197
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

حديث‏

۸۸.امام على عليه السلام: خداوند سبحان مى‏فرمايد : (ما هيچ چيزى را در كتاب ( لوح محفوظ ) ، فروگذار نكرده‏ايم)۱ و در آن ، همه چيز بيان شده است ، و فرموده كه بخشى از كتاب [خدا] ، بخشى ديگرش را تصديق مى‏كند ، و در آن ، هيچ اختلافى نيست . خداوند مى‏فرمايد : (اگر از نزد غير خدا بود ، هر آينه ، در آن ، اختلافِ بسيار مى‏يافتند) . قرآن ، ظاهرش زيباست و باطنش ، ژرف . شگفتى‏هايش ، پايان نمى‏پذيرد و غرايبش ، به سر نمى‏آيد و تاريكى‏ها ، جز با آن برطرف نمى‏گردد . ۲

۵ / ۲ - ۵

تلاش‏هاى بى‏حاصل براى آوردنِ مانند قرآن‏

۸۹.البداية و النهاية: هنگامى كه نمايندگان بنى حَنيفه ، نزد ابو بكر آمدند ، ابو بكر به ايشان گفت : چيزى از قرآن مُسَيلَمه را برايمان بخوانيد .
آنها گفتند : ما را معاف بدار ، اى خليفه پيامبر خدا ! ابو بكر گفت : نمى‏شود .
گفتند : او (مسيلمه) مى‏گفت : «اى قورباغه ، دختر دو قورباغه ! قور قور كن كه شما اهل قور قوريد . نه آبى را تيره مى‏گردانى ، و نه نوشنده‏اى را باز مى‏دارى . سرت در آب است و دُمَت ، در گِل» ، و مى‏گفت : «سوگند به زنان بذرافشان ! سوگند به زنان دروگر ! سوگند به زنان بوجار كننده گندم ! سوگند به زنان آرد كننده ! سوگند به زنان نان‏پز ! سوگند به زنان تريد كننده ! سوگند به زنان لقمه‏گير ، از پيه آب شده و روغن ، كه شما بر چادرنشينان ، برترى داده شده‏ايد و شهرنشينان ، از شما پيشى نگرفته‏اند! از رفيقتان ، دفاع كنيد و به مستمند ، پناه دهيد و با داغ‏ديده ، همدردى كنيد» . سپس از اين قبيل ياوه‏ها - كه حتّى كودكان كوى و برزن هم از گفتن آنها شرم مى‏كنند - ، گفتند .
مى‏گويند : ابو بكر به آنها گفت : اى بدبخت‏ها ! [مُسَيلَمه‏] خِردهاى شما را به كجا مى‏برد؟! اين گونه سخنان ، از وحى سر نمى‏زند .
از ديگر سخنان مُسَيلَمه ، اين بود : «سوگند به فيل ! چه آگاهت كرد از فيل ؟! خرطومى دارد طويل» . و مى‏گفت : «سوگند به شب تار ، و گرگ درنده ، كه بنى اسد ، هيچ تَر و خشكى را نبُريده‏اند!» .
نيز اين سخن او كه پيش‏تر گذشت : «راستى كه خدا را بر زن باردار ، لطف و نعمتى است . بُرون آورده از او ، موجودى دوان ، از ميان پرده صفاق و احشا» .
و چيزهاى ديگرى از اين قبيل سخنان سخيف و ركيك و خُنك و نفرت‏انگيز .
ابو بكر بن باقلانى ، در كتاب إعجاز القرآن خود ، چيزهايى از گفته‏هاى اين نادانانِ مدّعىِ پيامبرى ، مانند : مُسَيلَمه ، طُلَيحه ، اَسوَد ، سَجاح و ديگران ، آورده است كه نشانگر سستى خِرد آنان و خِرد كسانى است كه در گم‏راهى و هلاكت ، از آنان پيروى كرده‏اند .
در باره عمرو بن عاص نيز روايت كرديم كه وى ، در دوره جاهلى خود [يعنى زمانى كه هنوز مسلمان نشده بود] ، نزد مُسَيلَمه رفت . مُسَيلَمه به او گفت : در اين مدّت ، چه چيز بر دوست شما ، نازل شده است؟
عمرو به او گفت : سوره‏اى كوتاه و رسا ، بر او نازل گشته است . مُسَيلَمه گفت : آن چيست؟ عمرو گفت : سوره (سوگند به عصر ، كه به راستى ، انسان ، دست‏خوشِ زيان است ، مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند و همديگر را به حق ، سفارش و به شكيبايى ، توصيه كرده‏اند) بر او ، فرو فرستاده شده است .
مُسَيلَمه ، لَختى در انديشه شد . آن گاه ، سرش را بلند كرد و گفت : مانند آن ، بر من نيز نازل شد !
عمرو گفت : آن چيست؟
مُسَيلَمه گفت : «اى خرگوش ! ۳ اى خرگوش ! تو در حقيقت ، دو گوش و يك سينه ( / ورودى و خروجى) هستى و بقيّه‏ات ، سوراخْ سُنبه است» .
سپس گفت : نظرت چيست ، اى عمرو؟
عمرو گفت : به خدا سوگند ، خودت مى‏دانى كه من مى‏دانم تو ، دروغ مى‏گويى . ۴

1.انعام : آيه ۳۸ .

