۴. دلالت محتواى قرآن بر پيراستگى آن از تحريف
مرحوم علامه طباطبايى رحمة اللَّه عليه معتقد است محتواى قرآن ، خود بر پيراستگىاش از تحريف ، گواهى مىدهد . به اعتقاد ايشان ، «آيات تحدّى قرآن ، اين كتاب آسمانى را داراى اوصافى دانسته و به همانها تحدّى كردهاند و آن اوصاف ، در مصحف كنونى موجودند» . ۱ البتّه سخن ايشان ناظر به اين است كه وجود مجموعه اوصاف مورد اشاره و همافزايى آنها به صورت جمعى ، خرد و وجدان را به چنان يقين و اطمينانى مىرساند ، نه يكايك آن اوصاف .
خلاصه گفتار علامه طباطبايى چنين است : «مىدانيم كه كتاب نازل شده بر حضرت محمد صلى اللَّه عليه وآله ، به صراحت يا كنايت ، براى خود ، ويژگىهايى برشمرده و ديگران را با همانها به تحدّى فراخوانده است و اين ويژگىها در قرآن كنونى ، موجودند . براى مثال ، فصاحت و بلاغت بىهمتاى قرآن براى كسى كه سخن فصيح و بليغ را بازشناسد ، مشهود است . از روزگار نزول قرآن تاكنون نمىتوان نظم يا نثرى يافت كه بدين پايه از فصاحت و بلاغت رسيده باشد . اين ويژگى در سراسر قرآن به چشم مىخورد . قرآن كريم خود فرموده است :
(أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَفًا كَثِيرًا . ۲
آيا در قرآن تدبر نمىكنند كه اگر از غير خدا بود، بىگمان در آن اختلاف بسيارى مىيافتند) .
نبود اختلاف و تناقض و ناهماهنگى ميان آيات قرآن كه اين آيه بدان اشارت دارد ، همچنان در سراسر قرآن به فهم مىآيد و آيات قرآن با هماهنگى و سازوارى شگفت ، كنار يكديگر جاى گرفتهاند . معارف ، حقايق و كليات شرايع فطرى ، ظرايف عقلى و فضايل اخلاقى كه قرآن كريم به ابتكار و ابداع آورده است ، از وجوه ديگر تحدّى قرآن است كه اكنون در قرآن موجود است و عموم دانشمندان جهان (نه تنها اهل لغت و ادبيات) را به آن دعوت كرده و از جمله فرموده است :
(قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْءَانِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا . ۳
بگو: اگر انس و جن گرد هم آيند تا چيزى مانند اين قرآن بياورند، نخواهند توانست، گرچه يكديگر را يارى كنند) .
و :
(إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ * وَ مَا هُوَ بِالْهَزْلِ . ۴
در حقيقت، آن، سخنى قاطع و روشنگر است و آن شوخى نيست) .
همه معارف قرآن كريم با همه وسعت خويش ، گويى موجودى زنده و يگانه است و يك روح در كالبد آنها جريان دارد و همان ، مبدأ و اساس معارف قرآنى است و اصلى است كه همه بدان باز مىگردند و آن ، اصل توحيد است كه اگر يكيك معارف قرآن را باز كنيم ، بدان مىرسيم . ۵ قصص امتهاى گذشته ، اخبار غيبى و پيشگويى حوادث آينده كه به صراحت يا كنايت در قرآن عصر پيامبر آمده بودند ، همگى در قرآن كنونى مشهودند . قرآن موجود ، بر خلاف تورات و انجيل ، انبيا را با شايستهترين بيانها وصف مىكند ؛ همان گونه كه بايسته طهارت دين و نزاهت انبياى الهى است . تفاوت قرآن كريم با اين كتابها در اين موضوع به خوبى نمودار است .
از جامعترين اوصافى كه قرآن كريم ، خود را بدان وصف كرده است ، "ذكر" يا يادآورى خداست . اين كتاب آسمانى ، در وصف خودش ، تأكيد دارد كه در راهنمايى انسان به سوى خدا همواره زنده است ، همه جا از اسماى حُسنا و صفات علياى خدا نام مىبرد ، سنّت او را در صنع و ايجاد ، باز مىگويد ، اوصاف ملائكه و كتب و رسل خدا را بر مىشمارد ، شرايع و احكام خدا را وصف مىكند و از سرانجامِ امر خلقت يعنى معاد و برگشت به سوى خدا و جزئيات سعادت و شقاوت و آتش و بهشت سخن مىگويد و اينها جز ذكر و ياد خدا نيست ؛ همان كه قرآن كريم ، با قول مطلق ، خود را بدان ناميده است» . ۶
اين دليل ، بر مبناى علامه طباطبايى استوار است - كه «تبيين قرآن به قرآن» است - و بنا بر آن ، متن و محتواى قرآن به تبيين خود مىپردازد و خود را معرفى مىكند و فراتر از شرح اسمى ، حقيقت علوم خود را باز مىگويد . با اين حال ، برخى محققان بر آن خرده گرفتهاند كه به دور مىانجامد ؛ زيرا مدعا ، سلامت قرآن از تحريف است و دليل ، خودِ قرآن است . نهايت آن كه با اين دليل مىتوان ثابت كرد كه همه محتواى قرآن موجود بر پيامبر نازل شده است ، اما نمىتوان ثابت كرد همه آن چيزى است كه بر ايشان نازل گشته و چيزى از آن كاسته نشده است . ۷
1.ر.ك: نزاهت قرآن از تحريف : ص۷۶.
2.نساء : آيه ۸۲ .
3.اسرا : آيه ۸۸ .
4.طارق : آيه ۱۳ - ۱۴ .
5.براى تفصيل اين نكته علامه طباطبايى ، ر .ك : عقائد الإسلام من القرآن الكريم : ج ۱ ؛ احكام القرآن (احكام فقهى و عقايد اسلامى از متن قرآن) ؛ كليد فهم قرآن به انضمام براهين .
6.ر.ك : الميزان فى تفسير القرآن : ج۱۲ ص۱۰۵ - ۱۰۷.
7.ر.ك: نزاهت قرآن از تحريف : ص ۸۳ - ۸۶ .