۴۲۳.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله : قرآن بر چهار وجه ، نازل شده است : حلال و حرام - كه عذر هيچ كس به خاطر بىاطّلاعى از آنها پذيرفته نيست - و تفسيرى كه عربها از آن دارند و تفسيرى كه علما انجام مىدهند و متشابهى كه جز خدا كسى نمىداند و هر كس جز خدا مدّعى علم به آن شود ، دروغگوست . ۱
۴۲۴.امام على عليه السلام - در توصيه به عبد اللَّه بن عبّاس ، آن گاه كه او را براى متقاعد كردن خوارج فرستاد - : با آنها با قرآن ، بحث مكن ؛ زيرا قرآن وجوه گوناگون دارد . تو مىگويى و آنها مىگويند ؛ بلكه [با استناد ]به سنّت با آنها احتجاج كن ؛ چرا كه در برابر سنّت ، راه گريزى [و توجيهى ]نمىيابند . ۲
۱ / ۳
قرآن، ظاهر و باطنى دارد
۴۲۵.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هيچ آيهاى از قرآن نيست ، مگر اين كه ظاهرى دارد و باطنى ، و هيچ حرفى ۳ از آن نيست ، مگر اين كه تأويلى دارد (و تأويل آن را جز خدا و ريشهداران در دانش ، كسى نمىداند)۴ . ۵
۴۲۶.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هيچ آيهاى از قرآن نازل نشده ، مگر اين كه ظاهرى و باطنى دارد ، و براى هر حرفى ، حدّى است ، و براى هر حدّى ، مطلعى ۶ است . ۷
1.اُنزِلَ القُرآنُ عَلى أربَعَةِ وُجوهٍ : فَوَجهٌ حَلالٌ وحَرامٌ ولا يَسَعُ أحَدَاً جَهالَتُهُ ، ووَجهٌ تَعرِفُهُ العَرَبُ ، ووَجهٌ تَأويلٌ يَعلَمُهُ العُلَماءُ ، ووَجهٌ تَأويلٌ لا يَعلَمُهُ إلَّا اللَّهُ عزّ وجلّ ؛ مَنِ انتَحَلَ مِنهُ عِلماً فَقَد كَذَبَ (مسند الشاميّين : ج ۲ ص ۳۰۲ ح ۱۳۸۵ ، تفسير الطبرى : ج ۱ جزء ۱ ص ۳۴) .
2.لا تُخاصِمهُم بِالقُرآنِ ؛ فَإِنَّ القُرآنَ حَمّالٌ ذو وُجوهٍ ، تَقولُ ويَقولونَ ، ولكِن حاجِجهُم بِالسُّنَّةِ ، فَإِنَّهُم لَن يَجِدوا عَنها مَحيصاً (نهج البلاغة: نامه ۷۷ ، ربيع الأبرار: ج ۱ ص ۶۹۱) .
3.حرف، در اين جا به معنى «وجه» است و مقصود از آن، وجهى از كلام است كه آيه يا آياتى مشتمل بر آن است، از قبيل: امر، نهى، موعظه، ترغيب، تهديد و مانند اينها. بنا بر اين، هيچ وجهِ سخنى در قرآن نيست، مگر آن كه تأويلى دارد.
4.آل عمران: آيه ۷ .
5.لَيسَ مِنَ القُرآنِ آيَةٌ إلّا ولَها ظَهرٌ وبَطنٌ ، وما مِنهُ حَرفٌ إلّا وإنَّ لَهُ تَأويلاً (وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ)(كتاب سليم بن قيس : ج۲ ص۷۷۱ ، بحار الأنوار : ج۳۳ ص۱۵۵ ح۴۲۱) .
6.مطّلع (به ضمّ ميم و تشديد طا و فتح لام) ، اسم مكان است از اطّلاع ، يعنى مكان نگريستن و اطّلاع يافتن ، يا (به فتح ميم و لام و سكون طا) ، اسم مكان است از طلوع به معناى مكان طلوع .
7.ما نَزَلَ مِنَ القُرآنِ آيَةٌ إلّا ولَها ظَهرٌ وبَطنٌ ، ولِكُلِّ حَرفٍ حَدٌّ ، ولِكُلِّ حَدٍّ مَطلعٌ (المجازات النبويّة : ص ۲۳۶ ح ۲۰۲ ، تفسير العيّاشى: ج ۱ ص ۱۱ ح ۵) .