405
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
404

ديدگاه شيعه

در فقه امامى ، در باره جواز يا عدم جواز فروش مصحف (و نيز خريد آن) ديدگاه‏هاى مختلفى وجود دارد كه عمدتاً به اختلاف احاديثِ مربوط به آن باز مى‏گردد . به نظر مشهور فقهاى امامى ، خريد و فروش مصحفِ قرآن كريم جايز نيست . ۱ مهم‏ترين مستند اين نظر ، احاديث متعدّدى است كه بر پايه مفادّ آنها ، متن و نوشته قرآن نبايد خريد و فروش شود و تنها جلد ، كاغذ و تزيينات مصحف ، قابل معامله است . امام صادق عليه السلام به عبد الرحمن بن سَيابه فرمود : «مَصاحف ، خريد و فروش نمى‏شوند و هنگام معامله بگو : من از تو ، ورق و جلد و غلاف و دسترنج تو را به اين بها مى‏خرم» . ۲ مشابه اين حديث را سماعه ، عثمان بن عيسى ، عبد اللَّه بن سليمان و ديگران از امام صادق عليه السلام روايت كرده‏اند . ۳ مستند ديگر ، ناسازگارى بيع مصحف با عظمت و حرمت قرآن كريم است . ۴ به عقيده برخى موافقان نظر مشهور ، اگر مصحف قرآن فروخته شود ، اين عقد بيع ، چون از آن نهى شده ، باطل است . ۵
در برابر ، برخى فقها ۶ فروش مصحف را جايز شمرده و به ادله گوناگونى استناد كرده‏اند ،از جمله اصل اباحه ،ادله عامّ دال بر جواز بيع ،سيره مسلمانان و احاديث . ۷ از جمله اين احاديث ، حديث روح بن عبد الرحيم از امام صادق عليه السلام است كه در پاسخِ پرسش او در باره حكم فروش مصحف ، به رواج يافتن اين كار پس از زمان پيامبر صلى اللَّه عليه وآله اشاره فرمود و خريدن آن را بر فروش آن ترجيح داد و دريافت اجرت بر كتابت قرآن را هم مجاز دانست . ۸ به همين مضمون احاديثى را عنبسه ورّاق ، ابوبصير و كسانى ديگر روايت كرده‏اند . ۹ اين دسته از فقها ، در جمع ميان اين احاديث و احاديثِ دال بر ممنوعيت فروشِ مصحف ، گفته‏اند كه احاديث منع‏كننده ، بر كراهت فروختن مصحف دلالت دارد ، نه بر حرمت آن ؛ هم‏چنان كه از تعبير برخى از احاديث مزبور ، از جمله حديث ابوبصير ، هم اين نكته استنباط مى‏شود ؛ ۱۰ مثلاً امام صادق عليه السلام در اين حديث فرموده‏اند كه خريدن مصحف را از فروختن آن بيشتر دوست دارند كه دال بر كراهت بيع است و حكمت آن را هم ناسازگار بودن فروش قرآن با عظمت كلام الهى و ضرورتِ محترم شمردن آن دانسته‏اند . ۱۱ همچنين موافقان با جواز فروش مصحف ، احاديثِ دال بر ممنوعيت فروش را از نظر سندى ضعيف دانسته‏اند . ۱۲
فقهاى موافق با ديدگاه مشهور ، رواياتِ به ظاهر متعارض را به‏گونه‏اى ديگر جمع كرده و گفته‏اند كه احاديث دال بر جواز فروش مصحف ، كيفيت جواز را بيان نكرده‏اند و از اين رو ، با احاديثِ بازدارنده از فروش مصحف - كه در مقام بيان حكم الهى اند - تعارضى ندارند ؛ بلكه رابطه آن دو ، از قبيل رابطه مطلق و مقيّد است . ۱۳ جمع ديگر ميان احاديث ، آن است كه مراد احاديثِ تجويز كننده ، خريد ورق پيش از كتابت قرآن بر آن است كه هم شامل بيع مى‏شود و هم اجاره و چون (بر مبناى ادلّه ديگر) بيعْ ممكن نيست ، بايد حمل بر اجاره شود ؛ ۱۴ ولى در هر دو جمع مذكور ، مناقشه شده است . ۱۵
در باره حكم فروش بخشى از مصحف قرآن كه مشتمل بر چند آيه است ، فقهاى موافق با نظر مشهور ، با استناد به احاديثى مانند روايت سماعه ۱۶ كه حتى خريدن ورقى از مصحف را ممنوع شمرده ، آن را جايز ندانسته و حتى آثارى مانند كتب حديث و فقه و لغت و تفسير را هم مشمول اين حكم به شمار آورده‏اند . ۱۷ در برابر ، برخى مناقشه كرده‏اند كه سيره مستمر مسلمانان ، بر جواز معامله چنين آثارى دلالت دارد و حتى از اين سيره مى‏توان روا بودن معامله مصحف كامل قرآن را هم استنباط كرد . ۱۸ برخى ميان اجزاى مصحف و آثار ديگر كه متضمّن برخى آيات اند ، تفاوت قائل شده‏اند . ۱۹
در صورتى كه فروش مصحف به طور كلّى ممنوع شمرده شود ، قطعاً فروش آن به كافر هم ممنوع خواهد بود ؛ ولى بر پايه قول به جواز فروش مصحف (چه قائل به كراهت باشيم يا نه) ، اين بحث مطرح مى‏شود كه آيا فروش قرآن به كافر جايز است يا نه . نظر مشهور در ميان فقهاى شيعه از عصر علامه حلى به بعد ، آن بوده است كه فروش مصحف به كافر جايز نيست . ۲۰ مستندات اين نظر را ادله مختلفى شمرده‏اند ، از جمله ادله دال بر ممنوعيت تملّك برده مسلمان توسط كافر و اين حديث نبوى كه علو و برترى از آنِ اسلام است : «الاسلام يَعْلُو ولا يُعْلى عليه» . ۲۱
در باره دليل نخست گفته‏اند كه منع از تملّك برده مسلمان توسط كافر ، اقتضا دارد كه به طريق اوْلى كافر نتواند مالك مصحف شود . برخى اين دليل را مردود دانسته‏اند ؛ زيرا اولاً برخى بر آن اند كه تملّك مزبور ممكن است تحقق يابد ، نهايت اين كه فروش برده مسلمان توسط كافر (كه مالك است) به خريدار مسلمان ، واجب به شمار مى‏رود . ثانياً قياس اين دو با هم ، مع الفارق است ؛ زيرا تملك برده مسلمان توسط كافر موجب ذلّت مسلمان مى‏شود ؛ ولى تملّك كافر بر مصحف چه بسا موجب آشنا شدن بيشتر او با معارف قرآن كريم و گاه هدايت يافتن او شود . ۲۲ دليل دوم يعنى حديث نبوى مذكور ، هم از جهت سند و هم از نظر دلالت بر مدّعا ، مورد مناقشه قرار گرفته است . ۲۳
دليل ديگرى كه براى حرمت فروش مصحف قرآن به كافر ذكر شده آن است كه مالك شدن كافر موجب هتك حرمت قرآن مى‏شود . ۲۴ برخى ضمن ردّ چنين ملازمه‏اى گفته‏اند : چه بسا دست يافتن كافر به قرآن ، همراه با نگاه داشتن حرمت كتاب خدا باشد . ۲۵ همچنين اين استدلال كه دستيابى كافر به مصحف مى‏تواند به نجس شدن آن بينجامد ، ۲۶ مورد نقد و مناقشه قرار گرفته و گفته‏اند كه فروش قرآن به كافر لزوماً به نجس شدن آن نمى‏انجامد . ۲۷

