۱ / ۷
حدود نماز
۱۸.امام على عليه السلام : حدود نماز، چهار چيز است: شناخت وقت، رو به قبله بودن، ركوع و سجده. اينها بر همه مردم لازم اند - عالم باشند يا جاهل - و نيز هر چه به نماز مربوط است ، مانند افعال آن و اذان و اقامه و غير اينها. چون خداوند دانست كه بندگان نمىتوانند حقّ همه اين حدود را ادا كنند، تعدادى را واجب ساخت كه همان چهار چيزِ پيش گفته است و آنچه در آن چهار چيز از قرائت و دعا و تسبيح و تكبير و اذان و اقامه و شبيه اينهاست، سنّتى مؤكّد قرار داد. هر كس آنها را دوست دارد، به نيكويى انجام مىدهد. اين، بيان حدود نماز است. ۱
۱۹.فلاح السائل - به نقل از رِزام، از وابستگان خالد بن عبد اللَّه - : به امام صادق عليه السلام گفتم: مرا از نماز و حدودش آگاه كن.
امام صادق فرمود: «نماز، چهار هزار حد دارد كه همه آنها را از تو بازخواست نمىكنند».
گفتم: از آنچه نمىتوان تركش كرد و نماز جز به آن كامل نمىشود، باخبرم كن.
امام صادق عليه السلام فرمود: «نماز كامل نمىشود، مگر براى كسى كه طهارتى تمام و اهتمامى كامل دارد، بى وسوسه و انحراف؛ آن كه شناخت و درنگ كرد و با خشوع و طمأنينه به نماز ايستاد. او ميان اميد و نااميدى و شكيبايى و بىتابى ايستاده، گويى نويدش آماده و بيمش واقع گشته است. دارايىاش را بخشيده و به هدفش انديشيده، در راه خدا خون داده، به راه او با رضا و بى ناراحتى در آمده، رشتههاى توجّه به غير همو را كه قصد نموده، گسسته، به سوى خدا شتافته و پاداش او را طلبيده است. پس اگر كسى چنين كرد، همان نمازى است كه بِدان فرمان يافته و از آن آگاه شده و اين نماز است كه از كار زشت و ناپسند باز مىدارد». ۲
1.حُدودُ الصَّلاةِ أربَعَةٌ : مَعرِفَةُ الوَقتِ، وَالتَّوَجُّهُ إلَى القِبلَةِ ، وَالرُّكوعُ ، وَالسُّجودُ ، وهذِهِ عَوامُّ في جَميعِ النّاسِ العالِمِ وَالجاهِلِ ، وما يَتَّصِلُ بِها مِن جَميعِ أفعالِ الصَّلاةِ وَالأذانِ والإِقامةِ وغيرِ ذلِكَ ، ولَمّا عَلِمَ اللَّهُ سُبحانَهُ أنَّ العِبادَ لا يَستَطيعونَ أن يُؤَدّوا هذِهِ الحُدودَ كُلَّها عَلى حَقائِقِها جَعَلَ فيها فَرائِضَ ، وهيَ الأَربَعَةُ المَذكورَةُ، وجَعَلَ ما فيها مِن هذِهِ الأَربَعَةِ مِنَ القِراءَةِ وَالدُّعاءِ وَالتَّسبيحِ وَالتَّكبيرِ وَالأَذانِ وَالإِقامَةِ وما شاكَلَ ذلِكَ سُنَّةً واجِبَةً ، مَن أحَبَّها يَعمَلُ بِها أعمالاً ، فَهذا ذِكرُ حُدودِ الصَّلاةِ (بحار الأنوار : ج ۹۳ ص ۶۳) .
2.أخبِرني عَنِ الصَّلاةِ وحُدودِها، فَقالَ لَهُ الصّادِقُ عليه السلام : لِلصَّلاةِ أربَعَةُ آلافِ حَدٍّ لَستَ تُؤاخَذُ بِها .
فَقالَ : أخبِرني بِما لا يَحِلُّ تَركُهُ ولا تَتِمُّ الصّلاةُ إلّا بِهِ؟
فقال أبو عبداللَّه عليه السلام : لا تَتِمُّ الصَّلاةُ إلّا لذِي طُهرٍ سابِغٍ ، وتَمامٍ بالِغٍ ، غَيرِ نازِعٍ ولا زائِغٍ ، عَرَفَ فَوَقَفَ ، وأخبَتَ فَثَبَتَ ، وهو واقِفٌ بَينَ اليَأسِ وَالطَّمَعِ ، وَالصَّبرِ وَالجَزَعِ ، كَأَنَّ الوَعدَ لَهُ صُنِعَ ، وَالوَعيدَ بِهِ وَقَعَ ، بَذَلَ عَرَضَهُ وتَمَثَّلَ غَرَضَهُ ، وبَذَلَ فِي اللَّهِ المُهجَةَ ، وتَنَكَّبَ إلَيهِ المَحَجَّةَ ، غَيرَ مُرتَغِمٍ بِإِرغامٍ ، يَقطَعُ عَلائِقَ الاِهتمامِ ، بِعَينِ مَن لَهُ قَصَدَ ، وإليه وَفَدَ ، ومِنهُ استَرفَدَ ، فَإِذا أتى بِذلِكَ كانَت هِيَ الصَّلاةُ الَّتي بِها اُمِروا ، وعَنها اُخبِروا ، إنَّها هِيَ الصَّلاةُ الَّتي تَنهى عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ (فلاح السائل : ص ۶۴ ح ۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۷ ص ۱۸۵ ح ۳۳) .