۲۷۰.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هر كس يك آيه از كتاب خدا را آموزش دهد ، پاداش آن آيه تا زمانى كه تلاوت گردد ، به او داده مىشود . ۱
۱ / ۳
حقّ آموزگار قرآن
۲۷۱.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: هر كس آيهاى از كتاب خدا را به بندهاى بياموزد ، مولاى اوست و شايسته نيست كه آن بنده ، او را تنها [و بىياور] بگذارد و خودش را بر او ترجيح دهد . ۲
۲۷۲.الكافى - به نقل از فضل بن ابى قَرّه - : به امام صادق عليه السلام گفتم : اينان مىگويند : درآمد معلّم [قرآن] ، حرام است .
فرمود : «دروغ مىگويند . دشمنان خدا[يند]! آنها [با اين بهانهها] مىخواهند كه قرآن را تعليم ندهند . اگر كسى [يه اندازه ]ديه فرزندش را هم به معلّم بدهد ، براى معلّم ، حلال است» . ۳
۱ / ۴
آموختن قرآن به فرزند
۲۷۳.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: قرآن را بياموزيد ؛ زيرا در روز قيامت ، به صورت جوانى زيبا و رنگپريده ، ۴ نزد صاحب خود مىآيد و به او مىگويد : «منم آن كسى كه موجب شدم شبهايت را به عبادت ، سپرى كنى و روزهاى داغ را روزه بگيرى و آب دهانت ، خشك شود و اشكهايت جارى گردد . اكنون تا هر كجا كه بروى ، من با تو همراه خواهم بود ، و هر تاجرى ، [امروز] به دنبالِ [سودِ ]تجارت خويش است [كه در دنيا ، براى آخرت انجام داده است] و من ، امروز ، از آنِ تو هستم و اين ، بالاتر از [سود ]تجارت هر تاجرى است ، و به زودى ، كرامتى از جانب خداوند عزّ وجلّ به تو مىرسد . پس شادمان باش» .
در اين هنگام ، تاجى مىآورند و بر سر او مىنهند و اماننامهاى [از آتش دوزخ] به دست راستش و [فرمانِ ]جاودانگى در بهشت را به دست چپش مىدهند و دو خلعت بر او مىپوشانند . سپس به او گفته مىشود : «[قرآن] بخوان و [بر درجات بهشت] بالا برو» .
پس هر آيهاى را كه مىخوانَد ، يك درجه بالا مىرود . بر پدر و مادر او نيز - اگر مؤمن بودهاند - ، دو جامه مىپوشانند و به آنها گفته مىشود : «اين ، پاداش شما براى آموختن قرآن به اوست» . ۵
1.مَن عَلَّمَ آيَةً في كِتابِ اللَّهِ تَعالى ، كانَ لَهُ أجرُها ما تُلِيَت (مستدرك الوسائل : ج ۴ ص ۲۳۵ ح ۴۵۸۱ ؛ سلسلة الأحاديث الصحيحة : ج ۳ ص ۳۲۳ ح ۱۳۳۵) .
2.مَن عَلَّمَ عَبداً آيَةً مِن كِتابِ اللَّهِ فَهُوَ مَولاهُ ، لا يَنبَغي لَهُ أن يَخذُلَهُ ، ولا يَستَأثِرَ عَلَيهِ (المعجم الكبير : ج ۸ ص ۱۱۲ ح ۷۵۲۸ ، مسند الشاميّين : ج ۲ ص ۷ ح ۸۱۸) .
3.قُلتُ لِأَبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام : هؤُلاءِ يَقولونَ : إنَّ كَسبَ المُعَلِّمِ سُحتٌ ، فَقالَ: كَذَبوا - أعداءُ اللَّهِ - ! إنَّما أرادوا أن لا يُعَلِّمُوا القُرآنَ ، لَو أنَّ المُعَلِّمَ أعطاهُ رَجُلٌ دِيَةَ وَلَدِهِ كانَ لِلمُعَلِّمِ مُباحاً (الكافى : ج ۵ ص ۱۲۱ ح ۲ ، تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۳۶۵ ح ۱۰۴۶) .
4.واژه «شاحب اللَّون» - كه در متن عربى حديث آمده - شايد به معناى رنگ روشن و شفّاف باشد، اگرچه در كتب لغت ، به اين معنا نيامده است.
5.تَعَلَّمُوا القُرآنَ ؛ فَإِنَّهُ يَأتي يَومَ القِيامَةِ صاحِبَهُ في صورَةِ شابٍّ جَميلٍ شاحِبِ اللَّونِ ، فَيَقولُ لَهُ القُرآنُ: أنَا الَّذي كُنتُ أسهَرتُ لَيلَكَ ، وأظمَأتُ هَواجِرَكَ ، وأجفَفتُ ريقَكَ ، وأسَلتُ دَمعَتَكَ ، أؤولُ مَعَكَ حَيثُما اُلتَ ، وكُلُّ تاجِرٍ مِن وَراءِ تِجارَتِهِ ، وأنَا اليَومَ لَكَ مِن وَراءِ تِجارَةِ كُلِّ تاجِرٍ ، وسَيَأتيكَ كَرامَةٌ (مِنَ) اللَّهِ عزّ وجلّ فَأَبشِر .
فَيُؤتى بِتاجٍ فَيوضَعُ عَلى رَأسِهِ ، ويُعطَى الأَمانَ بِيَمينِهِ ، وَالخُلدَ فِي الجِنانِ بِيَسارِهِ ، ويُكسى حُلَّتَينِ ، ثُمَّ يُقالُ لَهُ: اِقرَأ وَارقَهْ ، فَكُلَّما قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً ، ويُكسى أبَواهُ حُلَّتَينِ إن كانا مُؤمِنَينِ ، ثُمَّ يُقالُ لَهُما : هذا لِما عَلَّمتُماهُ القُرآنَ (الكافى : ج ۲ ص ۶۰۳ ح ۳. نيز ، ر.ك : سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۲۴۲ ح ۳۷۸۱) .