425
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

۱

دلايل انتخاب كوفه به عنوان پايگاه قيام

براى ارزيابى سفر امام حسين عليه السلام به عراق و انتخاب كوفه به عنوان پايگاه قيام ، بايد توجّه داشت كه فلسفه قيام امام عليه السلام ، در صورت همكارى مردم ، در درجه اوّل ، براندازى حكومت يزيد و تأسيس حكومت اسلامى بود و در مرتبه بعد ، امر به معروف و نهى از منكر ، افشاگرى عليه حكومت اُمَوى و سست كردن پايه هاى آن ، پيشگيرى از نابودى ارزش هاى اسلامى و در نهايت ، اتمام حجّت بر مردم مسلمان بود ، هر چند تحقّق اين اهداف ، به قيمت شهادت او و عزيزانش و اسارت خانواده اش تمام شود .
كوفه در آن دوران ، ويژگى هايى داشت كه با عنايت به آن ويژگى ها ، مناسب ترين نقطه در جهان اسلام براى تحقّق اهداف امام حسين عليه السلام بود . اين ويژگى ها عبارت اند از :

يك . موقعيت سياسى ـ نظامى

شهر كوفه ، در سال هفده هجرى ، به فرمان عمر، خليفه دوم، و به دست سعد بن ابى وقّاص ، به منظور تشكيل يك پادگان بزرگ نظامى جهت ساماندهى نيروهاى نظامى براى گسترش هر چه بيشتر فتوحات اسلامى ، شكل گرفت .
به دليل موقعيت ويژه شهر كوفه در صدر اسلام ، شمار قابل توجّهى از سران قبايل ، فرماندهان بزرگ نظامى و جنگجويان زُبده ، در اين شهر، ساكن بودند . از اين رو ، امام على عليه السلام هنگامى كه براى خاموش كردن فتنه «ناكثين (پيمان شكنان)» از مدينه عازم عراق شد ، تنها هفتصد نفر نيروى نظامى از مهاجر و انصار، همراه داشت ؛ ولى دوازده هزار نيرو از كوفه به سپاه ايشان پيوستند .
جالب توجّه ، اين كه امام عليه السلام وقتى مى خواست از مدينه به طرف بصره حركت كند ، نامه اى خطاب به اهل كوفه نوشت كه با اين جملات ، آغاز شده بود :


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
424

نظر سياسى، كار صحيحى بوده است؟ آيا سياست مدار بزرگى مانند امام حسين عليه السلام ، با در نظر گرفتن سوابق كوفيان در برخورد با پدر او و برادر بزرگ ترش ، به وعده آنان در حمايت از وى در برابر حكومت بنى اميّه ، اعتماد مى كند و كوفه را به عنوان پايگاه مركز نهضت بر ضدّ حاكميت، انتخاب مى نمايد؟
به بيان واضح تر ، آيا امام عليه السلام آنچه را ديگران در مورد خطرناك بودن سفر به كوفه مى گفتند ، نمى دانست؟ و نهايت، اين كه : آيا امام عليه السلام نمى دانست كه فضاى عمومى جانبدارى از او ـ كه قبل از آمدن ابن زياد به كوفه ، در اين شهر حاكم بود ـ ، جوّ كاذبى است ؟
۲ . آيا همه دعوت كنندگان از امام حسين عليه السلام ، از شيعيان و پيروان اعتقادى و واقعىِ او بودند و چنان كه برخى پنداشته اند ، ۱ وى فريب شيعيان خود را خورده كه به او ، وعده يارى داده بودند ؛ امّا نه تنها از او حمايت نكردند ، بلكه به جنگ او برخاستند و با اين حساب ، شيعه ، خود، مقصّر اصلى در به وجود آمدن فاجعه عاشوراست ، يا اين كه «شيعه» در آن دوران ، مفهومى متفاوت با مفهومِ امروزى آن داشته است و كسانى كه امام حسين عليه السلام را تنها گذاشتند ، شيعه سياسى و اجتماعى بودند ، نه شيعه اعتقادى و حقيقى؟
۳ . دلايل اقبال مردم كوفه به نهضت حسينى و پشت كردن به آن و به عبارت ديگر، عوامل شكست اين نهضت ، چه بود؟

1.مانند عبد اللّه بن عبد العزيز، كه در كتابش (من قتل الحسين عليه السلام ) مى گويد: مردم كوفه به حسين عليه السلام ، نامه نوشتند و از او درخواست كردند كه به كوفه برود ؛ امّا طولى نكشيد كه فرستاده اش مسلم بن عقيل را تنها گذاشتند و به او نيرنگ زدند . آن گاه ، نوبت حسين عليه السلام رسيد كه از آنان به او برسد آنچه به مسلم رسيد . همچنين تنها حسين عليه السلام نبود كه شيعيان به او نيرنگ زدند ؛ بلكه پيش تر ، به پدر و برادرش و پس از او به امامان عليهم السلاماز اهل بيت ـ كه خدا از آنان خشنود باد ـ نيز نيرنگ زدند (من قتل الحسين عليه السلام : ص ۱۱۸) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24843
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به