قرآن و پيامبرى
پيامبرشناسى و نبوّت نيز چهرهاى ديگر از موضوعات ارزشمند قرآنى است كه ارمغان بشريت گرديده است .
بر اساس الگوى متون مقدّس عهدينى كه مدعيان پيروى از آن ، خود را وابسته به الوهيت مىشمارند ، نبّوت و وحىگيرى ، هيچ گونه ويژگى و مزيّت خاصى به همراه ندارد . فالگيرى ، كهانت ، حكمتآموزى ، سحر و جادو و جز آن ، همه شعبههاى گوناگون وحىگيرى اند . در اين نگرش ، پيامبران و وحىپذيران نيز افرادى معمولى هستند كه به عصيان و گناه آلوده مىشوند و گرفتار اعمال خلاف اخلاق و تجاوز به نواميس خود و ديگران مىگردند! ۱ حتى خدعه و نيرنگ و دروغ و نفاق ، در كار ايشان معمول است . ۲ آنان گاه همديگر را لعن و نفرين مىكنند و در عين حال نبوّت و رسالت نيز دارند! ۳ همانان كه با سابقهاى تاريك و ناهنجار در قتل و آزار ديگران ، كار را از اندازه گذراندهاند ، يكباره به مكاشفه نايل مىشوند و رسالت مىيابند! ۴
در نگرش قرآنى ، انبياى الهى ، پيامآوران نجات بشر اند كه براى هدايت انسان به سوى كمال انسانى و بارور كردن استعدادهاى انسانى مبعوث شدهاند ، و از همه اين ناشايستگىها منزّهاند . در نگاه قرآن ، نبّوت ، موهبتى است الهى كه از سوى خدا در شايستهترين استعدادها قرار مىگيرد . در اين نگرش پيامبرى و وحىگيرى ، منوط به سلسلهاى از ويژگىهاى اساسى است كه عصمت در دريافت پيام خداوند و حفظ و ابلاغ آن و نيز عصمت در مقام عمل به وظيفه شخصى ، به حكم عقل و شرع ، اساسىترين آنهاست :
(عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِّيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُواْ رِسَلَتِ رَبِّهِمْ وَ أَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَ أَحْصَى كُلَّ شَىْءٍ عَدَدَا . ۵
داناى به غيب ، كه غيبش را براى هيچ كس آشكار نكند ، به جز پيامبرى كه از او خشنود باشد ، كه در اين صورت ، براى او از پيش رو و پشت سر نگاهبانى بگمارد ، تا معلوم بدارد كه رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كردهاند و خدا به آنچه نزد ايشان است ، احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است).
تصوير قرآن از سيره علمى و عملى رسولان الهى ، آن است كه ايشان بهترين ، پاكترين و راستگوترين انسانها بودهاند ؛ ۶ رادمردانى كه دعوت و رفتارشان ، نمود توحيد و مظهر صفات الهى بوده است :
(وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِى إِلَيْهِ أَنَّهُ لَآ إِلَهَ إِلَّآ أَنَا فَاعْبُدُونِ . ۷
ما پيش از تو پيامبرى نفرستاديم ، مگر اين كه به او وحى كرديم كه هيچ معبودى جز من نيست ، پس مرا بپرستيد).
آنان با كمال عقلانى و سلامت فطرى و صداقت و امانت و پاكى ، دلسوزترين افراد به همنوعان خويش و الگوهاى راستين معرفت و تلاش در بهسازى زندگى دنيا و آخرت مردم بودهاند و هرگز سخنى جز حق و رفتارى جز عمل نيك نداشتهاند :
(وَ كُلاًّ جَعَلْنَا صَلِحِينَ * وَ جَعَلْنَهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَآ إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَ تِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِيتَآءَ الزَّكَوةِ وَ كَانُواْ لَنَا عَبِدِينَ . ۸
همه را شايسته قرار داديم . و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مىكنند . به آنها انجام كارهاى خير و اقامه نماز و پرداخت زكات را وحى كرديم ، و آنان پرستندگان ما بودند).
آنان در راه اداى رسالت توحيدى خويش ، محروميتها ، هجرتها ، تهمتها ، اهانتها و دشوارىهاى بسيارى را ، براى رضاى خداوند بر خود هموار ساختند .آرى ، چنين كسانى حامل وحى وامانتدار رسالت حق بودهاند .
(اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ . ۹
خداوند داناتر است كه رسالتش را در كجا قرار مىدهد).
1.سفرپيدايش: باب ۹ آيه ۲۰ - ۲۷. نيز : سفر پيدايش: باب ۱۹ آيه ۳۰ - ۳۸ و باب ۴۹ آيه ۵.
2.سفر پيدايش: باب ۲۷ آيه ۱۸ - ۳۶؛ دوم سموئيل: باب ۱۱ آيه ۱۵ - ۲۳ و باب ۱۳ آيه ۷ - ۱۵ و باب ۱۸ آيه ۲۳ - ۲۵؛ اول پادشاهان ۱۳؛ ارميا: باب ۲۳ آيه ۱۲ و باب ۲ آيه ۸ .
3.مرقس: باب ۱۴ آيه ۷۱؛ متى: باب ۱۶ آيه ۱۳ - ۱۹.
4.اعمال رسولان : ۷ ۸ ۹ ص۱۹۷ - ۲۰۴؛ غلاطيان : ۱ ص۳۰۰ - ۳۰۱.
5.جن : آيه ۲۶ - ۲۸.
6.انعام : آيه ۸۵ - ۸۶.
7.انبيا : آيه ۲۵.
8.انبيا : آيه ۷۲ - ۷۳.
9.انعام : آيه ۱۲۴.