شخصاً از آقا سيدعلى قاضى شنيدم كه فرمود: «مدّتى است كه فكر مىكنم: اگر در بهشت، نگذارند ما نماز بخوانيم، چه كنيم؟!».
آية اللَّه فهرى، اضافه كرد كه ايشان جمله ياد شده را با لهجه تركى شيرينى، ادا مىفرمود.
همچنين آية اللَّه فهرى نقل كردند كه:
سيّد على اكبر اَعمى ۱ مىگفت: مدّت ده روز براى من، حالتى دست داد كه هر مشكلى داشتم، حل مىشد. شبههاى در حال نماز برايم پيش آمد و آن، اين بود كه: چگونه ممكن است افرادى همچون اُوَيس قَرَن و... ، يك شب تا صبح، سجده كنند...؟
با اين ذهنيت به ركوع رفتم و گفتم: «سُبحانَ رَبّىَ الْعظيمِ وبِحَمدِه». خيلى لذّت بردم. دو باره گفتم. لذّتم بيشتر شد. همچنان، هر چه بيشتر اين ذكر را مىگفتم، بيشتر لذّت مىبردم ... .
بدين سان، شبهه من برطرف شد كه اهل معرفت كه از انس با خدا خسته نمىشوند، به دليل لذّتى است كه از نظر معنوى، احساس مىكنند.
آية اللَّه بهجت نيز نقل كردهاند كه:
آقا ميرزا حسينِ ميرزا خليل تهرانى، ۲ در سنّ نوزده سالگى مىفرموده: «غذا خوردن براى من، مانند اين است كه انبان و كيسهاى را پر كنم. من از خوردن غذا هيچ لذّت نمىبرم. آنچه از آن لذّت مىبرم، نماز خواندن است».
شخصى مىگفت: ايشان بعد از نماز صبح، در بالا سر حضرت امير عليه السلام، در مصلّا مىايستاد و تا طلوع آفتاب، به نماز مشغول بود. ۳
از پيامبر صلى اللَّه عليه وآله روايت شده است كه فرمود :
حُبِّبَت إلىَّ النِّساءُ و الطّيبُ وَ جُعِلَت فِى الصَّلاةِ قُرَّةُ عَينى . ۴
زنان و بوى خوش، مورد علاقه من اند؛ ولى، نور چشم من در نماز نهاده شدهاست.
آية اللَّه بهجت، در شرح اين حديث نبوى فرموده است :
هر كدام از اينها (زن ، بوى خوش و نماز) محبوبيت و لذّت تكوينى دارد؛ ولى لذّتى كه در نماز است، بيشتر از لذّت آن دو است؛ امّا چه كنيم كه در ذائقه ما، شور و تلخ است! لذا هر چه زودتر مىخواهيم نماز را به آخر برسانيم و از آن، فارغ شويم! بعضى از پروانهها و زنبورها هم بوى خوش را طالب اند. بهره گرفتن از جنس مخالف هم مشترك بين حيوانات است؛ ولى اين از مختصّات و امتيازات انسان كامل است كه از نماز، لذّت مىبرد. ۵
آرى! لذّت بردن از نماز، اختصاص به انسانهاى كامل دارد و همين ، رمز پايدارى آنها در عبادتهاى طولانى است.
1.وى از دانشآموختگان حوزه علميه قم بود كه در مدرسه رضويّه حجره داشت. اين جانب در آغاز طلبگى (دهه چهل شمسى)، او را ديده بودم و گاه به حجره وى مىرفتم.
2.مقصود، آية اللَّه ميرزا حسين خليلى تهرانى (م ۱۳۲۶ ق) است كه از مَراجع نامور نجف و از حاميان مشروطيّت بود.
3.در محضر آية اللَّه العظمى بهجت : ج ۱ ص ۱۰۵.
4.الأمالى ، طوسى : ص ۵۲۸ ح ۱۱۶۲ .
5.در محضر آية اللَّه العظمى بهجت : ج ۱ ص ۱۰۶ .