فصل هشتم : نسخ در قرآن
۸ / ۱
معناى نسخ و حكمت آن
قرآن
(هر حكمى را نسخ كنيم يا آن را به [ دست ]فراموشى بسپاريم، بهتر از آن يا مانندش را مىآوريم . مگر نمىدانى كه خدا بر هر كارى تواناست؟). ۱
حديث
۱۱۱.تفسير العيّاشى - به نقل از مَسعَدة بن صدقه - : از امام صادق عليه السلام در باره ناسخ و منسوخ ، و محكم و متشابه پرسيدم . فرمود : «ناسخ ، آن چيزى است كه همچنان بر جاست و به آن عمل مىشود . منسوخ ، چيزى است كه به آن عمل مىشده ؛ ولى بعد ، آيهاى آمده و آن را نسخ كرده است . متشابه ، آيهاى است كه بر كسى كه از آن شناخت ندارد ، مُشتبه مىشود» . ۲
۸ / ۲
شناخت ناسخ و منسوخ
۱۱۲.تفسير العيّاشى - به نقل از ابو عبد الرحمان سُلَمى - : على عليه السلام بر قاضىاى گذشت و فرمود : «آيا ناسخ را از منسوخ ، باز مىشناسى ؟» .
گفت : خير .
فرمود : «هم خود به هلاكت در افتادهاى و هم ديگران را به هلاكت مىافكنى! تأويل هر حرفى از قرآن ، بر چند وجه است» . ۳
1.بقره : آيه ۱۰۶ : (مَا نَنسَخْ مِنْ ءَايَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ) .
2.سَأَلتُ أبا عَبدِاللَّهِ عليه السلام عَنِ النّاسِخِ وَالمَنسوخِ وَالمُحكَمِ وَالمُتَشابِهِ، قالَ : النّاسِخُ الثّابِتُ المَعمولُ بِهِ ، وَالمَنسوخُ ما قَد كانَ يُعمَلُ بِهِ ثُمَّ جاءَ ما نَسَخَهُ ، وَالمُتَشابِهُ مَا اشتَبَهَ عَلى جاهِلِهِ (تفسير العيّاشى : ج ۱ ص ۱۱ ح ۷ و ص ۱۰ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۹۲ ص ۳۸۳ ح ۲۲) .
3.إنَّ عَلِيّاً عليه السلام مَرَّ عَلى قاضٍ ، فَقالَ : هَل تَعرِفُ النّاسِخَ مِنَ المَنسوخِ؟ فَقالَ : لا .
فَقالَ : هَلَكتَ وأهلَكتَ ! تَأويلُ كُلِّ حَرفٍ مِنَ القُرآنِ عَلى وُجوهٍ (تفسير العيّاشى : ج ۱ ص ۱۲ ح ۹ ، بحار الأنوار : ج ۹۲ ص ۹۵ ح ۴۹) .