هنگامى كه بر [جنازه] او گذشتند ، نگريستم . شيون مى كردند و صورت خود را مى خراشيدند ... .
هر چه را از ياد ببرم ، سخن زينب ، دختر فاطمه را به هنگام گذر بر برادرِ به خاك افتاده اش از ياد نمى برم كه مى گفت : «وا محمّدا ! وا محمّدا ! فرشتگان آسمان بر تو درود بفرستند ! اين ، حسين است كه به صحرا افتاده و در خون خفته و دست و پا بُريده است . وا محمّدا ! دخترانت ، اسير گشته اند و فرزندانت ، قطعه قطعه شده اند و باد صبا بر آنها مى وزد» .
به خدا سوگند كه زينب ، دوست و دشمن را گريانْد . ۱
۵۹۰.الملهوفـ در يادكرد كشته شدن امام حسين عليه السلام و خاندانش ـ: زنان را از خيمه ها بيرون كردند و خيمه ها را به آتش كشيدند . زنان ، سرْبرهنه و بى چادر و پابرهنه و گريان ، بيرون دويدند و به سانِ اسيران در بند و خوار ، راه مى رفتند و مى گفتند : شما را به خدا ، ما را بر قتلگاه حسين ، عبور دهيد!
و هنگامى كه نگاه زنان به كشتگان افتاد ، صيحه كشيدند و بر صورت خود زدند .
راوى مى گويد : به خدا سوگند ، زينب ، دختر على را فراموش نمى كنم كه بر حسين عليه السلام ناله مى زد و با آوايى اندوهناك و دلى غمين مى گفت : «وا محمّدا !...
به خدا سوگند ، [زينب عليهاالسلام] هر دشمن و دوستى را گرياند .
آن گاه سكينه ، پيكر [پدرش] حسين عليه السلام را در آغوش گرفت . گروهى از باديه نشينان ، گرد آمدند و او را از حسين ، جدا كردند . ۲
1.نَظَرتُ إلى تِلكَ النِّسوَةِ لَمّا مَرَرنَ بِحُسَينٍ عليه السلام وأهلِهِ ووَلَدِهِ ، صِحنَ ولَطَمنَ وُجوهَهُنَّ ... .
قالَ : فَما نَسيتُ مِنَ الأَشياءِ ، لا أنسَ قَولَ زَينَبَ ابنَةِ فاطِمَةَ حينَ مَرَّت بِأَخيهَا الحُسَينِ عليه السلام صَريعا ، وهِيَ تَقولُ : يا مُحَمَّداه ، يا مُحَمَّداه ، صَلّى عَلَيكَ مَلائِكَةُ السَّماءِ ، هذَا الحُسَينُ بِالعَراءِ ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ ، يا مُحَمَّداه ، وبَناتُكَ سَبايا ، وذُرِّيَّتُكَ مُقَتَّلَةٌ تَسفي عَلَيهَا الصَّبا .
قالَ : فَأَبكَت وَاللّه ِ كُلَّ عَدُوٍّ وصَديقٍ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۵۶ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۱۱) .
2.أخرَجُوا النِّساءَ مِنَ الخَيمَةِ وأشعَلوا فيهَا النّارَ ، فَخَرَجنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافِياتٍ باكِياتٍ ، يَمشينَ سَبايا في أسرِ الذِّلَّةِ ، وقُلنَ : بِحَقِّ اللّه ِ إلّا ما مَرَرتُم بِنا عَلى مَصرَعِ الحُسَينِ . فَلَمّا نَظَرَتِ النِّسوَةُ إلَى القَتلى صِحنَ وضَرَبنَ وُجوهَهُنَّ .
قالَ [الرّاوي] : فَوَاللّه ِ لا أنسى زَينَبَ ابنَةَ عَلِيٍّ وهِيَ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام ، وتُنادي بِصَوتٍ حَزينٍ وقَلبٍ كَئيبٍ : وا مُحَمَّداه ...
قالَ الرّاوي : فَأَبكَت وَاللّه ِ كُلَّ عَدُوٍّ وصَديقٍ .
ثُمَّ إنَّ سُكَينَةَ اعتَنَقَت جَسَدَ الحُسَينِ عليه السلام ، فَاجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأَعرابِ حَتّى جَرّوها عَنهُ (الملهوف : ص ۱۸۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۸) .