371
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

۶ / ۹

عبد اللّه بن عبّاس ۱

۳۴۶.المعجم الكبيرـ به نقل از ابن عبّاس ـ: حسين عليه السلام در باره بيرون رفتن [از مكّه] ، از من اجازه (نظر) خواست . گفتم: اگر بر من و تو عيب نبود، با دستانم بر سرت چنگ مى انداختم [ و نمى گذاشتم بروى] .
پاسخ او ، اين سخن بود : «اگر در فلان جا كشته شوم، دوست تر مى دارم تا اين كه به وسيله من ، حرم خدا و پيامبر او شكسته شود» .
اين سخن ، مرا براى [ شهادت ] او راضى كرد . ۲

۶ / ۱۰

عبد اللّه بن عمر ۳

۳۴۷.تاريخ دمشقـ به نقل از شَعبى ـ: چون حسين بن على عليه السلام راهى عراق شد، به ابن عمر

1.ابو العبّاس عبد اللّه بن عبّاس بن عبد المطّلب، در مكّه در شِعب ابى طالب ، سه سال پيش از هجرت ، به دنيا آمد و در سال هشتم هجرى ، همان سال فتح مكّه ، به مدينه مهاجرت كرد. وى مشاور عمر و در زمان عثمان، امير الحاج بود و در زمان خلافت امير مؤمنان عليه السلام ، همراه و ياور و مشاور و يكى از فرمانداران و فرماندهان نظامى بود. او به نمايندگى از امير مؤمنان عليه السلام با خوارج، مناظره كرد و به هنگام شهادت امير مؤمنان ، فرماندار بصره بود. او با امام حسن عليه السلام بيعت كرد و در زمان ايشان، همچنان فرماندار بصره بود. وى در كربلا شركت نداشت . وقتى عبد اللّه بن زبير بر حجاز و عراق تسلّط يافت ، عبداللّه با او بيعت نكرد و اين ، براى ابن زبير ، سنگين بود و خواست كه وى را بسوزاند. او عالِمى سخنور بود و جايگاهى بلند در تفسير، حديث و فقه داشت . در دانش ، شاگرد امير مؤمنان عليه السلام بود و بِدان افتخار مى كرد . او در تبعيدگاهش در طائف در سال ۶۸ هجرى در سنّ ۷۱ سالگى از دنيا رفت.

2.اِستَأذَنَني حُسَينٌ عليه السلام فِي الخُروجِ فَقُلتُ : لَولا أن يُزرى ذلِكَ بي أو بِكَ ، لَشَبَكتُ بِيَدَيَّ في رَأسِكَ . قالَ : فَكانَ الَّذي رَدَّ عَلَيَّ أن قالَ : لَأَن اُقتَلَ بِمَكانِ كَذا وكَذا ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن يُستَحَلَّ بي حَرَمُ اللّه ِ ورَسولِهِ . قالَ : فَذلِكَ الَّذي سَلا بِنَفسي عَنهُ (المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۱۹ ح ۲۸۵۹ ، ذخائر العقبى : ص ۲۵۷) .

3.عبد اللّه بن عمر بن خطّاب ـ كه كنيه اش ابو عبد الرحمان است ـ، پيش از هجرت به دنيا آمد و به همراه پدرش در مكّه اسلام آورد . آن گاه به مدينه هجرت كرد. وى در دو نبردِ بدر و اُحُد ، به خاطر سنّ كم ، شركت نداشت ؛ ولى در جنگ احزاب و ساير جنگ ها شركت داشت. در كتب اهل سنّت، از وى روايت هاى بسيارى نقل شده است. عمر ، با عضويت او در اعضاى شوراى خلافت ، مخالفت كرد و مى گفت : شايستگى خلافت ندارد ؛ بلكه نمى تواند همسر خود را هم طلاق بدهد . بنابر نقلى يكى از اعضاى شورا قرار گرفت ، مشروط بر آن كه كارى بر عهده اش نباشد. پس از خلافت عثمان ، وى از سياست كناره گرفت . او با معاويه و يزيد، بيعت كرد. وى در جنگ هاى امير مؤمنان عليه السلام همراه ايشان نبود و از دشمنان ايشان هم نبود. او در سال ۷۴ هجرى در هشتاد و چهار سالگى در گذشت.


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
370

۶ / ۸

عبد اللّه بن جعفر ۱

۳۴۵.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) :عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، براى حسين عليه السلام نامه اى نگاشت و او را از مردم كوفه بر حذر داشت و او را به خدا سوگند داد كه به سويشان نرود.
حسين عليه السلام به او چنين نوشت: «من خوابى ديده ام و در آن خواب، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمانى داد، كه در پىِ آن مى روم و كسى را از آن آگاه نمى سازم تا با آن ، رو به رو شوم» . ۲

1.عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب ـ كه كنيه اش ابو جعفر است ـ از صحابيان بود . پدرش مشهور به ذو الجناحين (صاحب دو بال) و از نخستين مهاجران به حبشه و مادرش اسماء بنت عُمَيس بود . وى در حبشه به دنيا آمد و وقتى به مدينه هجرت كرد ، هفت ساله بود . چون پيامبر صلى الله عليه و آله به وى نظر افكند ، لبخند زد و دستش را دراز كرد و او با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كرد. پس از شهادت پدرش در جنگ موته ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تربيت وى را بر عهده گرفت . او با زينب دختر امير مؤمنان عليه السلام ازدواج كرد و در جنگ صفّين، حضور داشت ؛ ولى به وى اجازه جنگ نداده شد . وى بلندقامت، خوش سخن و از سخاوتمندانِ به نامِ عرب بود. وى پس از شهادت امير مؤمنان عليه السلام ، همراه امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام بود و صادقانه از آنان پيروى مى كرد. وى از عدم حضورش در كربلا بسيار افسوس مى خورد ؛ ولى افتخار مى كرد كه فرزندانش به همراه حسين عليه السلام به شهادت رسيده اند. او در سال ۸۰ هجرى (سال سيل) در هشتاد سالگى در مدينه در گذشت .

2.كَتَبَ عَبدُ اللّه ِ بنُ جَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ إليهِ كِتابا ، يُحَذِّرُهُ أهلَ الكوفَةِ ، ويُناشِدُهُ اللّه َ أن يَشخَصَ إلَيهِم . فَكَتَبَ إلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام : إنّي رَأَيتُ رُؤيا ، ورَأَيتُ فيها رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، وأمَرَني بِأَمرٍ أنَا ماضٍ لَهُ ، ولَستُ بِمُخبِرٍ بِها أحَدا حَتّى اُلاقِيَ عَمَلي (الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۴۷ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۱۸) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25724
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به