پژوهشى در باره مصونيت قرآن از تحريف ۱
واژهشناسى «تحريف»
تحريف از ريشه «ح ر ف» به معناى : لبه ، كناره ، جهت و وجه هر چيز است . بيشتر لغويان از جمله جوهرى ، زَبيدى و راغب ، حرف را به همين معنا دانستهاند ۲ و بر اين اساس ، تحريف ، به معناى : كنار بردن ، به كنارى كشاندن يا كنار زدن چيزى و يا برگرداندن و دگرگون كردن چيزى از صورت اوّليه آن است . تحريف كلام نيز - كه به معناى تغيير و دگرگون ساختن معناى آن است - ۳ به همين وجه برمىگردد ؛ زيرا محرِّف با كنار زدن آن از معناى صحيح و مقصود نظر گوينده ، آن را به معنا و سمت ديگرى برمىگرداند ، خواه اين تحريف با تغيير يا جا به جايى حروف ، كلمات و جملات باشد و يا با تفسير نادرست آنها .
گونههاى تحريف تورات
قرآن كريم گونه هاى متعدّدى از تحريف كتاب را از كار بنى اسرائيل حكايت مىكند ، مانند :
(وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُنَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَبِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَبِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَبِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ . ۴
از آنان گروهى هستند كه زبانشان را به تحريف كتاب مىپيچانند ، تا آنها (بافتهها) را از كتاب پنداريد . و حال آن كه آن از كتاب نيست . و مىگويند : آن از جانب خدا است ، در حالى كه از جانب خدا نيست . به خدا دروغ مىبندند با اين كه خودشان هم مىدانند) .
در اين آيه ، سخن از تحريف لفظى و اساسى تورات در قرائت است كه عبارت خودساخته را با آهنگ متعارف در تلاوت تورات مىخواندند .
(فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَبَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ . ۵
واى بر آنان كه با دستان خود نوشتهاى مىنويسند و مىگويند : اين از سوى خدا است ، تا با آن بهايى اندك به دست آورند . پس واى بر آنها از آنچه با دستانشان نوشتند ، واى بر آنها از آنچه به دست مىآورند) .
در اين آيه ، سخن از تحريف لفظى و اساسى تورات در كتابت و نگارش است .
در صدر آيه ۴۶ از سوره نساء مىفرمايد :
(مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ . ۶
برخى از آنان كه يهودىاند ، كلمات را از جاهاى خود بر مىگردانند) .
در اين آيه ، به بيانى مطلق ، سخن از تحريف گفتار وحى الهى در تورات است كه هم بر تحريف لفظى و هم معنوى قابل حمل است . از اين رو برخى مفسّران ، آن را بر وجه لفظى و برخى ديگر بر وجه معنوى حمل كردهاند . همين طور است آيات ۱۳ و ۴۱ از سوره مائده .
قرآن ، در ادامه همان آيه مىفرمايد :
(وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَ عِنَا لَيَّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِى الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلاً . ۷
مىگويند : شنيديم و نافرمانى كرديم . و بشنو كه [اى كاش] ناشنوا گردى . و [از سر استهزا مىگويند : ]«راعنا» [كه در عربى يعنى : التفات به ما كن ؛ ولى در عبرى يعنى : خبيث ما] . به لغت خويش زبان مىچرخانند و به اسلام طعنه مىزنند . اگر آنها مىگفتند : شنيديم و اطاعت كرديم ، و بشنو و به ما توجه كن ، برايشان بهتر و درستتر بود ؛ ولى خداوند ، آنها را به خاطر كفرشان لعنت كرده ، و جز اندكى ايمان نمىآورند) .
در اين بخش از آيه ، سخن از تحريف لفظى تورات در قرائت است كه عبارت تورات را با تغيير در وجه تلفظ آن و با پيچاندن آن به صورتى كه لفظ و معناى ديگرى از آن به پندار مخاطب برسد ، مىخواندند .
1.نگارش اوّليه اين پژوهش ، به وسيله حجة الاسلام و المسلمين دكتر على نصيرى (عضو هيئت علمى دانشگاه علم و صنعت ايران) ، و فاضل گرامى جناب آقاى ابراهيم احمديان انجام شده است .
2.الصحاح : ج۴ ص۱۳۴۲؛ تاج العروس : ج۱۲ ص۱۳۶؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص۲۲۸ ماده «حرف».
3.ابن عبّاد و ليث و ديگر لغت شناسان مىگويند: «التحريف فى القرآن و فى الكلام: تغيير الكلمة عن معناها» ؛ تحريف در قرآن و سخن ، به معناى دگرگون كردن معناى آن است (المحيط فى اللغة: ج۳ ص۸۲؛ نيز ، ر.ك: معجم تهذيب اللغة: ج۱ ص۷۸۹؛ المصباح المنير: ص ۱۳۰ و...).
4.آل عمران : آيه ۷۸ .
5.بقره : آيه ۷۹ .
6.نساء : آيه ۴۶ .