۳ / ۷
نبرد
الف ـ دعا پيش از نبرد
۴۷۵.امام باقر عليه السلام :همانا على عليه السلام در نبرد با خوارج ، چنين دعا كرد : «بار خدايا ! اى پروردگار خانه آباد و بام برافراشته و درياى پرخروش و كتابِ برنوشته! از تو پيروزى مى خواهم بر آنان كه كتاب تو را فرا پُشت خود افكندند و با سركشى بر تو ، از امّت احمد ، جدا گشتند» . ۱
ب ـ فرمان نبرد
۴۷۶.مروج الذّهبـ در بيان جنگ با خوارج ـ: چون على عليه السلام بر خوارج فراز آمد ، گفت : «اللّه اكبر ! خدا و پيامبرش راست گفته اند» .
پس دو سپاه،روياروى هم صف آراستند و على عليه السلام خود، پيشاپيش آنان ايستاد و ايشان را به بازگشت و توبه فراخواند و آنان ، پرهيز كردند و به سوى يارانِ او تير انداختند . به امام عليه السلام گفته شد : آنان، ما را تيرباران كردند .
پس گفت : «دست باز داريد!» .
ياران على عليه السلام ، آن گفته را سه بار نزد وى تكرار كردند و او [ همچنان] از ايشان خواست كه دست باز دارند ، تا زمانى كه مردى آغشته به خون نزد وى آورده شد .
على عليه السلام گفت : «اللّه اكبر! اينك جنگ با آنان روا شد . بر ايشان بتازيد» . ۲
ج ـ نبردِ شخص امام عليه السلام
۴۷۷.الكامل ، مبرّد :مردى از خوارج برون آمد ، از آن پس كه على عليه السلام گفت : «باز گرديد و