535
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

۳ / ۲

ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدى

ابو ثُمامه ، كُنيه يكى از ياران برجسته امام حسين عليه السلام است .
وى ، ساكن كوفه بوده و يكى از افرادى است كه پس از مرگ معاويه ، به امام حسين عليه السلام نامه نوشت و او را به قيام ، دعوت كرد . هنگامى كه مُسلم بن عقيل عليه السلام ، به نمايندگى از امام عليه السلام به كوفه آمد ، ابو ثُمامه ، در زمره ياران مورد اعتماد او قرار گرفت و در تهيّه سلاح و امكانات مالى ، فعّاليت داشت . مسلم عليه السلام نيز او را به فرماندهى سپاهيان قبيله رُبع تميم هَمْدان گماشت و سپاه او بود كه ابن زياد را در قصر حكومتى ، محاصره كرد . هنگامى كه مردم كوفه ، مسلم عليه السلام را تنها گذاشتند ، ابو ثُمامه ، از كوفه خارج شد و خود را به امام حسين عليه السلام رسانيد و در صف عاشقان و جان نثاران وى ، قرار گرفت .
از كارهاى برجسته و درخشان اين مرد بزرگ ـ كه درتاريخ عاشورا ثبت شده است ـ ، يادآورىِ فرا رسيدن وقت ظهر براى اقامه نماز در بحبوحه نبرد در روز عاشوراست .
امام حسين عليه السلام ، با شنيدن سخن ابو ثُمامه ، سرش را بلند كرد و فرمود :
ذَكَرتَ الصَّلاةَ ، جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ المُصَلّينَ الذّاكِرينَ ! نَعَم ، هذا أوَّلُ وَقتِها . ثُمَّ قالَ : سَلوهُم أن يَكُفُّوا عَنّا حَتّى نُصَلِّيَ . ۱ نماز را يادآورى كردى. خداوند ، تو را از نمازگزارانِ اهل ذكر ، قرار دهد! آرى . اين ، اوّلِ وقت نماز است .

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۳۹ ، مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى : ج ۲ ص ۱۷ .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
534

۵ . پيش از خشك شدن عَرَق اسب هايشان ، به بهشت مى روند

در الأمالى شيخ صدوق ، از كعب الأحبار نقل شده كه گفته است : در كتاب ما (يعنى تورات) ، آمده :
إنَّ رَجُلاً مِن وُلدِ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُقتَلُ ، ولا يَجِفُّ عَرَقُ دَوابِّ أصحابِهِ حَتّى يَدخُلُوا الجَنَّةَ ، فَيعانِقُوا الحورَ العينَ . ۱ مردى از فرزندان محمّد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، كشته مى شود كه عَرَق مَركب يارانش خشك نشده ، وارد بهشت مى شوند و با حور العين ، هماغوش مى گردند .
همچنين در برخى از منابع اهل سنّت ، از عمّار دُهْنى گزارش شده كه گفته است :
مَرَّ عَلِيٌّ عليه السلام عَلى كَعبٍ ، فَقالَ : يُقتَلُ مِن وُلدِ هذَا الرَّجُلِ رَجُلٌ في عِصابَةٍ لا يَجِفُّ عَرَقُ خُيولِهِم حَتّى يَرِدوا عَلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، فَمَرَّ حَسَنٌ عليه السلام فَقالوا : هذا يا أبا إسحاقَ ؟ قالَ : لا ، فَمَرَّ حُسَينٌ عليه السلام فَقالوا : هذا ؟ قالَ : نَعَم . ۲ على عليه السلام از كنار كعب گذشت . كعب گفت : از فرزندان اين مرد ، كسى در ميان گروهى (يارانش) كشته مى شود كه عَرَق اسبانشان خشك نشده ، به خدمت محمّد صلى الله عليه و آله وارد مى شوند . پس حسن عليه السلام عبور كرد . گفتند : اى ابو اسحاق ! اين است ؟ گفت : نه . پس حسين عليه السلام آمد . گفتند : اين است ؟ گفت : آرى . ۳
و اينك ، اشاره اى كوتاه به زندگى نامه شمارى از برجسته ترين ياران امام حسين عليه السلام .

1.الأمالى ، صدوق : ص ۲۰۳ الرقم ۲۲۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۲۴ الرقم ۲ .

2.المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۱۷ الرقم ۲۸۵۱ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۱۰ .

3.گفتنى است در كتاب الدمعة الساكبة، ضمن نقل داستانى آمده كه زينب عليهاالسلام در شب عاشورا، خطاب به امام حسين عليه السلام گفت: «برادر! آيا يارانت را آزموده اى؟ من نگرانم كه تو را هنگام حمله دشمن و كشاكش شمشيرها تسليم دشمن كنند. امام عليه السلام گريست و در پاسخ فرمود: به خدا سوگند، آنها را آزموده ام. در ميان آنها، جز جنگاور دلاور و استوار نيست. به مرگ، همان اندازه علاقه دارند كه نوزاد به شير مادرش دارد». ليكن همان طور كه نويسنده اين كتاب، اعتراف كرده است، اين مطلب، در منابع معتبر، وجود ندارد.

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24837
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به