پژوهشى در باره چگونگى تشريع نماز در اسلام ۱
نماز، نماد عبادت و جلوه عبوديت مؤمنان در برابر خداى خويش است و در همه اديان توحيدى ۲ و حتى آيينهاى غير توحيدى ، ۳ به شكلهاى گوناگونى وجود داشته است. نماز در حجاز و جزيرة العرب نيز شناخته شده بوده و برگزار مىشده است ، اگر چه به تعبير قرآن، برخى اعراب جاهلى به جاى نماز ، تنها دستافشانى مىكرده و آواز مىخواندهاند. ۴
افزون بر اين، وجود اديان ابراهيمى در عربستان و باقى ماندن نسل ابراهيم عليه السلام و فرزندان اسماعيل عليه السلام در مكّه نيز مىتوانند اين احتمال را تقويت كنند كه برخى افرادِ معتقد به دين حنيف ابراهيم، نماز را مىشناخته و چه بسا آن را بر پا مىداشتهاند. ۵
در اين ميان ، پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله نيز كه از آغاز زندگى از فيض همراهى فرشته بزرگ الهى و موهبت راهنمايى خداوند، برخوردار ۶ و از نسل ابراهيم و اسماعيل و داراى فطرت حنيف و سرشتى پاك بوده ، ۷ بى ترديد، بندگى خويش را به گونهاى به درگاه خداى يكتا ابراز مىنموده است. اگر چه هيچ سندى، عبادت و يا حضور ايشان را در كنيسه و كليسايى گزارش نكرده است، اما امام على عليه السلام حضور منظّم و سالانه ايشان را در غار حرا خبر داده ۸ كه به احتمال فراوان، گونهاى ارتباط نهان با خداى رحمان و تفكّر و ذكر و عبادت بوده است. اين ارتباط، اندكى پيش از بعثت و در سى و هفت سالگى پيامبر صلى اللَّه عليه وآله به اوج رسيد و رؤياهاى راستين و بشارتهاى جبرئيل، ايشان را آماده دريافت وحى و انجام فرائض الهى نمود. بنا به گزارش ابن شهرآشوب، پيامبر صلى اللَّه عليه وآله در اين دوره، وضو و ركوع و سجود را آموخت. همچنين در چهل سالگى و همزمان با بعثت، حدود نماز را فرا گرفته ؛ از آن پس، آن را به صورت دو ركعتى و بى آن كه محدود به وقت خاصى باشد، به جا مىآورد. ۹ دو يار وفادار پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ، امام على عليه السلام و خديجه كبرا عليها السلام - كه از همان آغاز بعثت به او گرويده بودند - نيز نماز را از ايشان آموختند. برخى گزارشها از همراهى مكرّر آن دو در برپايى نماز به همراه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله در مكّه و يا درّهها و مخفيگاههاى اطراف آن حكايت دارند، تا آن جا كه مكّيان و ديگران آنها را ديده و به تدريج، خبر آن در شهر پيچيده است. ۱۰
مطابق شمارى از احاديث اين باب، ۱۱ نماز به گونه كامل به همراه وضو در جريان عروج پيامبر خدا، به ايشان تعليم داده شد كه اين معنا با سوره اسرا - كه در مكّه نازل شده و به موضوع سفر آسمانى پيامبر پرداخته - و مشخّصاً با آيه ۷۸ اين سوره (مربوط به تشريع اوقات نماز) ، قابل تأييد است.
البته با وجود تعدّد اقوال در باره زمان وقوع معراج، آنچه مسلّم است، اين است كه عروج پيامبر صلى اللَّه عليه وآله به آسمان ، در مكّه و پيش از هجرت به مدينه روى داده است . ۱۲ بنا بر اين، نماز در شكل كامل آن، بر اساس فرمان الهى، در همان مكّه بر پيامبر واجب شده و به احتمال فراوان بر مسلمانان نيز در همان اوان، واجب گرديده است، هر چند دليلى قطعى بر اين ، در اختيار نداريم .
1.اين پژوهش توسط استاد ارجمند جناب آقاى عبدالهادى مسعودى نگارش يافته است .
2.ر . ك : ص ۳۱ (پژوهشى درباره نماز در امّتهاى پيشين) .
3.ر. ك: المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام: ج ۶ ص ۳۳۷.
4.ر. ك: سوره انفال : آيه ۳۵.
5.براى آگاهى بيشتر، ر. ك : الكافى : ج ۴ ص ۲۱۰ ح ۱۷ و ص ۲۱۲ ح ۱۹.
6.امام على عليه السلام: «و لَقَد قَرَنَ اللَّهُ بِهِ صلى اللَّه عليه وآله مِن لَدُن أن كانَ فَطيماً أعظَمَ مَلَكٍ مِن مَلائِكَتِهِ يَسلُكُ بِهِ طَريقَ المَكارِمِ و مَحاسِنَ أخلاقِ العالَمِ لَيلَهُ وَ نَهارَهُ؛ از دورانى كه او (پيامبر صلى اللَّه عليه وآله) از شير گرفته شد، خداوند متعال، بزرگترين فرشته از فرشتگانش را همراهش كرد تا شب و روز به راه بزرگوارىها و خوىهاى نيكوى جهان رهنمونش گردد» (نهج البلاغه: خطبه ۱۹۲).
7.براى آگاهى از دين پيامبر صلى اللَّه عليه وآله پيش از بعثت، ر . ك : الصحيح من سيرة النبىّ الأعظم : ج ۲ ص ۱۹۵.
8.امام على عليه السلام : «لَقَد كانَ يُجاوِرُ فى كُلِّ سَنَةٍ بِحَراءَ فَأَراهُ وَ لا يَراهُ غَيرى؛ او (پيامبر صلى اللَّه عليه وآله) هر ساله در [ غار ]حرا سكنا مىگزيد و من وى را مىديدم و جز من كسى او را نمىديد» (نهج البلاغه : خطبه ۱۹۲) .
به نقل علّامه مجلسى از برخى منابع، اين حضور، يك ماه در سال بوده است (ر . ك : بحار الأنوار : ج ۱۵ ص ۳۶۲).
9.ر.ك: ح ۵.
10.ر. ك: المناقب ، ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۱۴ (به نقل از تفسير يعقوب بن سفيان) .
11.ر . ك : ح ۷ و الكافى : ج۳ ص۴۸۵ ح۱ .
12.با وجود بيش از ده رأى در باره زمان وقوع معراج، اكثريت قريب به اتفاق مورّخان مسلمان، وقوع آن را در مكّه و پيش از هجرت مىدانند، هر چند در سال وقوع آن، همداستان نيستند. پژوهشگر معاصر سيد جعفر مرتضى، اين آرا را به صورت مستند گزارش كرده؛ ولى خود، برخى قرائن تاريخى را شاهد بر وقوع آن در سال سوم بعثت مىداند (ر. ك: الصحيح من سيرة النبىّ الأعظم : ج ۳ ص ۸ - ۱۴).