بررسى ديدگاهها
اكثر صاحبنظران ، مقصود از عدد هفت در اين روايات را عدد حقيقى مىدانند ؛ هفت حرف ، نه بيشتر و نه كمتر . برخى چون قاضى عياض بر آن اند كه عدد هفت در اينجا به معناى مجازى به كار رفته و مراد از آن ، كثرت است . ۱ به نظر مىرسد حمل «سبعة» بر كثرت ، پذيرفتنى نباشد ؛ زيرا لازمه آن ، حمل عدد «سبعه» بر خلاف ظاهر است ، در حالى كه دليل روشنى بر آن اقامه نشده است .
اما در باره اين كه مقصود از «سبعة أحرف» چيست ، اختلاف شديدى وجود دارد . برخى اين احتمالات را نزديك به چهل احتمال دانستهاند ۲ كه به بررسى اهمّ آنها مىپردازيم : ۳
۱ . تقسيم هفتگانه معنايى آيات: هفت حرف مورد نظر در روايات «سبعة أحرف» گونههاى هفتگانه معنايى آيات قرآن است . به اين معنا كه با بررسى محتوايى آيات ، نتيجه مىگيريم كه خداوند آنها را هفت گونه قرار داده است . اين نظريه شبيه روايتى از حضرت امير عليه السلام است كه حروف قرآن را هفت گونه مىداند . ۴ اين گونهها عبارت اند از : ۱ . وعد و وعيد ۲ . محكم و متشابه ۳ . حلال و حرام ۴ . قصص ۵ . أمثال ۶ . امر ۷ . نهى . ۵
۲ . جايگزينى فواصل آيات: نزول قرآن بر هفت حرف ، به معناى اجازه در جابهجايى ميان فواصل آيات است ، چنان كه در روايت پيش گفته از سنن ابى داود به آن تصريح شده است ، با اين شرط كه اين جابهجايى به حدّ تناقض نرسد ؛ يعنى آيات رحمت به جاى آيات عذاب و به عكس قرار نگيرد :
. . . حَتّى بَلَغَ سَبعَةَ أَحرُفٍ، ثُمَّ قالَ: لَيسَ مِنها إلّا شافٍ كافٍ إن قُلتَ سَميعاً عَليماً عَزيزاً حَكيماً ما لَم تَختِم آيَةَ عَذابٍ بِرَحمَةٍ أو آيَةَ رَحمَةٍ بِعذابٍ . ۶
. . . تا اين كه به هفت حرف رسيد. آنگاه رسول خدا فرمود: اين هفت حرف هر يك شفادهنده و كفايتكننده است ، اگر بگويى : سميعاً، عليماً، عزيزاً، حكيماً مادام كه آيه عذاب را به رحمت و آيه رحمت را به عذاب پايان نبرى.
۳ . جايگزينى كلمات متقارب: مقصود از نزول قرآن بر هفت حرف ، جواز جايگزينى ميان كلمات متقارب قرآن است ؛ به اين معنا كه مىتوان يك واژه قرآنى را برداشت و واژهاى متقارب و مترادف به جاى آن گذاشت . ۷
۴ . انواع هفتگانه قرائات: مراد از «احرف سبعه» انواع هفتگانه قرائت قرآن است ؛ يعنى با بررسى قرائات موجود مىتوان آنها را به هفت نوع قرائت تقسيم كرد و روايات مورد بحث با اشاره داشتن به اين انواع ، در مقام تجويز آنهاست . اين انواع هفتگانه قرائات بدين شرح اند : ۱) اختلاف قرائت ، باعث تغيير اعراب مىشود ، بى آن كه در معنا يا شكل ظاهرى كلمه تغييرى ايجاد كند ؛ نظير آيه (هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ) با ضمه يا فتحه «راء» . ۲) با اختلاف قرائت ، ظاهر كلمه و با تغيير اعراب ، معناى آن نيز تغيير كند ؛ نظير آيه (رَبَّنَا بَعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا) كه «باعد» به صيغه امر يا ماضى خوانده شود . ۳) با اختلاف قرائت ، صورت و ظاهر لفظ باقى ، اما با تغيير حروف ، معناى لفظ تغيير كند ؛ نظير واژه (نُنشِزُها) كه به صورت «ننشرها» قرائت شده است . ۴) با اختلاف قرائت ، ظاهر لفظ تغيير يابد ؛ اما در عين حال ، معناى آن با تغيير حروف تغيير نكند ؛ نظير آيه (كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ؛ همانند پنبه زده شده) كه به صورت «كالصوف المنفوش» قرائت