پس از واقعه عاشورا، او در صحنه جنگ، ايستاده بود كه تيرى از كمان، رها شد ـ و پرتاب كننده اش معلوم نشد ـ و به وى خورد و قلبش را شكافت و مُرد .
۴ / ۸
اسحاق بن حَيوه حَضرَمى
اسحاق بن حَيوه حضرمى ، از سوارانى است كه داوطلبانه به دعوت عمر بن سعد ، بر پيكر پاك امام حسين عليه السلام اسب تاختند . او همچنين پيراهن امام عليه السلام را به غارت برد و چون آن را پوشيد ، به پيسى مبتلا شد و مويش ريخت . مختار ثقفى ، او را دستگير كرد و دستور داد بر بدنش اسب تاختند تا به هلاكت رسيد .
۴ / ۹
بَجدَل بن سُلَيم
بَجدَل، از قبيله كلب، همان كسى است كه پس از شهادت امام حسين عليه السلام انگشت ايشان را براى در آوردن انگشتر ايشان، بريد. از اين رو ، وقتى به وسيله مختار دستگير شد، دست و پايش را بريدند و رهايش كردند تا در خونش بغلتد و هلاك شود . اطّلاعات ديگرى از زندگى وى در دست نيست.
۴ / ۱۰
بِشر بن سَوط
ابو اَسماء بِشر بن سَوط هَمْدانى قابضى ، از قبيله همْدان و از مشاركت كنندگان در به شهادت رساندن عبد الرحمان بن عقيل است . در برخى از ادعيه و زيارت نامه ها ، قتل پسر ديگر عقيل، يعنى جعفر بن عقيل نيز به وى نسبت داده شده است كه او را با پرتاب تيرى كشت ؛ امّا در متون تاريخى، عبد اللّه بن عروه خثعمى و يا نام مشابه آن ، قاتل جعفر ، معرّفى شده است . به هر حال ، در قيام مختار ، بِشر به وسيله عبد اللّه بن كامل، دستگير و سرش با ذلّت تمام ، بريده شد .