893
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

دستور داد كه هر زائرى را در مسير يافتند ، دستگير كرده ، او را يا بكُشند و يا به شدّت ، تنبيه كنند.
از برخى روايات ، چنين به دست مى آيد كه شيعيان ، نگران فشارهاى حكومت براى زائران بوده اند ؛ امّا امامان عليهم السلام بر رفتن به زيارت ، تأكيد داشته اند .

مزار امام عليه السلام در قرن چهارم هجرى

آل بويِه كه براى نخستين بار در سال ۳۳۴ ق ، وارد بغداد شدند، فضاى عراق را كه براى شيعه آماده بود، كاملاً متحوّل كردند.
يكى از مظاهر حمايت آل بويِه از شيعيان ، رسيدگى به عتبات مقدّس عراق و عمارت حرم ائمّه عليهم السلام در شهرهاى مختلف آن و نيز رسيدگى به سادات مقيم اين شهرها بود.

مزار امام عليه السلام در قرن پنجم هجرى

در آغاز قرن پنجم هجرى ، برخى از باديه نشينان ـ كه زندگى سختى داشتند ـ ، به كربلا يورش آوردند. اين امر ، سبب شد تا در سال ۴۰۰ ق ، با حمايت حسن بن فضل بن سهلان رامهرمزى ، وزير بهاء الدوله بويه ، ديوارى دور شهر كربلا كشيده شود.
در چهاردهم ربيع اوّل سال ۴۰۷ق ، به دليل بى احتياطى ، حرم مطهّر امام حسين عليه السلام آتش گرفت كه على القاعده ، بايد به سرعت ، بازسازى شده باشد. در اين زمان ، خاندان بويه ، گرچه ضعيف شده بودند ، امّا هنوز در بغداد ، حكمرانى مى كردند. جلال الدوله ابو طاهر ، فرزند بهاء الدوله ، در سال ۴۳۱ ق ، با تواضع تمام ، به زيارت عتبات مقدّس عراق رفت. وى از يك فرسنگ پيش از رسيدن به حرم امام حسين عليه السلام ، پياده شد و پا برهنه به زيارت رفت. سال ۴۷۹ ق ، سلطان ابو الفتح ملك شاه سلجوقى ، مرقد مطهّر امام عليه السلام را زيارت كرد و دستور تعمير ديوارهاى آن را صادر نمود .

مزار امام عليه السلام در قرن ششم هجرى

از نيمه دوم قرن پنجم تا نيمه نخست قرن هفتم، كثرت شيعيان در عراق ، از يك سو ، و


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
892

(خلافت از ۱۷۰ ـ ۱۹۳ ق) نسبت به علويان ، آغاز شده باشد. اشاراتى در اين باره در برخى از منابع ، آمده است. گفته شده در نزديكى قبر امام حسين عليه السلام ، درخت سِدرى بوده است كه آن را كَنْدند. تحليل شيعيان ، اين بود كه هدف از اين كار ، «تغييرُ مَصْرَعِ الحسين (تغيير دادن قتلگاه حسين عليه السلام )» بوده تا مردم از محلّ آن ، آگاه نباشند و قبر ايشان را نيابند .

مزار امام عليه السلام در قرن سوم هجرى

مهم ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ ، مربوط به متوكّل عبّاسى است . ۱ وى تصميم گرفت مرقد امام حسين عليه السلام را ـ كه مهم ترين نماد تشيّع بود ـ ، ويران كند.
متوكّل ، ضمن انهدام مرقد، با گذاشتن نگهبانان در راه هاى ورودى به آن جا ،

1.در الأمالى شيخ طوسى ، به نقل از ابراهيم ديزج آمده است : متوكّل ، مرا براى تغيير دادن قبر حسين عليه السلام فرستاد و نامه اى را كه براى جعفر بن محمّد بن عمّار قاضى بود ، با من همراه كرد كه در آن ، نوشته بود : «تو را از روانه كردن ابراهيم ديزج به كربلا براى نبش قبر حسين ، آگاه مى كنم . چون نامه ام را خواندى ، به كار ، سركشى كن» . ديزج مى گويد : جعفر بن محمّد بن عمّار ، نامه را به من نشان داد و من ، فرمان او را به انجام رساندم و نزد او آمدم . به من گفت : چه كردى؟ گفتم : آنچه را فرمان داده بودى ، انجام دادم ؛ امّا چيزى نديدم و چيزى نيافتم . او به من گفت : آيا خوب گود كردى [و تا ته قبر رفتى] ؟ گفتم : چنين كردم و چيزى نديدم . او هم به خليفه نوشت : «ابراهيم ديزج ، نبش قبر كرده و چيزى نيافته است . به او فرمان داده ام و او قبر را به آب بسته و با گاو ، شيار انداخته است» . ابو على عمّار مى گويد : ابراهيم ديزج برايم گفت و من هم از ماجرا پرسيدم . او به من گفت : من فقط با غلامان ويژه ام رفتم و نبشِ قبر كردم . بوريايى نو يافتم كه پيكر حسين بن على بر آن قرار داشت و بوى مُشك از آن مى آمد . بوريا و پيكر حسين را بر آن ، به همان حال ، رها كردم و فرمان دادم تا خاك بر روى آن بريزند و آب را بر آن گشودم و فرمان دادم كه با گاو ، آن جا را شيار بيندازند و شخم بزنند ؛ امّا وقتى گاو بر آن جا گام مى نهاد ، چون به جايگاه [قبر] مى رسيد ، از آن جا باز مى گشت . من غلامانم را به خدا و سوگندهاى شديد قسم دادم كه اگر كسى اين ماجرا را ذكر كند ، او را خواهم كُشت» (الأمالى ، طوسى : ص ۳۲۶ ح ۶۵۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۳۹۴ ح ۲) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25182
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به