1.تحرير الأحكام : ج‏۲ ص‏۲۶۱؛ الحدائق : ج‏۱۸ ص‏۲۱۸؛ مفتاح الكرامة : ج‏۱۲ ص‏۲۷۳.

2.الكافى : ج‏۵ ص‏۱۲۱.

3.ر. ك: وسائل الشيعة : ج‏۱۷ ص‏۱۵۸ - ۱۶۱.

4.تذكرة الفقهاء : ج‏۱۲ ص‏۱۴۵.

5.مفتاح الكرامة : ج‏۱۲ ص‏۲۷۵؛ مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۴۴.

6.نزهة الناظر : ص‏۷۴؛ جواهر الكلام : ج‏۲۲ ص‏۱۲۶.

7.جواهر الكلام: ج‏۲۲ ص‏۱۲۶ - ۱۲۸؛ مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۴۴ - ۷۴۵. نيز، ر.ك: حول القرآن الكريم: ص ۱۹۲ .

8.ر. ك: الكافى : ج‏۵ ص‏۱۲۱.

9.ر. ك: وسائل الشيعة : ج‏۱۷ ص‏۱۵۹ - ۱۶۱.

10.جواهر الكلام : ج‏۲۲ ص‏۱۲۷.

11.مصباح الفقاهه : ج‏۱ ص‏۷۴۳ - ۷۴۴.

12.مصباح الفقاهة: ج‏۱ ص‏۷۴۴؛ فقه الصادق : ج‏۱۵ ص‏۵۴ - ۵۵؛ كفاية الأحكام : ج‏۱ ص‏۴۴۴.

13.المكاسب، شيخ انصارى : ج‏۲ ص‏۱۵۹ - ۱۶۰.

14.جواهر الكلام : ج‏۲۲ ص‏۱۲۶.

15.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۴۲ - ۷۴۳؛ أنوار الفقاهة - كتاب التجارة : ص‏۴۴۲.

16.تهذيب الأحكام : ج‏۷ ص‏۲۳۱.

17.مفتاح الكرامة : ج‏۱۲ ص‏۲۷۵ - ۲۷۶؛ مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۴۹.

18.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۴۹ - ۷۵۰.

19.المكاسب، شيخ انصارى : ج‏۲ ص‏۱۶۳.

20.قواعد الأحكام : ج‏۲ ص‏۹؛ الدروس الشرعية : ج‏۲ ص‏۴۱؛ المكاسب : ج‏۲ ص‏۱۶۱.

21.المكاسب : ج‏۲ ص‏۱۶۲.

22.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۵۰ - ۷۵۲ وج‏۳ ص‏۳۷۲ - ۳۷۳.

23.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۵۲.

24.مجمع الفائدة والبرهان : ج‏۸ ص‏۱۶۱.

25.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۵۲ - ۷۵۳؛ أنوار الفقاهة - كتاب التجارة : ص‏۴۴۶.

26.مصباح الفقاهة : ج‏۱ ص‏۷۵۳.

27.مصباح الفقاهة: ج ۱ ص ۷۵۳؛ أنوار الفقاهة - كتاب التجارة : ص‏۵۶۹.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24231
صفحه از 597
پرینت  ارسال به