خشوع ، در قرآن و حديث
در قرآن كريم، گاه خشوع به قلب انسان نسبت داده شده، مانند:
(أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ . ۱
آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند ، وقت آن نرسيده كه دلهايشان به ياد و حقيقتى كه نازل شده ، نرم گردد) .
و گاه چشم انسان با آن توصيف شده، مانند:
(خَشِعَةً أَبْصَرُهُمْ . ۲
چشمهايشان به زير افتاده) .
و گاه صداها با آن توصيف گرديده است، مانند:
(وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا . ۳
صداها براى خداى مهربان ، فرو مىافتد و جز صدايى آهسته نمىشنوى) .
بنا بر اين، از نظر قرآن ، خشوع، شامل فروتنى ظاهرى و باطنى (در مجموع : خاكسارى) است. در احاديث اهل بيت عليهم السلام نيز خشوع، گاه در فروتنى باطنى و توجّه كامل قلبى به خداوند عزّ وجلّ تفسير شده، چنان كه از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله نقل شده كه در تفسير خشوع مىفرمايد:
التَّواضُعُ فى الصَّلاةِ ، وَ أن يُقبِلَ العَبدُ بقَلبِهِ كُلِّهِ على رَبِّهِ عزّ وجلّ . ۴