517
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

۴۲۷.المحاسن - به نقل از خيثمة بن عبد الرحمان جعفى ، از ابو لبيد بحرانى - : مردى در مكّه خدمت امام باقر عليه السلام آمد و سؤالاتى از ايشان پرسيد . امام عليه السلام پاسخ او را داد و سپس آن مرد به امام عرض كرد : «تو هستى كه مى‏گويى هيچ چيزى در كتاب خدا نيست ، مگر آن كه شناخته شده است؟» .
امام گفت : من اين گونه نگفته‏ام ؛ بلكه گفته‏ام كه هيچ چيزى از كتاب خدا نيست ، مگر اين كه برايش دليلى گويا از جانب خدا در كتاب او وجود دارد كه مردم آن را نمى‏دانند .
آن مرد گفت : «پس تو مى‏گويى كه هيچ چيزى در كتاب خدا نيست ، مگر اين كه مردم به آن نياز دارند؟» .
امام گفت : آرى ، حتّى يك حرف .
او پرسيد : «مثلاً (الف . لام .ميم . صاد!) چيست؟» .
ابو لبيد مى‏گويد : امام پاسخى داد كه من آن را فراموش كرده‏ام .
آن مرد كه رفت ، امام باقر عليه السلام به من فرمود : «اين ، تفسيرِ آن بر اساس ظاهر قرآن است . آيا تو را از معناى باطنى آن ، خبر ندهم؟» .
گفتم : [آيا] قرآن باطن و ظاهرى دارد؟
فرمود : «آرى ، كتاب خدا ، ظاهر و باطنى دارد و معانى‏اى ، و ناسخى و منسوخى ، و محكم و متشابهى ، و قانون‏ها و مَثَل‏هايى ، و فصل و وصلى ، و حروفى و تصريفى . پس هر كه ادّعا كند كه كتاب خدا مُبهم است ، هم خود به هلاكت افتاده و هم ديگران را به هلاكت كشانده است» . ۱

1.جاءَ رَجُلٌ إلى‏ أبي جَعفَرٍ عليه السلام بِمَكَّةَ فَسَأَلَهُ عَن مَسائِلَ فَأَجابَهُ فيها ، ثُمَّ قالَ لَهُ الرَّجُلُ: أنتَ الَّذي تَزعُمُ أنَّهُ لَيسَ شَي‏ءٌ مِن كِتابِ اللَّهِ إلّا مَعروفٌ؟ قالَ: لَيسَ هكَذا قُلتُ ، ولكِن لَيسَ شَي‏ءٌ مِن كِتابِ اللَّهِ إلّا عَلَيهِ دَليلٌ ناطِقٌ عَنِ اللَّهِ في كِتابِهِ ، مِمّا لا يَعلَمُهُ النّاسُ ، قالَ: فَأَنتَ الَّذي تَزعُمُ أنَّهُ لَيسَ مِن كِتابِ اللَّهِ إلّا وَالنّاسُ يَحتاجونَ إلَيهِ؟ قالَ: نَعَم ، ولا حَرفٌ واحِدٌ فَقالَ لَهُ: فَما «المص» قالَ أبو لُبَيدٍ: فَأَجابَهُ بِجَوابٍ نَسيتُهُ. فَخَرَجَ الرَّجُلُ فَقالَ لي أبو جَعفَرٍ عليه السلام: هذا تَفسيرُها في ظَهرِ القُرآنِ أفَلا اُخبِرُكَ بِتَفسيرِها في بَطنِ القُرآنِ؟ قُلتُ: ولِلقُرآنِ بَطنٌ وظَهرٌ؟ فَقالَ: نَعَم ، إنَّ لِكِتابِ اللَّهِ ظاهِراً وباطِناً ، ومَعانِيَ وناسِخاً ومَنسوخاً ، ومُحكَماً ومُتَشابِهاً ، وسُنَناً وأمثالاً ، وفَصلاً ووَصلاً ، وأحرُفاً وتَصريفاً ؛ فَمَن زَعَمَ أنَّ كِتابَ اللَّهِ مُبهَمٌ فَقَد هَلَكَ وأهلَكَ (المحاسن: ج ۱ ص ۴۲۱ ح ۹۶۴ ، بحار الأنوار: ج ۹۲ ص ۹۰ ح ۳۴) .


گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
516

۴۲۳.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله : قرآن بر چهار وجه ، نازل شده است : حلال و حرام - كه عذر هيچ كس به خاطر بى‏اطّلاعى از آنها پذيرفته نيست - و تفسيرى كه عرب‏ها از آن دارند و تفسيرى كه علما انجام مى‏دهند و متشابهى كه جز خدا كسى نمى‏داند و هر كس جز خدا مدّعى علم به آن شود ، دروغگوست . ۱

۴۲۴.امام على عليه السلام - در توصيه به عبد اللَّه بن عبّاس ، آن گاه كه او را براى متقاعد كردن خوارج فرستاد - : با آنها با قرآن ، بحث مكن ؛ زيرا قرآن وجوه گوناگون دارد . تو مى‏گويى و آنها مى‏گويند ؛ بلكه [با استناد ]به سنّت با آنها احتجاج كن ؛ چرا كه در برابر سنّت ، راه گريزى [و توجيهى ]نمى‏يابند . ۲

۱ / ۳

قرآن، ظاهر و باطنى دارد

۴۲۵.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هيچ آيه‏اى از قرآن نيست ، مگر اين كه ظاهرى دارد و باطنى ، و هيچ حرفى ۳ از آن نيست ، مگر اين كه تأويلى دارد (و تأويل آن را جز خدا و ريشه‏داران در دانش ، كسى نمى‏داند)۴ . ۵

۴۲۶.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هيچ آيه‏اى از قرآن نازل نشده ، مگر اين كه ظاهرى و باطنى دارد ، و براى هر حرفى ، حدّى است ، و براى هر حدّى ، مطلعى ۶ است . ۷

1.اُنزِلَ القُرآنُ عَلى‏ أربَعَةِ وُجوهٍ : فَوَجهٌ حَلالٌ وحَرامٌ ولا يَسَعُ أحَدَاً جَهالَتُهُ ، ووَجهٌ تَعرِفُهُ العَرَبُ ، ووَجهٌ تَأويلٌ يَعلَمُهُ العُلَماءُ ، ووَجهٌ تَأويلٌ لا يَعلَمُهُ إلَّا اللَّهُ عزّ وجلّ ؛ مَنِ انتَحَلَ مِنهُ عِلماً فَقَد كَذَبَ (مسند الشاميّين : ج ۲ ص ۳۰۲ ح ۱۳۸۵ ، تفسير الطبرى : ج ۱ جزء ۱ ص ۳۴) .

2.لا تُخاصِمهُم بِالقُرآنِ ؛ فَإِنَّ القُرآنَ حَمّالٌ ذو وُجوهٍ ، تَقولُ ويَقولونَ ، ولكِن حاجِجهُم بِالسُّنَّةِ ، فَإِنَّهُم لَن يَجِدوا عَنها مَحيصاً (نهج البلاغة: نامه ۷۷ ، ربيع الأبرار: ج ۱ ص ۶۹۱) .

3.حرف، در اين جا به معنى «وجه» است و مقصود از آن، وجهى از كلام است كه آيه يا آياتى مشتمل بر آن است، از قبيل: امر، نهى، موعظه، ترغيب، تهديد و مانند اينها. بنا بر اين، هيچ وجهِ سخنى در قرآن نيست، مگر آن كه تأويلى دارد.

4.آل عمران: آيه ۷ .

5.لَيسَ مِنَ القُرآنِ آيَةٌ إلّا ولَها ظَهرٌ وبَطنٌ ، وما مِنهُ حَرفٌ إلّا وإنَّ لَهُ تَأويلاً (وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ)(كتاب سليم بن قيس : ج‏۲ ص‏۷۷۱ ، بحار الأنوار : ج‏۳۳ ص‏۱۵۵ ح‏۴۲۱) .

6.مطّلع (به ضمّ ميم و تشديد طا و فتح لام) ، اسم مكان است از اطّلاع ، يعنى مكان نگريستن و اطّلاع يافتن ، يا (به فتح ميم و لام و سكون طا) ، اسم مكان است از طلوع به معناى مكان طلوع .

7.ما نَزَلَ مِنَ القُرآنِ آيَةٌ إلّا ولَها ظَهرٌ وبَطنٌ ، ولِكُلِّ حَرفٍ حَدٌّ ، ولِكُلِّ حَدٍّ مَطلعٌ (المجازات النبويّة : ص ۲۳۶ ح ۲۰۲ ، تفسير العيّاشى: ج ۱ ص ۱۱ ح ۵) .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24288
صفحه از 597
پرینت  ارسال به