2.اللَّهُ سُبحانَهُ يَقولُ : (مَّا فَرَّطْنَا فِى الْكِتَبِ مِن شَىْ‏ءٍ) وفيهِ تِبيانٍ لِكُلِّ شَي‏ءٍ ، وذَكَرَ أنَّ الكِتابَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بَعضاً ، وأنَّهُ لَا اختِلافَ فيهِ ، فَقالَ سُبحانَهُ : (وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَفًا كَثِيرًا ) ، وأنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ أنيقٌ ، وباطِنُهُ عَميقٌ ، لا تَفنى‏ عَجائِبُهُ ، ولا تَنقَضي غَرائِبُهُ ، ولا تُكشَفُ الظُّلُماتُ إلّا بِهِ (نهج البلاغة : خطبه ۱۸ ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۶۲۰ ح ۱۴۲) .

3.واژه «وَبَر» - كه در متن عربى حديث آمده ، به معناى وَنَك شامى و خرگوش رومى است . در برخى منابع، واژه‏هاى «اُذنان» و «صَدر» آمده است كه به معناى ياد شده است و در برخى ، «إيراد» و «صَدر» آمده كه احتمال دارد اشاره به ورودى (دهان) و خروجى (مقعد) باشد.

4.لَمّا قَدِمَت وُفودُ بَني حَنيفَةَ عَلَى الصِّدّيقِ قالَ لَهُم: أسمِعونا شَيئاً مِن قُرآنِ مُسَيلِمَةَ ، فَقالوا: أوَ تُعفينا يا خَليفَةَ رَسولِ اللَّهِ؟ فَقالَ : لا بُدَّ مِن ذلِكَ . فَقالوا : كانَ يَقولُ : يا ضِفدَعُ بِنتُ الضِّفدَعَينِ ، نُقّي لَكَم تَنُقّين ، لَا الماءَ تُكَدِّرينَ وَلا الشّارِبَ تَمنَعينَ ، رَأسُكِ فِي الماءِ ، وذَنَبُكَ فِي الطّينِ . وكانَ يَقولُ: وَالمُبَذِّراتِ زَرعاً ، وَالحاصِداتِ حَصداً ، وَالذّارِياتِ قَمحاً ، وَالطّاحِناتِ طَحناً ، وَالخابِزاتِ خَبزاً ، وَالثّارِداتِ ثَرداً ، وَاللّاقِماتِ لَقماً ، إهالَةً وسَمناً ، لَقَد فُضِّلتُم عَلى‏ أهلِ الوَبَرِ ، وما سَبَقَكُم أهلُ المَدَرِ ، رفيقَكُم فَامنَعوهُ ، وَالمُعتَرَّ فَآووُه ، وَالنّاعِيَ فَواسوهُ . وذَكَروا أشياءَ مِن هذِهِ الخُرافاتِ الَّتي يَأنَفُ مِن قَولِهَا الصِّبيانُ وهُم يَلعَبونَ ، فَيُقالُ: إنَّ الصِّدّيقَ قالَ لَهُم: وَيحَكُم! أينَ كانَ يَذهَبُ بِقَولِكُم؟ إنَّ هذَا الكَلامَ لَم يَخرُج مِن إلٍّ. وكانَ يَقولُ: وَالفيلُ ، وما أدراكَ مَا الفيلُ ، لَهُ زَلّومٌ طَويلٌ . وكانَ يَقولُ: وَاللَّيلِ الدّامِسِ ، وَالذِّئبِ الهامِسِ ، ما قَطَعَت أسَدٌ مِن رطبٍ ولا يابِسٍ . وتَقَدَّمَ قَولُهُ: لَقَد أنعَمَ اللَّهُ عَلَى الحُبلى‏ ، أخرَجَ مِنها نَسمَةً تَسعى‏ ، مِن بَينِ صِفاقٍ وحَشىً . وأشياءُ مِن هذَا الكَلامِ السَّخيفِ الرَّكيكِ البارِدِ السَّميجِ. وقَد أورَدَ أبو بَكرِ بنُ الباقِلانِيِّ في كتابِهِ «إعجازُ القُرآنِ» أشياءَ مِن كَلامِ هؤُلاءِ الجَهَلَةِ المُتَنَبِّئينَ ؛ كَمُسَيلِمَةَ وطُلَيحَةَ وَالأَسوَدِ وسَجاحَ وغَيرِهِم ، مِمّا يَدُلُّ عَلى‏ ضَعفِ عُقولِهِم وعُقولِ مَنِ اتَّبَعَهُم عَلى‏ ضَلالِهِم ومَحالِهِم. وقَد رَوَينا عَن عَمرِو بنِ العاصِ أنَّهُ وَفَدَ إلى‏ مُسَيلِمَةَ في أيّامِ جاهِلِيَّتِهِ ، فَقالَ لَهُ مُسَيلِمَةُ: ماذا اُنزِلَ عَلى‏ صاحِبِكُم في هذَا الحينِ؟ فَقالَ لَهُ عَمرٌو: لَقَد اُنزِلَ عَلَيهِ سورَةٌ وَجيزَةٌ بَليغَةٌ ، فَقالَ: وما هِيَ؟ قالَ: اُنزِلَ عَلَيهِ (وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنسَنَ لَفِى خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقِ‏ّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبْرِ ) .
قالَ: فَفَكَّرَ مُسَيلِمَةُ ساعَةً ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَقالَ: ولَقَد اُنزِلَ عَلَيَّ مِثلُها ، فَقالَ لَهُ عَمرٌو: وما هِيَ؟ فَقالَ مُسَيلِمَةُ: يا وَبَرُ يا وَبَرُ ، إنَّما أنتَ إيرادٌ وصَدَرٌ ، وسائِرُكَ حَفرُ نُقَرٍ. ثُمَّ قالَ: كَيفَ تَرى‏ يا عَمرُو؟ فَقالَ لَهُ عَمرٌو: وَاللَّهِ إنَّكَ لَتَعلَمُ أنّي أعلَمُ أنَّكَ تَكذِبُ
(البداية والنهاية : ج ۶ ص ۳۲۶) .


گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
196

حديث‏

۸۶.مجمع البيان - در باره اين آيه شريف : (يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ! هر كس از شما از دين خود برگردد، به زودى ، خدا گروهى [ ديگر ]را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان [ نيز ]او را دوست مى‏دارند) : روايت شده است كه از پيامبر صلى اللَّه عليه وآله در باره اين آيه پرسيده شد . با دستش به شانه سلمان زد و فرمود : «[آن مردم ، ]اين مرد و هم‏وطنان اويند» .
سپس فرمود : «اگر دين به ثريّا آويخته باشد ، مردانى از ايرانيان ، به آن دست مى‏يابند» . ۱

۸۷.صحيح ابن حبّان - به نقل از ابو هُرَيره - : پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله اين آيه را تلاوت كرد : (و اگر روى برتابيد ، [ خدا ]جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود) . [يارانش ]گفتند : اى پيامبر خدا ! اينان كه اگر ما روى برتابيم ، جاى‏گُزين ما مى‏شوند و مانند ما نخواهند بود ، چه كسانى هستند؟
بر زانوى سلمان فارسى زد و فرمود : «اين و قومش . اگر دين در ثريّا باشد ، مردانى از ايران ، به آن ، دست مى‏يابند . ۲

۵ / ۲ - ۴

نداشتن اختلاف‏

قرآن‏

(آيا در [ معانى ]قرآن نمى‏انديشند؟ اگر از جانب غيرِ خدا بود ، قطعاً در آن ، اختلافِ بسيار مى‏يافتند) . ۳

1.رُوِيَ أنَّ النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه وآله سُئِلَ عَن هذِهِ الآيَةِ ، فَضَرَبَ بِيَدِهِ عَلى‏ عاتِقِ سَلمانَ فَقالَ : هذا وذَووهُ ، ثُمَّ قالَ : لَو كانَ الدّينُ مُعَلَّقاً بِالثُّرَيّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن أبناءِ فارِسَ (مجمع البيان : ج ۳ ص ۳۲۱ ، تفسير جوامع الجامع : ج ۱ ص ۳۳۶) .

2.إنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله تَلا هذِهِ الآيَةَ : (وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُواْ أَمْثَلَكُم ) قالوا : يا رَسولَ اللَّهِ مَن هؤُلاءِ الَّذينَ إن تَوَلَّينَا استُبدِلوا بِنا ، ثُمَّ لا يَكونوا أمثالَنا؟ فَضَرَبَ عَلى‏ فَخِذِ سَلمانَ الفارِسِيِّ ثُمَّ قالَ : هذا و قَومُهُ ، لَو كانَ الدّينُ عِندَ الثُّرَيّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن فارِسَ (صحيح ابن حبّان : ج ۱۶ ص ۶۳ ح ۷۱۲۳ ، المعجم الأوسط : ج ۸ ص ۳۴۹ ح ۸۸۳۸) .

3.نساء : آيه ۸۲ : (أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَفًا كَثِيرًا) .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24335
صفحه از 597
پرینت  ارسال به