(يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ . ۱
آنان را به معروف امر نمايد ، و از منكر نهى كند و طيبات را برايشان حلال نمايد و خبيثها را بر ايشان حرام كند).
مشاكله نيز يكى از همين اسلوبهاست كه حُسنش ، در اين آيه هويدا گشته است :
(وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَكِرِينَ . ۲
آنان مكر كردند ، و خداوند هم مكر كرد ، و خداوند بهترين مكر كنندگان است).
همچنين است عكس و تبديل كه به كارگيرىاش در آيه ذيل در اوج هنرنمايى است :
(مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَىْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَىْءٍ . ۳
از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست ، و از حساب تو چيزى بر عهده آنها نيست).
تصدير ، بازگشت دادن پايان سخن به آغاز آن است كه آن را «ردُّ العَجُز على الصَّدر» نيز گويند . از اين زاويه كه بنگريم ، زيبايى اين آيت خيرهكننده است :
( وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ . ۴
از سوى خودت به ما رحمت ببخش كه تو بخشندهاى).
مراعات نظير نيز يكى از همين اسلوبهاست كه زيبايى و ملاحت اين آيه را صد چندان كرده است :
(أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَ إِلَى السَّمَآءِ كَيْفَ رُفِعَتْ . ۵
آيا به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريدهشده، و بهآسمان كه چگونه مرتفع شده است ؟).
بدين رو ، عنوان اعجاز در بُعد «نظمآهنگ» قرآن - كه برخى از محقّقان دورههاى اخير و شايد پيش از همه ، صادق رافعى ، آن را برجسته دانستند - ۶ سخن تازهاى نيست كه متأخّران بدان دست يافته باشند ، بلكه عناصر و ابعاد آن را زبانشناسان متقدّم اسلامى نيز به خوبى دريافته بودند .