153
گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث

۲. ادلّه رِوايى

گروه‏هاى مختلفى از احاديث پيامبر صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام به طور مستقل يا به صورت انضمامى ، دلالت روشنى بر مصونيت قرآن از تحريف دارند ، از جمله :
يك. تعيين قرآن به عنوان ميزان سنجش روايات : پاره‏اى از روايات ، قرآن را به عنوان معيار بازشناخت روايات ناسره از سره معرفى كرده‏اند . اين روايات كه به «روايات عرض اخبار بر قرآن» موسوم اند ، به گونه التزامى گواهى مى‏دهند كه هيچ تحريفى به قرآن راه نيافته است . روايات يادشده ، دو دسته‏اند :
الف - رواياتى كه به طور مطلق بر عرضه احاديث بر قرآن تأكيد دارند ؛
ب - رواياتى كه ناظر به احاديث متعارض اند و موافقت با قرآن را وجه ترجيح دانسته‏اند . اين دست از روايات ، به صورت گسترده در جوامع حديثى شيعه و به صورت محدود در جوامع حديثى اهل سنّت آمده‏اند . به عنوان نمونه امام صادق عليه السلام به نقل از پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرموده است :
فَما وافَقَ كِتابَ اللَّهِ فَخُذوهُ و ما خَالَفَ كِتابَ اللَّهِ فَدَعوهُ‏ . ۱
هر چه موافق قرآن است ، بِدان عمل كنيد و هر آنچه را مخالف آن است ، رها سازيد .
پيشْ‏فرض ضرورت عرضه احاديث بر قرآن ، اين است كه قرآن به عنوان معيار تمييز روايات سره از ناسره ، خود ، از هر گونه آسيب ، جعل و دستبرد ، مصون و پيراسته باشد . به عبارت ديگر ، ميزان بازشناخت روايات سره ، قرآن است و در صورتى كه تحريفى به قرآن راه يافته باشد ، نمى‏توان يقين كرد كه خود از ناسره پاك است و ارجاع احاديث به معيارى كه سلامت خود آن معلوم نيست ، معنا ندارد . همين طور اگر مصون از كاستى و دستبرد نبود ، به طور مطلق نمى‏توانست سنجه‏اى براى احاديث مشكوك باشد ؛ زيرا با عنايت به گستردگى حجم احاديث و مضبوط نبودن موارد و گونه‏هاى مقتضى ترديد در روايات ، هرگونه كاستى در قرآن مى‏تواند به اطلاق مورد اشاره در سنجه بودن قرآن براى احاديث آسيب برساند . بنا بر اين ، دلالت روشن اين دسته احاديث ، جاى تشكيك ندارد .
دو. مرجعيت قرآن در وضعيت فتنه: بنا بر رواياتى معتبر ، مسلمانان هنگام پيش آمدن فتنه‏ها بايد به قرآن رجوع كنند . اين روايات ، هيچ قيدى ندارند و مسلمانان را به صورت عام و مطلق ، مأمور به رجوع به قرآن مى‏كنند ، مانند روايت پيامبر صلى اللَّه عليه وآله كه مى‏فرمايد :
إذَا التَبَسَت عَلَيكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيلِ المُظلِمِ فَعَلَيكُم بِالقُرآنِ‏ .
هر گاه فتنه‏ها همچون پاره‏هاى شب تار، شما را فرا گرفت ، به قرآن روى آوريد . ۲
همچنين :
القُرآنُ هُدىً مِنَ الضَّلالَةِ ، وتِبيانٌ مِنَ العَمى‏ ، وَ... وما عَدَلَ أحَدٌ عَنِ القُرآنِ إلّا إلَى النّارِ . ۳
قرآن ، راه‏نمايى‏اى است در گم‏راهى ، و بينايى‏اى در كورى، و... هيچ كس از قرآن منحرف نمى‏شود ، مگر آن كه به سوى دوزخ ، ره‏سپار مى‏گردد .
اين گونه روايات را مى‏توان از دلايل روايىِ تحريف‏ناپذيرى قرآن دانست ؛ زيرا اگر امكان تحريف قرآن فراهم باشد و قرآن ، خود ، دستخوش فتنه گردد ، نمى‏توان آن را به طور مطلق و بدون قيد ، پناهگاه مسلمانان در تمام فتنه‏ها دانست .
