۳. ادله تاريخى مدعيان تحريف
چنان كه بيان كرديم از ميان ادله دوازدهگانه محدّث نورى ، پنج دليل را مىتوان ادله تاريخى مورد ادعاى او برشمرد كه عبارت اند از : شيوه گردآورى قرآن ؛ وجود مصحف امام على عليه السلام ؛ وجود مصحف عبد اللَّه بنمسعود ؛ ۱ وجود مصحف ابىّ بن كعب ؛ ۲ حذف آيات به دستور عثمان .
در تحليل اين پنج دليل مىتوان آنها را به سه دليل اصلى بازگرداند كه عبارت اند از : تدوين قرآن در دوران خلفا ؛ وجود مصحف امير المؤمنين عليه السلام ؛ ۳ وجود مصاحف صحابه . اكنون به بررسى اين سه دليل مىپردازيم :
يكم . تدوين قرآن در دوران خلفا
چنان كه در آغاز اين نگاشته اشاره شد ، ابهام در تاريخ جمع و تدوين قرآن ، از زمينههاى شكلگيرى شبهه تحريف است . بر اين اساس ، محدّث نورى در زمان نگارش كتابش بر اين باور بود كه چون قرآن در دوران خلفا و بدون نظارت معصوم جمع و تدوين شده ، از دو جهت كاستى در آن راه يافته است : نخست آن كه شيوه گردآورى آيات قرآن با مراجعه به آنچه افراد بر روى ابزارهاى ساده نگاشته بودند يا با تكيه به محفوظات آنان ، زمينه طبيعى از دست رفتن بخشى از آيات را فراهم مىسازد .
افزون بر اين ، شواهد تاريخى نشان مىدهند كه عثمان برخى از آياتى را كه با حكومت او در چالش بوده يا اشاره و صراحتى به ولايت امير المؤمنين عليه السلام داشته از قرآن حذف كرده و مانع كتابت آنها شده است ، ۴ بنا بر اين ، از نظر محدّث نورى پذيرش راهيافت تحريف از نوع كاستى در قرآن ، اجتناب ناپذير است .
اين استدلال را مىتوان بدين صورت ترسيم كرد : قرآن در زمان عثمان بدون نظارت معصوم جمع و تدوين شد (صغرا) . جمع قرآن بدون نظارت معصوم زمينه راهيافت كاستى از روى خطا يا عمد را فراهم مىسازد (كبرا) . پس در قرآن ، تحريف از نوع كاستى راه يافته است (نتيجه) .
1.فصل الخطاب : ۱۳۵ - ۱۴۳ .
2.فصل الخطاب : ص ۱۴۴ - ۱۴۸ .
3.فصل الخطاب : ص ۱۲۰ - ۱۲۴ .
4.صيانة القرآن من التحريف : ص ۲۱۰ - ۲۱۳ .