پیامبر صلی الله علیه و اله از این امر ابا دارد. اما تلهی - که همان تغافل به خاطر توجه آن حضرت به حاضران در محضرش است - امر بعیدی نیست.۱
ایشان در ادامه توضیح میدهند که در آیات مذکور، انتقال از ملامت به عتاب دیگر صورت گرفته و آن هم به صورت مبهم باقی گذاشته است که از ویژگیهای فن خطاب است.۲ در روایات اهل بیت علیهم السلام شخص عبوس و پشتکننده به عبد اللّٰه ابن امّ مکتوم مردی از بنی امیه معرفی شده است:
و قد روی عن الصادق علیه السلام انها نزلت فی رجل من بنی أمیة کان عند النبی صلی الله علیه و اله، فجاء ابن أم مکتوم، فلما رآه تقذر منه، و جمع نفسه، و عبس، و أعرض بوجهه عنه، فحکى اللّٰه سبحانه ذلک، و أنکره علیه.۳
و صحت خبر «مرحباً بمن عاتبنی فیه ربی» نفی شده است:
۰.عن الإمام جعفر الصادق علیه السلام، أنه قال: کان رسول اللّه إذا رأى عبد اللّه بن أم مکتوم قال: مرحباً، مرحباً، و اللّه لا یعاتبنی اللّه فیک أبداً، و کان یصنع به من اللطف، حتى یکف عن النبی صلی الله علیه و اله مما کان یفعل به.۴
بر پایه این روایات، حضرت محمّد صلی الله علیه و اله از روی لطف با ابن مکتوم برخورد میکرد و تصریح داشت که خداوند وی را به خاطر ابن مکتوم مورد عتاب قرار نداده است. این روایات نشان میدهند که اولاً اخبار مذکور در منابع سیره و اسباب نزول اهل سنّت در این موضوع دچار تحریف شده است. ثانیاً از نفی عتاب حضرت محمّد صلی الله علیه و اله در این روایت به دست میآید که شخص دیگری در مواجهه با ابن مکتوم ترشرویی کرده است و نه رسول خدا صلی الله علیه و اله.۵
1.. التفسیر الاثری الجامع، ج۱، ص۶۴.
2.. همان.
3.. مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۶۶.
4.. تفسیر البرهان، ج۴، ص۴۲۸؛ تفسیر نور الثقلین، ج۵، ص۵۰۹؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۶۶.
5.. فهذه الروایة تشیر إلی أن اللّٰه تعالی لم یعاتب نبیه فی شأن ابن أم مکتوم، بل فیها تعریض بذلک الرجل الذی ارتکب فی حق ابن أم مکتوم تلک المخالفة، إن لم نقل: إنه یستفاد من الروایة نفی قاطع حتی لإمکان صدور مثل ذلک عنه صلی الله علیه و اله، بحیث یستحق العتاب و التوبیخ؛ إذ لا معنی لهذا النفی لو کان اللّٰه تعالی قد عاتبه فعلاً (الصحیح من سیرة النبی الأعظم صلی الله علیه و اله ، ج۳، ص۲۸۸ - ۲۸۹).