395
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

۲۱۴.امام على عليه السلام: ... سپس كتاب را بر او فرو فرستاد . آن ، نورى است كه چراغ‏هايش ، خاموش نمى‏شوند و چراغى است كه شعله‏اش ، فروكش نمى‏كند و دريايى است كه به قعرش نمى‏توان رسيد و شاه‏راهى است كه پيماينده‏اش را به گم‏راهى نمى‏كشانَد و فروغى است كه پرتو آن ، تاريك نمى‏شود و سندى است كه برهانش ، فروكش نمى‏كند ، و بيان روشنى است كه پايه‏هايش ، فرو نمى‏ريزند و دارويى است كه بيم بيمارى در آن نمى‏رود و عزّت‏بخشى است كه هوادارانش شكست نمى‏خورند و حقيقتى است كه يارانش ، تنها نمى‏مانند .
قرآن ، معدن ايمان و كانون آن است ، چشمه‏هاى دانش و درياهاى آن است ، باغ‏هاى عدالت و آبگيرهاى آن است ، پايه‏هاى اسلام و بناى آن است ، درّه‏هاى حق و دشت‏هاى آن است . دريايى است كه هر چه از آب آن بر كشند ، تهى نمى‏شود و چشمه‏هايى است كه هر اندازه از آنها بردارند ، نمى‏خشكند ، و آبشخورهايى است كه هر اندازه تشنگانْ از آنها بنوشند ، از آب آنها كم نمى‏شود ، و منزلگاه‏هايى است كه مسافران ، راه آنها را گم نمى‏كنند ، و نشانه‏هايى است كه از ديد رهروان ، پنهان نمى‏مانند ، و تپّه‏هايى [بلند ]است كه روندگان ، از آنها عبور نمى‏توانند كرد . خداوند ، آن را زُداينده عطش دانشمندان و بهار دل‏هاى ژرف‏انديشان و مقصد راه‏هاى نيكان ، قرار داده است . دارويى است كه پس از آن ، دارويى نيست و نورى است كه با آن ، تاريكى‏اى نيست و ريسمانى است كه دستاويزش ، محكم است و دژى است كه به بلنداى آن ، دسترس نيست . براى كسى كه از آن پيروى كند ، [مايه ]عزّت است و براى كسى كه به آن وارد شود ، [مايه ]سلامت و امنيت است و براى كسى كه از آن دنباله‏روى كند ، راه‏نماست و براى كسى كه آن را به خود نسبت دهد ، عذر است و براى كسى كه با آن سخن بگويد ، دليل است و براى كسى كه به وسيله آن ، اقامه دعوا كند ، گواه است و براى كسى كه به وسيله آن ، احتجاج كند ، [مايه ]پيروزى است و براى كسى كه به آن عمل كند ، نگه‏دارنده است و براى كسى كه آن را به كار وا دارد ، مَركبى تندروست و براى كسى كه در پىِ نشانه باشد ، نشانه است و براى كسى كه آن را بر تن كند ، زِره است و براى كسى كه آن را بفهمد ، دانش است و براى كسى كه آن را روايت كند ، حديث است و براى كسى كه داورى كند ، حُكم است . ۱

1.... ثُمَّ أنزَلَ عَلَيهِ الكِتابَ نوراً لا تُطفَأُ مَصابيحُهُ ، وسِراجاً لا يَخبو تَوَقُّدُهُ ، وبَحراً لا يُدرَكُ قَعرُهُ ، ومِنهاجاً لا يُضِلُّ نَهجُهُ ، وشُعاعاً لا يُظلِمُ ضَوؤُهُ ، وفُرقاناً لا يُخمَدُ بُرهانُهُ ، وتِبياناً لا تُهدَمُ أركانُهُ ، وشِفاءً لا تُخشى‏ أسقامُهُ ، وعِزّاً لا تُهزَمُ أنصارُهُ ، وحَقّاً لا تُخذَلُ أعوانُهُ ، فَهُوَ مَعدِنُ الإِيمانِ وبُحبوحَتُهُ ، ويَنابيعُ العِلمِ وبُحورُهُ ، ورِياضُ العَدلِ و غُدرانُهُ ، وأثافِيُّ الإِسلامِ وبُنيانُهُ ، وأودِيَةُ الحَقِّ وغيطانُهُ ، وبَحرٌ لا يَنزِفُهُ المُستَنزِفونَ ، وعُيونٌ لا يَنضِبُهَا الماتِحونَ ، ومَناهِلُ لا يَغيضُهَا الوارِدونَ ، ومَنازِلُ لا يَضِلُّ نَهجَهَا المُسافِرونَ ، وأعلامٌ لا يَعمى‏ عَنهَا السّائِرونَ ، وآكامٌ لا يَجوزُ عَنهَا القاصِدونَ ، جَعَلَهُ اللَّهُ رِيّاً لِعَطَشِ العُلَماءِ ، ورَبيعاً لِقُلوبِ الفُقَهاءِ ، ومَحاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحاءِ ، ودَواءً لَيسَ بَعدَهُ داءٌ ، ونوراً لَيسَ مَعَهُ ظُلمَةٌ ، وحَبلاً وَثيقاً عُروَتُهُ ، ومَعقِلاً مَنيعاً ذِروَتُهُ ، وعِزّاً لِمَن تَوَلّاهُ ، وسِلماً لِمَن دَخَلَهُ ، وهُدىً لِمَنِ ائتَمَّ بِهِ ، وعُذراً لِمَنِ انتَحَلَهُ ، وبُرهاناً لِمَن تَكَلَّمَ بِهِ ، وشاهِداً لِمَن خاصَمَ بِهِ ، وفَلجاً لِمَن حاجَّ بِهِ ، وحامِلاً لِمَن حَمَلَهُ ، ومَطِيَّةً لِمَن أعمَلَهُ ، وآيَةً لِمَن تَوَسَّمَ ، وجُنَّةً لِمَنِ استَلأَمَ ، وعِلماً لِمَن وَعى‏ ، وحَديثاً لِمَن رَوى‏ ، وحُكماً لِمَن قَضى‏ (نهج البلاغة: خطبه ۱۹۸ ، بحار الأنوار: ج ۹۲ ص ۲۱ ح ۲۱) .


گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
394

۲ / ۶

درجات بهشت ، به اندازه آيات قرآن است‏

۲۱۱.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: به تلاوت كننده قرآن ، گفته مى‏شود : «بخوان و [از درجات بهشت ]بالا برو و با ترتيل بخوان ، همچنان كه در دنيا با ترتيل مى‏خواندى ؛ زيرا جايگاه تو ، در آخرين آيه‏اى است كه مى‏خوانى» . ۱

۲۱۲.الكافى - به نقل از حَفص بن غياث - : از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه به مردى مى‏فرمود : «آيا ماندن در دنيا را دوست دارى؟» .
آن مرد گفت : آرى .
فرمود : «براى چه؟» .
گفت : براى خواندن ( قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ) .
امام عليه السلام سكوت كرد و پس از ساعتى به من فرمود : «اى حَفص! هر يك از دوستان و شيعيان ما كه بميرد و قرآن بلد نباشد ، در قبرش به او ياد داده مى‏شود تا خداوند بِدان وسيله ، درجه‏اش را بالا ببرد ؛ زيرا درجات بهشت ، به اندازه آيات قرآن است . به او گفته مى‏شود : "بخوان و بالا برو" ، و او مى‏خوانَد و بالا مى‏رود» . ۲

۲ / ۷

مجموعه ويژگى‏هاى معنوى قرآن‏

۲۱۳.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله: قرآن ، راه‏نمايى‏اى در گم‏راهى ، و بينايى‏اى در كورى ، و دستگيرى‏اى در لغزش‏ها ، و روشنايى‏اى در تاريكى‏ها ، و پرتوى در حوادث [و بدعت‏ها] ، و نگه‏دارنده‏اى از هلاكت ، و رهاننده‏اى از انحراف ، و روشنگرى‏اى در فتنه‏ها ، و رساننده‏اى از دنيا به [سعادت ]آخرت است و كمال دين شما ، در آن است . هيچ كس از قرآن منحرف نمى‏شود ، مگر آن كه به سوى دوزخ ، ره‏سپار مى‏گردد . ۳

1.يُقالُ لِصاحِبِ القُرآنِ : اِقرَأ وَارتَقِ ، ورَتِّل كَما كُنتَ تُرَتِّلُ فِي الدُّنيا ؛ فَإِنَّ مَنزِلَكَ عِندَ آخِرِ آيَةٍ تَقرَؤُها (سنن أبى داوود: ج ۲ ص ۷۳ ح ۱۴۶۴ ، سنن الترمذى: ج ۵ ص ۱۷۷ ح ۲۹۱۴) .

2.سَمِعتُ موسَى بنَ جَعفَرٍ عليهما السلام يَقولُ لِرَجُلٍ: أتُحِبُّ البَقاءَ فِي الدُّنيا؟ فَقالَ: نَعَم ، فَقالَ: ولِمَ؟ قالَ: لِقِراءَةِ قُل هُوَ اللَّهُ أحَدٌ ، فَسَكَتَ عَنهُ ، فَقالَ لَهُ بَعدَ ساعَةٍ: يا حَفصُ ، مَن ماتَ مِن أولِيائِنا وشيعَتِنا ولَم يُحسِنِ القُرآنَ ، عُلِّمَ في قَبرِهِ لِيَرفَعَ اللَّهُ بِهِ مِن دَرَجَتِهِ ؛ فَإِنَّ دَرَجاتِ الجَنَّةِ عَلى‏ قَدرِ آياتِ القُرآنِ ، يُقالُ لَهُ: «اِقرَأ وَارقَ» ، فَيَقرَأُ ثُمَّ يَرقى‏ (الكافى: ج ۲ ص ۶۰۶ ح ۱۰ ، ثواب الأعمال: ص ۱۵۷ ح ۱۰) .

3.القُرآنُ هُدىً مِنَ الضَّلالَةِ ، وتِبيانٌ مِنَ العَمى‏ ، وَاستِقالَةٌ مِنَ العَثرَةِ ، ونورٌ مِنَ الظُّلمَةِ ، وضِياءٌ مِنَ الأَحداثِ ، وعِصمَةٌ مِنَ الهَلَكَةِ ، ورُشدٌ مِنَ الغَوايَةِ ، وبَيانٌ مِنَ الفِتَنِ ، وبَلاغٌ مِنَ الدُّنيا إلَى الآخِرَةِ ، وفيهِ كَمالُ دينِكُم وما عَدَلَ أحَدٌ عَنِ القُرآنِ إلّا إلَى النّارِ (الكافى: ج ۲ ص ۶۰۰ ح ۸ ، تفسير العيّاشى: ج ۱ ص ۵ ح ۸) .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24501
صفحه از 597
پرینت  ارسال به