۳۳۶.امام باقر عليه السلام - خطاب به سعد خفّاف - : اى سعد! قرآن را بياموزيد ؛ زيرا روز قيامت ، قرآن در بهترين صورتى كه مردم ديدهاند ، مىآيد . . . تا به درگاه پروردگار عزّت - تبارك و تعالى - مىرسد و پاى عرش به سجده مىافتد .
پس خداوند - تبارك و تعالى - خطاب به او مىفرمايد : «اى حجّت من در زمين ، و اى سخن راست و گوياى من! سرت را بلند كن و بخواه تا به تو داده شود ، و شفاعت كن تا شفاعتت پذيرفته گردد» .
پس قرآن ، سرش را بر مىدارد . خداى - تبارك و تعالى - مىفرمايد : «بندگانم را چگونه ديدى؟» قرآن مىگويد : خداوندا ! برخى از آنان از من ، پاسدارى و نگهدارى كردند و [از من ]چيزى را پايمال نكردند ، و برخى ديگر ، پايمالم كردند و حقّ مرا سبُك شمردند و دروغم دانستند ، در صورتى كه من ، حجّت تو بر همه آفريدگانت بودم .
خداى - تبارك و تعالى - مىفرمايد : «به عزّت و جلالم و بلندىِ جايگاهم ، سوگند كه امروز به خاطر تو بهترين پاداشها را مىدهم و با دردناكترين كيفرها مجازات مىكنم . . .» . پس نزد مردى از شيعيان ما مىرود . . . و مىگويد : مرا نمىشناسى؟
او مىگويد : بله . قرآن مىگويد : من همانم كه تو را به شبزندهدارى كشاندم و در زندگىات تو را به رنج افكندم . . . . آن گاه ، او را به نزد پروردگار عزّت - تبارك و تعالى - مىبرد و مىگويد : پروردگارا ، پروردگارا ! اين بنده تو - كه تو خود ، به حال او داناترى - به خاطر من ، در رنج افتاد ، ، مرا پاس داشت ، به خاطر من دشمن داشت ، و به خاطر من ، مهر و كين ورزيد . خداوند عزّ وجلّ مىفرمايد : «بنده مرا وارد بهشتم كنيد و جامهاى از جامههاى بهشت را بر او بپوشانيد و بر سرش تاج نهيد» . چون با او چنين كنند ، به قرآن نشانش مىدهند و مىگويند : آيا به آنچه با دوستت شد ، خرسندى؟
قرآن مىگويد : پروردگارا ! من اين را براى او كم مىدانم . هر چه خوبى است ، بر او بيفزاى . خداوند مىفرمايد : «به عزّت و جلالم و والايىِ مقام و بلندىِ جايگاهم ، سوگند كه امروز ، افزون بر آنچه به او دادهام ، پنج چيز به او و به هر كس كه همپايه اوست ، عطا مىكنم . آگاه باش كه آنان همواره جوان خواهند بود و هرگز پير نمىشوند ، همواره تندرست خواهند بود و هرگز بيمار نمىشوند ، همواره توانگر خواهند بود و هرگز نيازمند نمىشوند ، همواره شادمان خواهند بود و هرگز اندوهگين نمىشوند ، و همواره زنده خواهند بود و هرگز نمىميرند» . ۱