شده است . ۵) با اختلاف قرائت ، صورت لفظ و معناى آن تغيير كند ؛ نظير آيه (وَ طَلْحٍ مَّنضُودٍ ؛ و درختان موز كه ميوههايش خوشهخوشه روى هم چيده شده است) كه به صورت «وطلع منضود» قرائت شده است . ۶) در پى اختلاف قرائت ، فقرات يك آيه جابهجا شود ؛ نظير آيه (وَ جَآءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ؛ سكرات مرگ ، حقيقت را آورد) كه به صورت «وجاءت سكرة الحق بالموت» قرائت شده است . ۷) با اختلاف قرائت ، در فقرات آيه فزونى و كاستى رخ دهد ؛ نظير آيه (تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً) كه به صورت «تِسعٌ وَتِسعونَ نَعجَةً أُنثى» قرائت شده است . ۸
۵ . كيفيتهاى هفتگانه تلاوت قرآن: روايات «سَبعَةُ أحرُفٍ» ناظر به كيفيتهاى هفتگانه تلاوت قرآن اند ؛ به اين معنا كه چگونگى اداى كلمات قرآن را با دستهبندى هفتگانه آنها تعيين كردهاند . اين موارد ، عبارت اند از : ادغام ، فتح ، اظهار ، تفخيم ، ترقيق ، إماله و مدّ . ۹ مدافعان اين نظريه در دفاع از آن مىگويند كه چون عرب در اداى آنها داراى لغت و لهجههاى مختلف بود ، خداوند از باب تسهيل ، همه حالات تكلم به آنها را مجاز اعلام كرد . ۱۰
۶ . گويشهاى هفتگانه: شايعترين نظريه در باره روايت «سبعة أحرف» حمل آنها بر لهجهها و گويشهاى مختلف است ، ۱۱ چنان كه از ابن عباس نقل كردهاند كه گفت : «نَزَلَ القُرآنُ عَلى سَبعِ لُغاتٍ» . كسانى كه نزول قرآن بر هفت حرف را به معناى لهجههاى مختلف عربى دانستهاند ، خود در تحليل اين هفت گويش دچار اختلاف شدهاند :
الف - برخى گفتهاند كه مراد ، گويشهاى قبايل مختلف عربى است ، بى آن كه هفت لهجه منحصر به قبيله خاص باشد ؛ نظير گويش قريش ، هُذَيل ، هَوازن ، يمن .
ب - برخى آن را بر گويشهاى مختلف قبيله مُضر حمل كردهاند كه خود داراى هفت قبيله بود به نامهاى : هذيل ، كنانة ، قيس ، ضبة ، تَيم الرباب ، أسد بن خزيمة و قريش .
ج - برخى بر اين باورند كه مقصود ، گويشهاى مختلف در درون قريش است ؛ زيرا قرآن به لهجه قريش نازل شد ، چنان كه آيه (وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ؛ ۱۲ هيچ فرستادهاى را نفرستاديم مگر به زبان قوم خودش تا برايشان روشن كند)
1.شرح مسلم ، نووى : ج۶ ص۹۹.
2.تفسير الصافى : ج۱ ص۵۹ . نيز ، ر. ك: تفسير شبّر : ص۲۰؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۳۰.
3.ر. ك: البيان : ص۱۷۸ - ۱۹۳؛ تفسير شبّر : ص۱۹ - ۲۱؛ تفسير الطبرى : ج۱ ص۲۴ - ۴۴؛ تفسير القرطبى : ج۱ ص۴۱ - ۴۹؛ البرهان فى علوم القرآن : ج۱ ص۲۱۱ - ۲۲۷؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۲۹ - ۱۳۵.
4.بحار الأنوار : ج۹ ص۹۷؛ خاتمة مستدرك الوسائل : ج۱ ص۳۴۷.
5.البيان ص۱۸۳؛ تفسير الطبرى : ج۱ ص ۳۵ - ۳۶؛ تفسير القرطبى : ج۱ ص۴۶؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۳۵.
6.ر .ك : سنن أبى داوود : ج ۱ ص۳۳۲ ؛ عمدة القارى : ج۱۲ ص۲۵۹ .
7.عمدة القارى : ج۱۲ ص۲۵۹.
8.ر. ك: الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۲۹ - ۱۳۵؛ شرح اصول الكافى : ج۱۱ ص۷۹.
9.شرح مسلم ، نووى : ج۶ ص۹۹؛ عمدة القارى : ج۱۲ ص۲۵۹.
10.ر.ك: فتح البارى : ج۹ ص۲۵؛ عمدة القارى : ج۲۰ ص۳۰؛ مجمع البحرين : ج۱ ص۴۹۰.
11.ر . ك : عمدة القارى : ج۱۲ ص۲۵۸؛ شرح اصول الكافى : ج۵ ص۳۱۷.
12.ابراهيم : آيه ۴ .