527
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
526

كلام را تأويل كرد ... آن را تأويل نمود ، يعنى تفسيرش كرد .
۲ . برخى «تأويل» سخن را ، تفسير معنايى كه به آن باز مى‏گردد ، معنا كرده‏اند ، مانند جوهرى :
التَّأويلُ تَفسيرُ ما يَؤُولُ إلَيهِ الشَّى‏ءُ . ۱
تأويل ، كشف مآل و غرض يك متن و يك چيز است‏ .
۳ . برخى ، «تأويل» را تفسير سخنى مى‏دانند كه معانى متعددى دارد و با تبيين لفظ آن نمى‏توان مقصود را بيان كرد ، مانند ليث :
التَّأويلُ تَفسيرُ الكَلامِ الَّذى تَختَلِفُ مَعانيهِ و لا يَصِحُّ إلّا بِبَيانِ غَيرِ لَفظِهِ‏ . ۲
تأويل ، تفسير كلامى است كه معانى گوناگونى دارد ، و تنها با بيانى غير از الفاظ آن كلام قابل گفتن است‏ .
۴ . برخى «تأويل» سخن را معنايى مى‏دانند كه ظاهر لفظ دلالتى بر آن ندارد و بدون قرينه نمى‏توان آن معنا را پذيرفت . ابن اثير در اين باره مى‏گويد :
التَّأويلُ نَقلُ ظاهِرِ اللَّفظِ عَن وَضعِهِ الأصلىِّ إلى‏ ما يَحتاجُ إلى‏ دَليلٍ لَولاهُ ما تُرِكَ ظاهِرُ اللَّفظِ ، و مِنهُ حَديثُ عائِشَةَ : كانَ النَّبيُّ صلى اللَّه عليه وآله يُكثِرُ أن يَقولَ في رُكوعِهِ وسُجودِهِ : «سُبحانَكَ اللَّهُمَّ وبِحَمدِكَ» يَتَأَوّلُ القُرآنَ ، تَعني أنَّهُ مَأخوذٌ مِن قَولِهِ تَعالى‏ : (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ)۳. ۴
تأويل ، عبور از معناى اصلى ظاهر لفظ به چيزى است كه آن چيز به دليل نياز دارد ، و اگر نباشد ، نمى‏توان از ظاهر لفظ گذشت . از همين قبيل است حديث عائشه كه گفته است : پيامبر صلى اللَّه عليه وآله كه فراوان در ركوع و سجودش مى‏گفت : «سُبحانَكَ اللَّهُمَّ و بِحَمدِكَ» آيه قرآن را تأويل كرده است . منظور عايشه اين است كه اين ذكر را از آيه (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ) گرفته است‏ .
۵ . برخى بر اين باورند كه «تأويل» سخن ، سرانجام آن و چيزى است كه سخن به آن باز مى‏گردد . ابن فارس مى‏گويد :
تَأويلُ الكَلامِ ، و هُوَ عاقِبَتُهُ وما يَؤُولُ إلَيهِ و ذلِكَ قَولُهُ تَعالى‏ : (هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ)۵ ، يَقولُ : ما يَؤُولُ إلَيهِ في وَقتِ بَعثِهِم و نُشورِهِم . ۶
تأؤيل كلام ، سرانجام آن است و آنچه به آن مى‏انجامد . و اين ، همان گفته خداوند متعال است : (هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ؛ آيا جز سرانجام آن را منتظرند ؟)مى‏گويد : آنچه هنگام برانگيختن و جمع شدن آنها ، به آن مى‏رسد .
۶ . برخى مى‏گويند : «تأويل» عبارت است از بازگرداندن سخن به هدف مقصود از آن ، خواه علم باشد يا فعل . راغب مى‏نويسد :
التَّأويلُ مِنَ الأولِ ، أي : الرَّجوعِ إلَى الأصلِ و مِنهُ : المَوئِلُ لِلمَوضِعِ الَّذى يُرجَعُ إلَيهِ و ذلِكَ هُوَ رَدُّ الشَّي‏ءِ إلَى الغايَةِ المُرادَةِ مِنهُ ، عِلماً كانَ أو فِعلاً . ۷
تأويل از «اَوْل» به معناى رجوع به اصل است . از همين ماده است «موئل» ، يعنى جايى كه به آن برمى‏گردند . و اين ، يعنى برگرداندن چيز به نهايتى كه منظور آن چيز است ، علم باشد يا فعل‏ .
۷ . و سر انجام برخى «تأويل» را به «رؤيا» تفسير كرده‏اند : ابو عبيده مى‏گويد :
التَّأويلُ عِبارَةُ الرُّؤيا . وفِي التَّنزيلِ العَزيزِ : (هَذَا تَأْوِيلُ رُءْيَىَ مِن قَبْلُ)۸. ۹
تأويل ، تعبير رؤيا است . در قرآن عزيز آمده است : اين است تأويل رؤيايى كه پيش‏تر ديده بودم‏ .
به نظر مى‏رسد همه آنچه در تعريف و تبيين مفهوم «تأويل» بدان اشاره شد صحيح است ؛ ولى در واقع ، شمارى از اين معانى ، مصداق «تأويل» اند ، نه مفهوم آن . مى‏توان گفت : مفهوم واقعى «تأويلِ» كلام ، با توجه به ريشه لغوى آن ، بيان مراد و مقصود واقعى متكلم از آن است ، و اين معنا چيزى جز تفسير و ايضاح و آشكار كردن معناى پنهان لفظ نيست ، بنا بر اين ، «تفسير» و «تأويل» در اصل هر دو به يك معنا هستند ، اما آشكار كردن معناى پنهان لفظ و بيان مقصود واقعى متكلم ، داراى مراتب و گونه‏هاى مختلف است ؛ زيرا لفظ ، گاه يك معنا دارد ، و گاه چند معنا ؛ گاه فهم مقصود متكلم ، بدون قرينه قابل فهم است ، و گاه فهم آن نياز به قرينه دارد ؛ گاه مقصود متكلم ، مفهوم ذهنى و علمى ، و گاه مفهوم عينى و رويداد خارجى است .

1.معجم مقاييس اللغة: مادّه «أول» .

2.ر . ك : الصحاح : مادّه «أول» .

3.ر . ك : لسان العرب: مادّه «أول» .

4.نصر : آيه ۳ .

5.النهاية : مادّه «أول» .

6.اعراف : آيه ۵۳ .

7.مفردات ألفاظ قرآن: ص ۹۹.

8.يوسف : آيه ۱۰۰ .

9.ر . ك : لسان العرب : مادّه «أول» .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24700
صفحه از 597
پرینت  ارسال به