فرمود : «اى پسر زبير ! اگر در ساحل فرات به خاك سپرده شوم ، بهتر از آن است كه در آستانه كعبه به خاك سپرده شوم [و حرمت كعبه حفظ نشود]» . ۱
۳۵۹.أنساب الأشراف :ابن زبير ، از حسين عليه السلام خواست كه در مكّه بماند تا او و مردم ، با وى بيعت كنند و اين را از آن روى گفت كه به او بدگمان نشود و در گفتار، بهانه اى داشته باشد. آن گاه حسين عليه السلام فرمود: «اگر يك وجب ، دورتر از حرم كشته شوم، نزد من ، دوست داشتنى تر است تا در درون آن كشته شوم ، و اگر دو وجب دورتر از آن كشته شوم ، بهتر از آن است كه يك وجب دورتر از آن كشته شوم» . ۲
۷ / ۵
سخنرانى امام عليه السلام هنگام بيرون رفتن از مكّه
۳۶۰.تيسير المطالبـ به نقل از زيد بن على ، از پدرش امام زين العابدين عليه السلام ـ: حسين بن على عليه السلام ، براى يارانش سخنرانى كرد و خداى را سپاس گفت و ستود و سپس فرمود : «اى مردم! قلّاده مرگ براى فرزندان آدم ، چونان گردنبند بر گردن دختر جوان است [ و حتمى است ] ، و اشتياقى فراوان به ديدار گذشتگانم دارم ، چونان اشتياق يعقوب به يوسف و برادرش . به راستى كه مرا قتلگاهى است كه آن را ملاقات مى كنم و گويا به بندهايم مى نگرم كه درندگان بيابان ها ، آنها را از هم مى گسلند و شكم هاى خود را از آن مى آكنند .
1.إنَّ الحُسَينَ عليه السلام خَرَجَ مِن مَكَّةَ قَبلَ التَّروِيَةِ بَيَومٍ ، فَشَيَّعَهُ عَبدُ اللّه ِ بنُ الزُّبَيرِ ، فَقالَ : يا أبا عَبدِ اللّه ِ ، لَقَد حَضَرَ الحَجُّ وتَدَعُهُ وتَأتِي العِراقَ ؟!
فَقالَ : يَابنَ الزُّبَيرِ ! لَأَن اُدفَنَ بِشاطِئِ الفُراتِ ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُدفَنَ بِفِناءِ الكَعبَةِ (كامل الزيارات : ص ۱۵۱ ح ۱۸۴ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۸۶ ح ۱۸) .
2.عَرَضَ ابنُ الزُّبَيرِ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام أن يُقيمَ بِمَكَّةَ فَيُبايِعَهُ ويُبايِعَهُ النّاسُ ، وإنَّما أرادَ بِذلِكَ ألّا يَتَّهِمَهُ وأن يُعذِرَ فِي القَولِ .
فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : لَأَن اُقتَلَ خارِجا مِن مَكَّةَ بِشِبرٍ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُقتَلَ فيها، ولَأَن اُقتَلَ خارِجا مِنها بِشِبرَينِ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُقتَلَ خارِجا مِنها بِشِبرٍ (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۷۵) .