303
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
302

۱. نسخ در لغت

نسخ به معناى برداشتن و زايل نمودن امرى و نهادن امرى ديگر به جاى آن است . همچنين اين واژه ، گاهى به معانى برداشتن و زايل نمودن امرى ، انتقال چيزى از جايى به جايى ديگر ، تغيير و تبديل آن از حال و شكلى به صورت ديگر ، و استنساخ و نگارش متنى به طور دقيق از روى نوشته‏اى ديگر به كار مى‏رود . ۱

۲. نسخ در قرآن و حديث

مادّه نسخ و مشتقات آن ، چهار بار در قرآن كريم به كار رفته و در همه اين موارد اين واژه به معناى لغوى آن است . اين موارد عبارت اند از :
۱ . آيه ۱۰۶ از سوره بقره :
(مَا نَنسَخْ مِنْ ءَايَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَآ أَوْ مِثْلِهَآ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى‏ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ .
هر آيه‏اى را نسخ كنيم يا آن را از ياد ببريم ، بهتر از آن ، يا همانند آن را مى‏آوريم . آيا ندانسته‏اى كه خدا بر هر چيزى توانا است)
.
نسخ در اين آيه ، در معناى لغوى آن يعنى ازاله امرى و جايگزين كردن امرى ديگر به كار رفته و شامل نسخ تشريعى - يعنى جايگزين شدن حكمى از احكام الهى - و نسخ تكوينى - يعنى جايگزين شدن آيه‏اى از آيات تكوينى الهى مانند پيامبر و امام به جاى پيامبر و امامى ديگر - مى‏شود . ۲
۲ . آيه ۵۲ از سوره حج :
(وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَ لَا نَبِىٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّى‏ أَلْقَى الشَّيْطَنُ فِى أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِى الشَّيْطَنُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ ءَايَتِهِ .
هيچ رسول و پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اين كه چون آرزو مى‏كرد [يا چيزى تلاوت مى‏كرد ]شيطان در آرزوى وى [يا تلاوتش‏] ، القائات خود را وارد مى‏ساخت ، ولى خداوند وسوسه‏هاى شيطان را از ميان مى‏برد [نسخ مى‏كند] و آن گاه آيات خويش را استوار مى‏كند)
.
در اين آيه نيز مراد از نسخ همان معناى لغوى آن يعنى پاك كردن القائات و آرزوهاى شيطانى و جايگزين كردن آيات الهى به جاى آن است .
۳ . آيه ۱۵۴ از سوره اعراف :
( وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَْلْوَاحَ وَفِى نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
چون خشم موسى فرو نشست ، الواح را برگرفت . و در نوشته [رونويس‏] آن ، براى آنهايى كه از پروردگارشان بيمناك اند ، هدايت و رحمت بود)
.
نسخ كردن كتاب و نسخه‏بردارى از آن ، نيز از همان ريشه لغوى اخذ شده است ؛ زيرا هنگامى كه انسان از كتابى نسخه‏بردارى مى‏كند ، مانند آن است كه كتاب اصلى را كنار گذاشته و آن را تبديل به نسخه جديد كرده است و لذا در آيه‏اى ديگر به جاى كلمه «نسخ» كه در آيه ۱۰۶ بقره به كار رفته ، كلمه «تبديل» نهاده شده است :
(وَ إِذَا بَدَّلْنَآ ءَايَةً مَّكَانَ ءَايَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفْتَرِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ . ۳
هنگامى كه آيه‏اى را به آيه‏اى ديگر تبديل كنيم - با اين كه خدا به آنچه نازل كرده داناتر است - مى‏گويند: به خدا افترا بسته‏اى ، ولى بيشتر آنها نمى‏دانند)
.
۴ . آيه ۲۹ سوره جاثيه :
(هَذَا كِتَبُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِ‏ّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ .
اين كتاب ما است كه با شما به حق سخن مى‏گويد (و اعمال شما را بازگو مى‏كند) ما آنچه را انجام مى‏داديد نسخه‏بردارى مى‏كرديم)
.
استنساخ در اين آيه نيز ، از «نسخ» گرفته شده ، و به معناى نسخه‏بردارى از اعمال انسان است . گويا كتاب اصلى كه خودِ اعمال است ، در قيامت ، تبديل به نسخه جديدى مى‏گردد كه اين نسخه ، نامه اعمال ناميده مى‏شود ، واصل اعمال ، كنار گذاشته مى‏شود .
بنا بر اين ، نسخ در قرآن كريم ، اعم از نسخ تكوينى و تشريعى ، و نيز اعم از تخصيص و تقييد احكام تشريعى است ؛ بلكه شامل هرگونه تغيير در مفادّ آيات الهى مى‏گردد . تعبير ( مَا نَنسَخْ مِنْ ءَايَةٍ )۴ و ( إِذَا بَدَّلْنَآ ءَايَةً مَّكَانَ ءَايَةٍ )۵ نيز مى‏تواند قرينه‏اى ديگر براى تأييد اين مدّعا باشد .
در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز «نسخ» در همين مفهوم عام به كار رفته ۶ و به همين دليل ، تفسير قرآن و بيان احكامى شرعى بدون آشنايى با ناسخ و منسوخ ، ممنوع اعلام شده است . ۷

