيِّ ـ واُمُّ جَعدَةَ اُمُّ هانِئٍ بِنتُ أبي طالِبٍ ـ في دارِ سُلَيمانَ بنِ صُرَدٍ ، فَكَتَبوا إلَى الحُسَينِ عليه السلام كِتابا بِالتَّعزِيَةِ ، وقالوا في كِتابِهِم : إنَّ اللّه َ قَد جَعَلَ فيكَ أعظَمَ الخَلَفِ مِمَّن مَضى ، ونَحنُ شيعَتُكَ المُصابَةُ بِمُصيبَتِكَ ، المَحزونَةُ بِحُزنِكَ ، المَسرورَةُ بِسُرورِكَ ، المُنتَظِرَةُ لِأَمرِكَ . وكَتَبَ إلَيهِ بَنو جَعدَةَ يُخبِرونَهُ بِحُسنِ رَأيِ أهلِ الكوفَةِ فيهِ وحُبِّهِم لِقُدومِهِ وتَطَلُّعِهِم إلَيهِ ... فَكَتَبَ [الحُسَينُ عليه السلام ] إلَيهِم : إنّي لَأَرجو أن يَكونَ رَأيُ أخي رَحِمَهُ اللّه ُ فِي المُوادَعَةِ ، ورَأيي في جِهادِ الظَّلَمَةِ رُشدا وسَدادا ، فَالصَقوا بِالأَرضِ وأخفُوا الشَّخصَ ، وَاكتُمُوا الهَوى ، وَاحتَرِسوا مِنَ الأَظِنّاءِ ما دامَ ابنُ هِندٍ حَيّا ، فَإِن يَحدُث بِهِ حَدَثٌ وأنَا حَيٌّ يَأتِكُم رَأيي إن شاءَ اللّه ُ (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۶۶) .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
220

۲ / ۷

منتظر مرگ معاويه بودن ، براى قيام

۲۰۴.الإرشاد :كلبى ، مدائنى و ديگر سيره نويسان آورده اند كه چون حسن بن على عليه السلام درگذشت ، شيعيان در عراق ، به جنب و جوش در آمدند و به حسين عليه السلام نامه نوشتند و از او خواستند كه معاويه را خلع كند و براى خود ، بيعت بگيرد ؛ امّا حسين عليه السلام خوددارى كرد و به ياد آنان آورد كه ميان او و معاويه ، عهد و پيمانى است كه شكستن آن ، براى او روا نيست ، [پس بايد صبر كنند] تا آن كه مدّتش بگذرد و اگر معاويه مُرد ، در اين باره مى انديشد . ۱

۲۰۵.أنساب الأشراف :هنگامى كه حسن بن على عليه السلام در گذشت ، شيعيان در خانه سليمان بن صُرَد [خُزاعى] ، گرد آمدند و پسران جعده ـ كه مادرش امّ هانى دختر ابو طالب ، و پدرش هُبَيرة بن ابى وَهْب مَخزومى بود ـ نيز با آنان بودند . آنان به حسين عليه السلام نامه تسليتى نوشتند و در آن گفتند : خداوند برايت بزرگ تر از آن كه رفت ، جانشين سازد! ما شيعيانت ، خود را مانند تو مصيبت زده مى دانيم و به اندوهت ، اندوهناكيم و به شادى ات شاديم و فرمانت را چشم به راهيم .

1.ما رَواهُ الكَلبِيُّ وَالمَدائِنِيُّ وغَيرُهُما مِن أصحابِ السّيرَةِ ، قالوا : لَمّا ماتَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام ، تَحَرَّكَتِ الشّيعَةُ بِالعِراقِ وكَتَبوا إلَى الحُسَينِ عليه السلام في خَلعِ مُعاوِيَةَ وَالبَيعَةِ لَهُ ، فَامتَنَعَ عَلَيهِم وذَكَرَ أنَّ بَينَهُ وبَينَ مُعاوِيَةَ عَهدا وعَقدا لا يَجوزُ لَهُ نَقضُهُ حَتّى تَمضِيَ المُدَّةُ ، فَإِن ماتَ مُعاوِيَةُ نَظَرَ في ذلِكَ (الإرشاد : ج ۲ ص ۳۲ ، روضة الواعظين : ص ۱۸۹) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26553
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به