ب - جنون
قرآن
(و گفتند: اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است ! به يقين ، تو مجنونى). ۱
(و مىگفتند: آيا ما براى شاعرى مجنون ، دست از خدايانمان برداريم؟!). ۲
حديث
۱۰۰.تفسير القمّى - به نقل از ابو مهاجر ، امام باقر عليه السلام در باره آيه (ثُمَّ تَوَلَّوْاْ عَنْهُ وَ قَالُواْ مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ؛ پس، از او روى برتافتند و گفتند: تعليميافتهاى ديوانه است) فرمود - : اين را زمانى مىگفتند كه بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله وحى نازل شد و به ايشان حالت غش دست داد . آنها گفتند : او مجنون است» . ۳
ج - كِهانت ۴
(پس اندرز ده كه تو به لطف پروردگارت ، نه كاهنى و نه ديوانه). ۵
د - شاعرى
(بلكه گفتند: «خوابهاى شوريده است ؛ [ نه ، ] بلكه آن را بر بافته ؛ بلكه او شاعر است. پس همان گونه كه براى پيشينيان هم عرضه شد، بايد براى ما نشانهاى بياورد). ۶
1.حجر: آيه ۶ : ( قَالُواْ يَأَيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ) .
2.صافّات: آيه ۳۶ : ( وَ يَقُولُونَ أَءِنَّا لَتَارِكُواْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونِ) .
3.قالوا ذلِكَ لَمّا نَزَلَ الوَحيُ عَلى رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله وأخَذَهُ الغَشيُ ، فَقالوا: هُوَ مَجنونٌ (تفسير القمّى : ج ۲ ص ۲۹۰ ، بصائر الدرجات : ص ۲۲۱ ح ۵) .
4.كهانت : فالگويى ؛ پيشگويى .
5.طور: آيه ۲۹ : ( فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَ لَا مَجْنُونٍ) .
6.انبيا: آيه ۵ : ( بَلْ قَالُواْ أَضْغَثُ أَحْلَمِ بَلِ افْتَرَلهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بَِايَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ) . و نيز ، ر.ك : صافّات: آيه ۳۶ .