۳ / ۶
آنچه براى حافظ و قارى قرآن ، بايسته است
الف - تلاوتى شايسته قرآن
قرآن
(كسانى كه كتاب [ آسمانى ] به آنان دادهايم [ و ] آن را چنان كه شايسته تلاوت آن است ، تلاوت مىكنند ، ايشان اند كه بِدان ، ايمان دارند ، و كسانى كه بِدان كفر ورزند، همانان اند كه زيانكارند). ۱
حديث
۳۱۳.امام على عليه السلام - پس از ليلة الهَرير (شب غُرّش) ، هنگامى كه يكى از يارانش برخاست و گفت : تو نخست ، ما را از [پذيرش ]حكميّت ، باز داشتى و سپس به آن فرمانمان دادى . نفهميديم كدام يك از اين دو ، درستتر است؟! - : اين [سرگردانى] ، سزاى كسى است كه رأى درست را [كه همان رأى من در نپذيرفتن حكميّت بود ،] رها كرد . . . . كجايند آن مردمانى كه به اسلام ، دعوت شدند و آن را پذيرفتند ، و قرآن را خواندند و آن را استوار داشتند؟! ۲ . ۳
۳۱۴.امام على عليه السلام: بدانيد كه شما هرگز ، راه درست را نخواهيد شناخت ، مگر با شناختن كسى كه آن را رها كرده است ، و هرگز به پيمان قرآن ، وفا نخواهيد كرد ، مگر با شناختن كسى كه آن را شكسته است ، و هرگز به قرآن ، چنگ نخواهيد زد ، مگر با شناختن كسى كه آن را دور افكنده است ، و هرگز قرآن را چنان كه بايسته تلاوت آن است ، تلاوت نخواهيد كرد ، مگر با شناختن كسى كه آن را تحريف كرده است ، و هرگز گمراهى را نخواهيد شناخت ، مگر آن گاه كه راه راست را بشناسيد ، و هرگز تقوا را نخواهيد شناخت ، مگر با شناختن كسى كه [از مسير حق ]تجاوز كرده است . پس هر گاه اينها را شناختيد ، بدعتها و ادّعاهاى دروغين را خواهيد شناخت . ۴
1.بقره : آيه ۱۲۱ : (الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَبَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلَل-ِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُوْلَئِكَ هُم الْخَسِرُونَ) .
2.يعنى آن را به درستى و چنان كه بايسته است ، خواندند و در آن انديشيدند و به احكام و تعاليم آن ، عمل كردند.
3.هذا جَزاءُ مَن تَرَكَ العُقدَةَ ... أينَ القَومُ الَّذينَ دُعوا إلَى الإِسلامِ فَقَبِلوهُ ، وقَرَؤُوا القُرآنَ فَأَحكَموهُ (نهج البلاغة : خطبه ۱۲۱ ، الاختصاص : ص ۱۵۶) .
4.اِعلَموا أنَّكُم لَن تَعرِفوا الرُّشدَ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي تَرَكَهُ ، ولَم تَأخُذوا بِميثاقِ الكِتابِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي نَقَضَهُ ، ولَن تَمَسَّكوا بِهِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي نَبَذَهُ ، ولَن تَتلُوا الكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي حَرَّفَهُ ، ولَن تَعرِفُوا الضَّلالَةَ حَتّى تَعرِفُوا الهُدى ، ولَن تَعرِفُوا التَّقوى حَتّى تَعرِفُوا الَّذي تَعَدّى ، فَإِذا عَرَفتُم ذلِكَ عَرَفتُم البِدَعَ وَالتَّكَلُّفَ (الكافى : ج ۸ ص ۳۹۰ ح ۵۸۶ ، تحف العقول : ص ۲۲۷) .