ضلالت و جهالت و حيرت در جامعه، تلاش براى تعيين مرجع علمى و نشان دادن جهت گيرى استوار براى حركت هاى فكرى و بيان چگونگى تفسير قرآن و مكتب و سرچشمه آن است. شايد اين حقيقت، روشن ترين گونه خود را در «حديث ثقلين» كه از احاديث متواتر است نشان داده است . يكى از گونه هاى مختلف نقل اين حديث، چنين است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :
إنّى تارِكٌ فيكُم ما إن تَمسَّكتُم بِهِ لَن تَضِلّوا بَعدى ، أحَدُهُما أعظَمُ مِنَ الآخَرِ ؛ كِتابُ اللّهِ حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ إلَى الأَرضِ ، وعِترَتى أهلُ بَيتى ، ولَن يَتَفَرَّقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ ، فَانظُروا كَيفَ تَخلُفونى فيهِما . ۱ من، در ميان شما چيزى به يادگار مى نهم كه پس از من تا وقتى بدان چنگ درزنيد، هرگز گم راه نگرديد. يكى از آن دو، بزرگ تر از ديگرى است : كتاب خدا، كه ريسمانى كشيده شده از آسمان به زمين است ، و عترتم، اهل بيتم. هرگز اين دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض [ كوثر]، بر من وارد آيند. پس بنگريد در نبودنِ من، چگونه با آن دو رفتار مى كنيد.
( ۱۵ )
حديث غدير
پيامبر خدا، به سال دهم هجرت، آهنگ حج كرد و مردمان را از اين قصد، آگاهانْد. بدين سان، كسان بسيارى براى حج گزارى راهى مكّه شدند تا با پيامبر خدا حج بگزارند و مناسك حج را از آن بزرگوار بياموزند.
پيامبر صلى الله عليه و آله با مسلمانان ، حج گزارد و به سوى مدينه حركت كرد. در روز هجدهم ذى حجّه، پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى كه كسان بسيارى پيش تر از او و قافله هاى بسيارى نيز پس از وى حركت مى كردند، به سرزمينى با نام «غدير خم»، در وادى جُحفه (محلّ