۴۹۰.تفسير العيّاشى - به نقل از جابر - : امام باقر عليه السلام در باره سخن خداوند : (چرا هر گاه پيامبرى چيزى را كه خوشايند شما نبود، برايتان آورد)فرمود : اين ، مَثَل موسى عليه السلام و پيامبرانِ پس از او و عيسى عليه السلام است كه براى امّت محمّد صلى اللَّه عليه وآله نمونه آورده شده است . خداوند به آنان فرمود : اگر محمّد براى شما آورد (آنچه را كه خوشايندتان نبود، كبر ورزيديد) ، به موالات على . (پس عدّهاى) از خاندان محمّد را (تكذيب كرديد و عدّهاى را كشتيد)۱ اين است تفسير باطنى آن» . ۲
۴ / ۱۸
مشخّص كردن آيات منسوخ
۴۹۱.الكافى - به نقل از زرارة بن اَعيَن - : از امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداى عزّ وجلّ : (زنان شوهردار اهل كتاب كه پيش از شما بودند)۳ ، پرسيدم . فرمود : «اين آيه نسخ شده است با اين سخن خداوند : (و به ريسمانهاى كافران، چنگ مزنيد)۴ » . ۵
۴۹۲.تفسير ابن كثير - به نقل از مجاهد - : مردم از نجوا كردن (گفتگوى محرمانه) با پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نهى شدند ، مگر آن كه صدقه بدهند . پس از آن ، كسى جز على بن ابى طالب عليه السلام با پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نجوا نكرد . يك دينار ، صدقه داد و آن گاه با پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نجوا كرد و از او در باره ده ويژگى پرسيد و پس از آن ، آيه «رخصت» نازل شد . ۶
1.بقره : آيه ۸۷ .
2.أمّا قَولُهُ: (أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمْ رَسُولُ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمُ) الآية ، قالَ أبو جَعفَرٍ : ذلِكَ مَثَلُ موسى وَالرُّسُلِ مِن بَعدِهِ و عيسى عليه السلام ، ضَرَبَ لِاُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه وآله مَثلاً ، فَقالَ اللَّهُ لَهُم : فَإِن جاءَكُم مُحَمَّدٌ (بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ) بِمُوالاةِ عَلِيٍّ (فَفَرِيقًا) مِن آلِ مُحَمَّدٍ (كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ) فَذلِكَ تَفسيرُها فِي الباطِنِ (تفسير العيّاشى : ج ۱ ص ۴۹ ح ۶۸ ، بحار الأنوار : ج ۲۴ ص ۳۰۷ ح ۸) .
3.مائده : آيه ۵ .
4.ممتحنه : آيه ۱۰ .
5.سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ عليه السلام عَن قَولِ اللَّهِ عزّ وجلّ : (وَالْمُحْصَنَتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَبَ مِن قَبْلِكُمْ) فَقالَ : هذِهِ مَنسوخَةٌ بِقَولِهِ : (وَ لَا تُمْسِكُواْ بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ)(الكافى : ج ۵ ص ۳۵۸ ح ۸ ، تهذيب الأحكام : ج ۷ ص ۲۹۸ ح ۱۲۴۵) .
6.نُهوا عَن مُناجاةِ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه وآله حَتّى يَتَصَدَّقوا ، فَلَم يُناجِهِ إلّا عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ؛ قَدَّمَ دِيناراً صَدَقَةً تَصَدَّقَ بِهِ ، ثُمَّ ناجَى النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه وآله ، فَسَأَلَهُ عَن عَشرِ خِصالٍ ، ثُمَّ اُنزِلَتِ الرُّخصَةُ (تفسير ابن كثير : ج ۸ ص ۷۵ ، تفسير الطبرى : ج ۱۴ جزء ۲۸ ص ۲۰) .