سه. حديث ثقلين: اين حديث ، در ردّ ادعاى تحريف قرآن ، بسيار كارآمد است . با اين حديث ، در سه جهت ، استدلال مى‏شود : نخست ، اين كه در روايات معتبر و متعدّدى از اين حديث آمده است : «إنّى مُخلِّفٌ فيكُمُ الثَّقلَينِ : كتابَ اللَّه و عِترَتى ...» . ۴ تعبير «مُخَلِّفٌ فيكُم» دلالت بر اين معنا دارد كه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله از ميان مردم مى‏رود ، ولى دو چيز را به جاى خود در ميان امّت بر جاى مى‏گذارد كه يكى از آن دو كتاب اللَّه است ، نه بخشى از كتاب اللَّه . جمله اسميه هم مفيد ثبات و دوام است . افزون بر اين ، عبارات ذيلِ همين روايات (روايات ثقلين) ، به روشنى نشان از استمرار اين پيش بينى و وعده ضمنى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله تا روز قيامت دارد . دوم ، اين كه در اين حديث ، بر لزوم تمسّك به قرآن در همه زمان‏ها تصريح و تأكيد شده و باور به تحريف ، عملاً اين تمسّك را منتفى مى‏سازد . سوم ، اين كه قول به تحريف ، حُجّيت و اعتبار ظواهر قرآن و در نتيجه تمسّك به آن را نفى مى‏كند . افتادگى يا تبديل بخش‏هايى از يك متن ، بى گمان ، فهم استوار آن متن و در نتيجه حجّيت آن و قابليت آن را براى احتجاج ، ناممكن مى‏سازد ؛ زيرا چه بسا در موارد نياز به تمسّك به قرآن ، حجّت ، در همان بخشِ افتاده يا تبديل شده باشد ، و يا اين بخش ، قرينه‏اى براى فهم بخش‏هاى موجود ، بوده باشد . ۵
چهار. استناد اهل بيت به قرآن موجود : بنا بر روايات پر شمار ، اهل بيت عليهم السلام به مناسبت‏هاى گوناگون ، همواره به قرآن موجود ، استناد و تمسك مى‏جسته‏اند ، حتى به آياتى كه مدّعيان تحريف ، تحريف آنها را ادعا كرده‏اند ، مانند آيه (أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ ؛ از خدا و فرستاده خدا و صاحبان او فرمان بريد) كه روايات اهل بيت عليهم السلام (أُوْلِى الْأَمْرِ) را به امامان دوازده‏گانه اهل بيت عليهم السلام تفسير كرده‏اند . ۶
پنج. احاديث امر به تمسّك، تلاوت، و ختم مصحف موجود: بنا بر رواياتى بسيار ، امامان اهل بيت عليهم السلام مسلمانان را همواره به تمسّك ، تلاوت ، و ختم قرآن موجود ، ترغيب مى‏كردند و يا با اشاره به همين مصحف شريف ، به آثار و فوايد تكوينى و معنوى ختم قرآن توجّه مى‏دادند . شيخ طوسى در آغاز تفسير ارزشمند خويش ، التبيان فى تفسير القرآن ، با بيان اين دليل و برخى ادلّه ديگر ، اين دست روايات را «متناصره» خوانده و بيان كرده است كه بحث در باره تحريف ، چنان ضعيف است كه شايسته پاسخ نيست . ۷
روايات مختلفى كه برخى از آنها ياد شد ، با قطعيت تمام ، راه را بر هر گونه تحريف مى‏بندند و گواهى مى‏دهند كه قرآن موجود ، همان كتابى است كه بر پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نازل شد . عالمان شيعه ، از اين روايات در دو جهت ، سود مى‏برند : نخست ، اثبات سلامت قرآن از تحريف و دوم ، ردّ رواياتى كه ظاهر آنها موهم تحريف است ؛ زيرا هنگام تعارض روايات ، آن دسته كه به لحاظ سند يا معنا ضعيف است ، ساقط مى‏گردد و در اينجا مصداق روايات ضعيف ، روايات دسته دوم است كه موهم تحريف قرآن اند . ۸ علاوه بر اين ، تنافى آنها با قرآن ، مطابق نصوص ، اين روايات را از اعتبار ، ساقط مى‏گرداند .

