۷۰.امام باقر عليه السلام : على عليه السلام ردايش را نپوشيد [و از خانه ، خارج نشد] ، تا آن كه قرآن را جمعآورى كرد . بنا بر اين ، شيطان ، نه كمترين چيزى به آن افزود ، نه چيزى از آن كاست . ۱
۷۱.شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : همگان بر اين ، اتّفاق نظر دارند كه امام على عليه السلام در همان زمان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله قرآن را از حفظ داشت و كسى جز او ، حافظ قرآن نبود . سپس ايشان ، نخستين كسى بود كه آن را جمعآورى كرد . ۲
۳ / ۴
آنچه امام على عليه السلام از قرآن و تفسير آن نوشت
۷۲.امام على عليه السلام : هيچ آيهاى از قرآن بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله نازل نشد ، مگر اين كه قرائت آن را به من آموخت و به من املا كرد و من ، آن را با خطّ خودم نوشتم و تأويل و تفسير آن ، و ناسخ و منسوخ آن ، و محكم و متشابه آن ، و خاص و عامّ آن را به من تعليم داد ، و دعا كرد كه خداوند ، فهم و حفظ آن را به من عطا فرمايد ، و از زمانى كه اين دعا را برايم كرد ، هيچ آيهاى از كتاب خدا را و هيچ علمى را كه به من املا فرمود و آن را نوشتم ، از ياد نبردم و هر آنچه از حلال و حرام و امر و نهى را كه مربوط به گذشته يا آينده مىشد و خدا به او آموخته بود هر كتابى را كه بر پيامبر پيش از او نازل شده بود ، از طاعت و معصيت ، همه را به من آموخت و من ، آنها را حفظ كردم ، به طورى كه حتّى يك حرف آن را فراموش نكردم . سپس دستش را بر سينهام نهاد و از خدا خواست تا دلم را از دانش و فهم و فرزانگى و نور ، آكنده سازد .
گفتم : پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا ! از زمانى كه آن دعا را برايم كردى ، چيزى را فراموش نكردم و آنچه را هم ننوشتم ، از يادم نرفت . آيا از اين پس ، بيم فراموشى بر من دارى ؟
فرمود : «نه . بر تو بيم فراموشى و نادانى ندارم» . ۳
1.لَم يَضَع عَلِيٌّ عليه السلام رِداءَهُ عَلى ظَهرِهِ حَتّى جَمَعَ القُرآنَ ، فَلَم يَزِد فيهِ الشَّيطانُ شَيئاً ولَم يَنقُص مِنهُ شَيئاً (تفسير فرات : ص ۳۹۹ ح ۵۳۰ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۲۴۹ ح ۲۳) .
2.اِتَّفَقَ الكُلُّ عَلى أنَّهُ [الإِمامَ عَلِيّاً عليه السلام ]كانَ يَحفَظُ القُرآنَ عَلى عَهدِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله ، ولَم يَكُن غَيرُهُ يَحفَظُهُ ، ثُمَّ هُوَ أوَّلُ مَن جَمَعَهُ (شرح نهج البلاغة ، ابن أبى الحديد : ج ۱ ص ۲۷؛ بحار الأنوار : ج ۴۱ ص ۱۴۹) .
3.ما نَزَلَت عَلى رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله آيَةٌ مِنَ القُرآنِ إلّا أقرَأَنيها وأملاها عَلَيَّ ، فَكَتَبتُها بِخَطّي وعَلَّمَني تَأويلَها وتَفسيرَها ، وناسِخَها ومَنسوخَها ، ومُحكَمَها ومُتَشابِهَها ، وخاصَّها وعامَّها ، ودَعَا اللَّهَ أن يُعطِيَني فَهمَها ، وحِفظَها ، فَما نَسيتُ آيَةً مِن كِتابِ اللَّهِ ولا عِلماً أملاهُ عَلَيَّ وكَتَبتُهُ ، مُنذُ دَعَا اللَّهَ لي بِما دَعا.
وما تَرَكَ شَيئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِن حَلالٍ ولا حَرامٍ ، ولا أمرٍ و لا نَهيٍ - كانَ أو يَكونُ - ولا كِتابٍ مُنزَلٍ عَلى أحَدٍ قَبلَهُ مِن طاعَةٍ أو مَعصِيَةٍ ، إلّا عَلَّمَنيهِ وحَفِظتُهُ ، فَلَم أنسَ حَرفاً واحِداً ، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلى صَدري ودَعَا اللَّهَ لي أن يَملَأَ قَلبي عِلماً وفَهماً وحُكماً ونوراً.
فَقُلتُ : يا نَبِيَّ اللَّهِ ، بِأَبي أنتَ واُمّي مُنذُ دَعَوتَ اللَّهَ لي بِما دَعَوتَ لَم أنسَ شَيئاً ، ولَم يَفُتني شَيءٌ لَم أكتُبهُ ، أفَتَتَخَوَّفُ عَلَيَّ النِّسيانَ فيما بَعدُ؟
فَقالَ : لا لَستُ أتَخَوَّفُ عَلَيكَ النِّسيانَ وَالجَهلَ (الكافى : ج ۱ ص ۶۴ ح ۱ ، الخصال : ص ۲۵۷ ح ۱۳۱) .