1.ابن فارس : النون و السين و الخاء أصل واحد ، إلا أنه مختلف في قياسه : قال قوم : قياسه رفع شى‏ء وإثبات غيره مكانه ، وقال آخرون : قياسه تحويل شى‏ء إلى شى‏ء . قالوا : النّسخ نسخ الكتاب والنّسخ أمر كان يُعمل به من قبل ثمّ يُنسخ بحادث غيره ، كالايه ينزل فيها أمر ثمّ تنسخ بآية اخرى ، و كلّ شى‏ء خَلَف شيئاً فقد انتسخه . و انتسخت الشمس الظلِّ والشيب الشباب ...» (معجم مقاييس اللغة : ص ۱۰۲۶) ؛ ازهرى : «الزجّاج : النسخ فى اللغة إبطال شي‏ء وإقامة آخر مقامه . والعرب تقول : نسخت الشمس الظلّ : أذهبت الظلّ و حلّت محلّه . والنسخ اكتتابك كتاباً عن كتاب حرفاً بحرف ... لأنه قام مقامه . وقال الليث : النسخ أن تزايل أمراً كان من قبل يُعمل به ثمّ تنسخه بحادث غيره . عن ابن الأعرابى : النسخ تبديل الشي‏ء من الشي‏ء وهو غيره ، والنسخ نقل الشي‏ء من مكان إلى مكان و هو هو» (معجم تهذيب اللغة : ج ۴ ص ۳۵۵۸) ؛ ابن منظور : «النسخ : إبطال الشى‏ء وإقامة آخر مقامه ؛ قال الفرّاء وأبو سعيد : نسخ الشي‏ء بالشي‏ء ، أى أزاله به وأداله ؛ والشي‏ء ينسخ الشي‏ء أى يزيله ويكون مكانه» (لسان العرب : ج ۳ ص ۶۱) ؛ راغب : «النسخ إزالة شى‏ء بشى‏ء يتعقّبه» (مفردات الفاظ القرآن : ص ۴۹۰) .

2.چنان كه از امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه آمده : يقول [اللَّه‏] : ما نميت من امام او ننسه ذكره ، نأت بخير منه من صلبه مثله (بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۱۶) . گفتنى است كه بداء نيز يكى از مصاديق نسخ تكوينى محسوب مى‏شود .

3.نحل : ۱۰۱ .

4.بقره: آيه ۱۰۶.

5.نحل : آيه ۱۰۱.

6.ر . ك : ص ۲۹۴ (بخش يكم / فصل هشتم / برخى از آيه‏هايى كه منسوخ ناميده شده‏اند) .

7.ر . ك : ص ۲۹۳ (بخش يكم / فصل هشتم / شناخت ناسخ و منسوخ) .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24620
صفحه از 597
پرینت  ارسال به