1.الكافى : ج ۱ ص ۶۹ ؛ وسائل الشيعة : ج ۲۷ ص ۱۱۰؛ صيانة القرآن من التحريف : ص ۵۱ .

2.ر . ك : ص ۳۹۳ ح ۲۰۹ .

3.ر . ك : ص ۳۹۴ ح ۲۱۳ .

4.يعنى : «من به جا گذارنده دو چيز گران‏قدر در ميان شما هستم : كتاب خدا و عترتم ... » (ر .ك : دانش‏نامه قرآن و حديث : ج‏۹ ص ۴۱۸) . از حديث ثقلين ، روايت‏هاى متعدّدى با همين تعبير (مخلّف فيكم) رسيده است (ر .ك : حديث الثقلين ، عسكرى : ص ۱۵ - ۲۷ و ۷۷ و ۱۰۲ ؛ من فقه العترة الطاهرة : ج‏۱ ص ۱۵ - ۱۹) . در باره حديث ثقلين و روايات مختلف آن ، ر . ك : دانش‏نامه قرآن و حديث : ج ۹ ص ۴۱۸ - ۴۷۳ (مدخل «اهل بيت» / همتايى با قرآن) ؛ نفحات الأزهار : ج ۱ ؛ جامع أحاديث الشيعة : ج ۱ ص ۱۹ - ۴۹ ؛ حديث الثقلين ، وشنوى .

5.ر.ك: التبيان فى تفسير القرآن : ج ۱ ص ۳؛ البيان : ص ۲۱۱ - ۲۱۴؛ دايرة المعارف قرآن كريم : ج ۶ ص ۳۲۸ .

6.الكافى : ج ۱ ص ۲۷۶ ص ۲۹۵ . نيز ، ر .ك : همين شناخت‏نامه : ص ۱۷۹ (ادلّه تاريخى مدّعيان تحريف) .

7.التبيان فى تفسير القرآن : ج ۱ ص ۳ .

8.سلامة القرآن من التحريف: ص‏۳۱.


گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
152

سوم. آيه رصد الهى

آيات ۲۶ تا ۲۸ از سوره جن ، بيان مى‏كنند كه خداوند ، عالم به غيب است و هيچ كس را از آن آگاه نمى‏كند ، مگر پيامبرى كه از او خشنود است و خداوند بر پيامبران خويش نگاهبانانى گمارده است تا آنان پيام‏هاى او را ابلاغ كنند و خدا به آنچه نزد آنان است احاطه كامل دارد و همه چيز را به عدد ، شمار كرده است :
(عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى‏ غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى‏ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِّيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُواْ رِسَلَتِ رَبِّهِمْ وَ أَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَ أَحْصَى‏ كُلَّ شَىْ‏ءٍ عَدَدَا .
غيب‏دانى كه كسى را بر غيبش مطلع نمى‏كند ، مگر پيامبرى را كه به او رضايت دهد ، و در پيش و پس او نگهبانى مى‏گمارد . تا بداند كه آنان رسالت‏هاى پروردگارشان را ابلاغ مى‏كنند ، و خدا به آنچه نزد آنهاست ، احاطه دارد و همه چيز را به عدد شماره كرده است)
.
بنا بر اين آيات ، فرشتگانِ نگاهبان ، پيامبر و رسالت او را در ميان گرفته و مراقب‏اند تا مبادا چيزى از درونْ كم يا از بيرونْ افزون شود . بدين سان ، قرآن از مرحله تلقّى تا ابلاغ به همه مردم در همه اعصار ، تحت نظارت و مراقبت الهى است و احتمال راهيافت تحريف به آن ، مستلزم آن است كه اين مراقبت به صورت ناقص انجام گرفته يا بيرون از علم الهى تحقق يافته باشد و اين فرض در مورد بر خدا محال است . ۱
ممكن است فرض شود كه وحى الهى به صورت كامل به دست پيامبر صلى اللَّه عليه وآله رسيده و او نيز بى كم و كاست ، آن را به مردم رسانيده ، ولى اين وحى (قرآن) ، پس از آن حضرت ، دچار تحريف شده است ؛ ليكن اندكى درنگ در ظهور سياقى و متفاهم عرفى آيه حفظ ، به روشنى اين معنا را نمايان مى‏سازد كه آيه در مقام تقرير تمام بودن حجّت الهى و خلل‏ناپذير بودن مبادى تكاليف بر مكلّفانى است كه مخاطب پيامبر صلى اللَّه عليه وآله و وحى اند . وانگهى اين شبهه مبتنى است بر اين كه مراد از ابلاغ رسالت‏هاى خدا در آيه (لِّيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُواْ رِسَلَتِ رَبِّهِمْ) فقط ابلاغ به مخاطبان عصر نزول باشد ، در حالى كه قرآن ، كتابى جهانى و جاودان است و مخاطبان آن ، اعم از مسلمانان عصر نزول اند و همه مردم را تا قيامت در بر مى‏گيرد . بدين سان ، اگر حتى پس از پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نيز تحريفى به قرآنْ راه يافته باشد ، بدين معناست كه مراقبت الهى به صورت كامل انجام نپذيرفته است ؛ زيرا پيام‏هاى خداوند به طور كامل به دست مردم عصرهاى بعد نرسيده است . ۲

1.نزاهت قرآن از تحريف : ص‏۷۲ - ۷۳ .

2.نزاهت قرآن از تحريف : ص ۷۳ .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت‌نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24625
صفحه از 597
پرینت  ارسال به