213
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

تو خواهند بود . هان! به خدا سوگند ، اگر ما چنين كارى را با پيروان تو بكنيم ، نه آنان را كفن مى كنيم و نه بر ايشان نماز مى خوانيم . به من خبر رسيده كه به ابو الحسن (على عليه السلام ) ناسزا مى گويى و بر بنى هاشم ، عيب مى گيرى و به ستيز با آنان برخاسته اى .
به خدا سوگند ، زهِ كمان ديگرى را مى كِشى و جايى جز هدفت را نشانه رفته اى ۱ و دشمنى را از جايى نزديك ، براى خود خريده اى . تو از كسى پيروى مى كنى كه سابقه ايمان ندارد و نفاقش هم تازه نيست و به سود تو نظر نداده است . تو خود بينديش يا [او را ]رها كن» و مقصودش ، عمرو عاص بود . ۲

۲ / ۳

پذيرفتن عطاياى معاويه و سرزنش او و خرده گيرى بر او

۱۹۷.قرب الإسناد ـ از امام صادق ، از پدرش امام باقر عليهماالسلام ـ :حسن و حسين عليهماالسلام بر معاويه عيب مى گرفتند و از او انتقاد مى كردند ؛ ولى عطايايش را مى پذيرفتند . ۳

۱۹۸.دعائم الإسلامـ از امام باقر عليه السلام ، در پاسخ سؤالى در باره عطاياى فرمان روايانِ به زور مسلّط شده ـ: حسن عليه السلام و حسين عليه السلام عطاياى كسى مانند معاويه را مى پذيرفتند ؛ زيرا آن دو ، سزاوار عطايايى كه به دستشان مى رسيد ، بودند . آنچه فرمان روايانِ به زور

1.دو مَثَل عربى اند ، برابر با مَثَل فارسى : «سنگ ديگران را به سينه مى زنى» .

2.لَمّا قَتَلَ مُعاوِيَةُ حُجرَ بنَ عَدِيٍّ وأصحابَهُ ، لَقِيَ في ذلِكَ العامِ الحُسَينَ عليه السلام ، فَقالَ : أبا عَبدِ اللّه ِ ، هَل بَلَغَكَ ما صَنَعتُ بِحُجرٍ وأصحابِهِ مِن شيعَةِ أبيكَ ؟ فَقالَ : لا . قالَ : إنّا قَتَلناهُم وكَفَّنّاهم وصَلَّينا عَلَيهِم . فَضَحِكَ الحُسَينُ عليه السلام ، ثُمَّ قالَ : خَصَمَكَ القَومُ يَومَ القِيامَةِ يا مُعاوِيَةُ . أما وَاللّه ِ لَو وَلينا مِثلَها مِن شيعَتِكَ ما كَفَّنّاهُم ولا صَلَّينا عَلَيهِم . وقَد بَلَغَني وُقوعُكَ بِأَبي حَسَنٍ ، وقِيامُكَ وَاعتِراضُكَ بَني هاشِمٍ بِالعُيوبِ ، وَايمُ اللّه ِ لَقَد أوتَرتَ غَيرَ قَوسِكَ ، ورَمَيتَ غَيرَ غَرَضِكَ ، وتَناوَلتَها بِالعَداوَةِ مِن مكانٍ قَريبٍ ، ولَقَد أطَعتَ امرَأً ما قَدُمَ إيمانُهُ ، ولا حَدُثَ نِفاقُهُ ، وما نَظَرَ لَكَ ، فانظُر لِنَفسِكَ أو دَع ـ يُريدُ : عَمرَو بنَ العاصِ ـ (نثر الدرّ : ج ۱ ص ۳۳۵ ، نزهة الناظر : ص ۸۲ ح ۷) .

3.إنَّ الحَسَنَ وَالحُسَينَ عليهماالسلام كانا يُغمِزانِ مُعاوِيَةَ ، ويَقولانِ فيهِ ، ويَقبَلانِ جَوائِزَهُ (قرب الإسناد : ص ۹۲ ح ۳۰۸) .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
212

۲ / ۲

رويارويى هاى مستقيم امام عليه السلام با معاويه

۱۹۵.تاريخ اليعقوبى :معاويه به حسين بن على عليه السلام گفت : اى ابو عبد اللّه ! دانستى كه ما ، شيعيان پدرت را كشتيم ، بر آنها حنوط ماليديم ، كفنشان نموده ، سپس بر آنان نماز خوانديم و دفنشان كرديم؟!
حسين عليه السلام فرمود : «به خداى كعبه سوگند ، بر ضدّ خودت ، حجّت آوردى ؛ امّا ما ـ به خدا سوگند ـ اگر پيروان تو را بكشيم ، نه آنان را كفن مى كنيم و نه حنوط بر آنها مى ماليم و نه بر آنان نماز مى خوانيم و نه آنان را به خاك مى سپاريم» ۱ . ۲

۱۹۶.نثر الدرّ :چون معاويه حُجر بن عَدى و يارانش را كُشت ، در همان سال ، امام حسين عليه السلام را ديد و گفت : اى ابو عبد اللّه ! آيا به تو خبر داده اند كه با حُجر و يارانش ـ كه پيروان پدرت بودند ـ چه كرده ام ؟
فرمود : «نه» .
گفت : ما آنان را كشتيم و كفن كرديم و بر آنان نماز خوانديم .
امام حسين عليه السلام خنديد و سپس فرمود : «اى معاويه! روز قيامت ، اين گروه ، دشمن

1.كنايه از اين كه آنان را كافر مى شمريم .

2.قالَ مُعاوِيَةُ لِلحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام : يا أبا عَبدِ اللّه ِ ! عَلِمتَ أنّا قَتَلنا شيعَةَ أبيكَ ، فَحَنَّطناهُم وكَفَّنّاهُم وصَلَّينا عَلَيهِم ودَفَنّاهُم ؟ فَقالَ الحُسَينُ : حَجَجتُكَ ورَبِّ الكَعبَةِ ، لكِنّا وَاللّه ِ إن قَتَلنا شيعَتَكَ ما كَفَنّاهُم ولا حَنَّطناهُم ولا صَلَّينا عَليهِم ولا دَفَنّاهُم (تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۳۱) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25178
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به