خداوند از زبان پيامبرتان، نماز را در وطن، چهار ركعت و در سفر ، دو ركعت و در حال هراس [ از دشمن ]، يك ركعت واجب كرد.
همچنين از مورّق ، حكايت شده است كه:
سألت ابن عمر عن الصلاة فى السفر، فقال: ركعتين ركعتين، من خالف السنّة فقد كفر. ۱
از ابن عمر در باره نماز در سفر پرسيدم . گفت: دو ركعت دو ركعت. هر كس با سنّت مخالفت ورزد ، كافر است.
ادلّه معتقدان به رخصت
واقعيت ، اين است كه مستندات فقيهان اهل سنّت معتقد به رخصت، دچار ضعف فاحشى هستند. شافعى در كتاب الأمّ خود ، تعبير «ليس عليكم جناح أن تقصروا» را دليل عقيده خود قرار داده است ؛ سخنى كه ماوردى در كتاب الحاوى الكبير و فخر رازى در التفسير الكبير و ابن قدامه در المغنى ، همان را دنبال كردهاند. اين در حالتى است كه برخى كاربردهاى واژه مزبور در قرآن كريم ، يعنى آيه سعى ميان صفا و مروه - چنان كه پيش از اين گفتيم - ناتمام بودن استدلال امام شافعى و پيروانش را آشكار مىسازد.
دليل ديگر معتقدان به رخصت، حديث يعلى بن اميّه است كه در آن ، قصر نماز به منزله صدقه الهى دانسته شده است. استدلالگران با ضميمه كردن اين اصل كه : «پذيرش صدقه ، واجب نيست» چنين نتيجه گرفتهاند كه قصر نماز، رخصتى بيش نيست. متن روايت يعلى بن اميّه چنين است:
سألت عمر بن الخطّاب قلت: (فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَوةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا) و قد أمن اللَّه الناس؟ فقال لى عُمَرُ : عجبتُ ممّا عجبتَ مِنهُ فَسَألتُ رسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله عَن ذلِكَ فَقالَ : صَدَقَةٌ تَصَدَّقَ اللَّهُ بِها عَلَيكُم فَاقبَلوا صَدَقَتَهُ . ۲
از عمر بن خطّاب در باره [ آيه ] (اگر بيم آن داشتيد كه كافران به شما زيان رسانند، بر شما گناهى نيست كه نماز را كوتاه كنيد) پرسيدم و گفتم: بى ترديد ، خداوند به مردم امنيّت داده است. عمر گفت: از آنچه شگفتزده شدهاى ، شگفتزده شده بودم ! در باره آن از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله پرسيدم . فرمود: «صدقهاى است كه خداوند به شما ارزانى كرده است . صدقهاش را بپذيريد» .
آنچه در اين استدلال از آن غفلت شده ، اين است كه صدقاتى كه دريافت آنها واجب نيست ، صدقات از دست مردم است كه ممكن است با عزّت نفس دريافت كننده، منافات پيدا كند. اين ، در حالى است كه دريافت صدقات الهى ، عين عزّت است. در نتيجه مبناى اين استدلال كه مقايسه صدقه مردم و خداست ، قياسى مع الفارق به شمار مىآيد.
شاهد اين سخن، تعبير موجود در متن حديث يعنى «فاقبلوا صدقته» است كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله در پاسخ شگفتزدگى عمر كه : «چرا بايد در عصر امنيّت و عدم ترس از دشمن» همچنان نماز به قصر خوانده شود؟» ، پذيرش صدقه الهى را به عنوان يك تكليف، دليل آن دانسته است.