۲ / ۴
منزلت قرآنآموز
۲۸۵.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: قرآن را بياموزيد و آن را بخوانيد و خواندنش را به ديگران ، آموزش دهيد ؛ زيرا مَثَل قرآن براى كسى كه آن را مىآموزد و مىخوانَد و به كار مىبندد ، مَثَل انبانى پُر از مُشك است كه بوى آن در همه جا پراكنده مىشود ، و مَثَل كسى كه قرآن را مىآموزد و به بستر خواب مىرود ، در حالى كه اندرونش قرآن است ، مَثَل انبان مُشكى است كه درِ آن ، بسته باشد . ۱
۲ / ۵
مقام و ثواب قرآنآموز
۲۸۶.الكافى - به نقل از سعد خَفّاف - : امام باقر عليه السلام فرمود : «اى سعد! قرآن را بياموزيد ؛ زيرا در روز قيامت ، قرآن در زيباترين چهرهاى كه مردم ديدهاند ، مىآيد . . . و در برابر او (حافظ قرآن) مىايستد و مىگويد : "مرا نمىشناسى؟!" . آن مرد ، به او مىنگرد و مىگويد : تو را نمىشناسم ، اى بنده خدا! پس قرآن به صورت اوّليهاش باز مىگردد و مىگويد : "مرا نمىشناسى؟!" . مرد مىگويد : چرا .
قرآن مىگويد : "من ، همان كسى هستم كه موجب شدم كه شبهايت را به بيدارى [و عبادت ]بگذرانى و در زندگىات ، به رنج بيفتى و در راه من ، ناسزاها بشنوى و آماج تهمتها قرار بگيرى . آگاه باش كه [امروز ]هر تاجرى ، حاصل تجارت خويش را به كمال ، دريافت مىكند ، و من امروز ، پشتيبان تو هستم" .
پس او را به پيشگاه پروردگارِ عزّت - تبارك و تعالى - مىبَرَد و مىگويد : "پروردگارا! پروردگارا! اين ، بنده توست و تو خود ، او را بهتر مىشناسى . او به خاطر من ، رنجها كشيد و بر من ، مواظبت نمود . به خاطر من [با دشمنانم] دشمنى مىكرد و به خاطر من ، مِهر و كين مىورزيد" .
پس خداوند عزّ وجلّ مىفرمايد : "بندهام را به بهشتم وارد كنيد و جامهاى از جامههاى بهشت بر او بپوشانيد و تاجى بر سرش بگذاريد" . چون با او چنين كنند ، او را به قرآن نشان مىدهند و به آن گفته مىشود : آيا به آنچه با دوستت شد ، راضى هستى؟ قرآن مىگويد : "پروردگارا! من ، اين را در حقّ او ، اندك مىدانم . هر چه خير [و خوبى ]است ، بر او بيفزاى" .
خداوند مىفرمايد : "به عزّت و جلالم ، و به مقام بلند و جايگاه رفيعم سوگند ، كه امروز به او و به هر كس كه همپايه اوست ، افزون بر آنچه دادهام ، پنج چيز مىبخشم! هان! ايشان ، جوانانىاند كه هرگز ، پير نمىشوند ، تندرستانىاند كه هرگز بيمار نمىشوند ، توانگرانىاند كه هرگز نادار نمىشوند ، شادمانانى كه هرگز ، اندوهگين نمىشوند ، و زندگانى كه هرگز نمىميرند"» .
امام باقر عليه السلام سپس اين آيه را خواند : (در آن جا ، مرگ را نچشند، جز همان مرگ نخستين را [كه در دنيا چشيدهاند])۲ . ۳
1.تَعَلَّمُوا القُرآنَ فَاقرَؤوهُ وَأقرِئُوهُ ، فَإِنَّ مَثَلَ القُرآنِ لِمَن تَعَلَّمَهُ فَقَرَأَهُ وقامَ بِهِ ، كَمَثَلِ جِرابٍ مَحشُوٍّ مِسكاً يَفوحُ بِريحِهِ كُلَّ مَكانٍ ، ومَثَلُ مَن تَعَلَّمَهُ فَيَرقُدُ وهُوَ في جَوفِهِ كَمَثَلِ جِرابٍ وُكِئَ عَلى مِسكٍ (سنن الترمذى : ج ۵ ص ۱۵۶ ح ۲۸۷۶ ، سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۷۸ ح ۲۱۷) .
2.دخان : آيه ۵۶ .
3.قالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام : يا سَعدُ! تَعَلَّمُوا القُرآنَ ؛ فَإِنَّ القُرآنَ يَأتي يَومَ القِيامَةِ في أحسَنِ صورَةٍ نَظَرَ إلَيهَا الخَلقُ ... فَيَقومُ بَينَ يَدَيهِ فَيَقولُ: ما تَعرِفُني؟ فَيَنظُرُ إلَيهِ الرَّجُلُ ، فَيَقولُ: ما أعرِفُكَ يا عَبدَاللَّهِ ، قالَ: فَيَرجِعُ في صورَتِهِ الَّتي كانَت فِي الخَلقِ الأَوَّلِ ، ويَقولُ: ما تَعرِفُني؟ فَيَقولُ: نَعَم ، فَيَقولُ القُرآنُ: أنَا الَّذي أسهَرتُ لَيلَكَ وأنصَبتُ عَيشَكَ ، سَمِعتَ الأَذى ورُجِمتَ بِالقَولِ فِيَّ ، ألا وإنَّ كُلَّ تاجِرٍ قَدِ استَوفى تِجارَتَهُ ، وأنَا وَراءَكَ اليَومَ .
قالَ عليه السلام : فَيَنطَلِقُ بِهِ إلى رَبِّ العِزَّةِ تَبارَكَ وتَعالى ، فَيَقولُ: يا رَبِّ يا رَبِّ ! عَبدُكَ ، وأنتَ أعلَمُ بِهِ ، قَد كانَ نَصِباً بِي ، مُواظِباً عَلَيَّ ، يُعادي بِسَبَبي ويُحِبُّ فِيَّ ويُبغِضُ ، فَيَقولُ اللَّهُ عزّ وجلّ : أدخِلوا عَبدي جَنَّتي ، وَاكسوهُ حُلَّةً مِن حُلَلِ الجَنَّةِ ، وتَوِّجوهُ بِتاجٍ ، فَإِذا فُعِلَ بِهِ ذلِكَ عُرِضَ عَلَى القُرآنِ فَيُقالُ لَهُ: هَل رَضيتَ بِما صُنِعَ بِوَلِيِّكَ؟ فَيَقولُ: يا رَبِّ إنّي أستَقِلُّ هذا لَهُ فَزِدهُ مَزيدَ الخَيرِ كُلِّهِ .
فَيَقولُ: وعِزَّتي وجَلالي ، وعُلُوّي وَارتِفاعِ مَكاني ، لَأَنحَلَنَّ لَهُ اليَومَ خَمسَةَ أشياءَ مَعَ المَزيدِ لَهُ ولِمَن كانَ بِمَنزِلَتِهِ ، ألا إنَّهُم شَبابٌ لا يَهرَمونَ ، وأصِحّاءُ لا يَسقُمونَ ، وأغنِياءُ لا يَفتَقِرونَ ، وفَرِحونَ لا يَحزَنونَ ، وأحياءٌ لا يَموتونَ .
ثُمَّ تَلا عليه السلام هذِهِ الآيَةَ : (لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى)(الكافى : ج ۲ ص ۵۹۶ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۷ ص ۳۱۹ ح ۱۶) .