35
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

تفسیر از متن آیات بحث می‏کند و الزاماً بیان هر نوع مراد از آیه، تبیین‏ از نوع تفسیر نیست، مگر این که با تسامح پذیرفته شود که مراد استعمالی، جدی، مقاصدی، و... نیز وظیفه تفسیر است که در این صورت هم پوشانی تفسیر با تأویل و استنطاق رخ خواهد داد.

از این رو در تبیین مفهوم حدیث تفسیری به پرسش‏های ذیل باید پاسخ دقیق و روشنی ارائه داد:

- ضابطه تفسیری نامیدن یک حدیث چیست؟

- ویژگی‏های برجسته حدیث تفسیری کدام است؟

پاسخ به این پرسش‏‏ها در تلقی ما از تفسیری بودن یک حدیث و گونه‏شناسی این قسم از احادیث ضرورت دارد. لذا برای ارایه نظریه معیار در گونه‏شناسی احادیث تفسیری ضرورتی گریزناپذیر است. تعریف معیار نگارنده‏ از حدیث تفسیری بر پایه مبانی کلامی امامیه چنین است:

حدیثی که موضوع اصلی و محوری آن مدلول متن آیات بوده، کارکرد معنا نمایی نسبت به مدلولِ مقصود آیه داشته باشد و از طریق تبیین روایت، به مدالیل آیه در سطوح مختلف آن آگاهی پیدا کنیم.

از درنگ در این تعریف برمی‏آید حدیث تفسیری حداقل دارای سه شرط لازم است که تجمیع آن‏ها برای تفسیری خواندن یک حدیث ضروری است. این سه شرط عبارتند از: موضوع حدیث، دلالت حدیث، مصدر حدیث.

موضوع: روایات موجود در جوامع روایی امامیه نشان‏گر تنوع و تفاوت موضوعی آن‏ها با یکدیگر است. معصومان علیهم السلام در سخنان خود به اقتضای نیاز زمانه، مخاطبان و در خور شأن هدایتی خودشان از موضوعات متنوعی سخن گفته‏اند. حال، پرسش این است که با وجود احادیث فراوان در جوامع روایی امامیه در موضوعات و مسائل مختلف فقهی، اخلاقی، اعتقادی، سیاسی و... کدام‏یک از این احادیث، تفسیری هستند؟ آیا صرف ارتباط ظاهری روایت با قرآن یا گزارش آن ذیل آیات در جوامع حدیثی - تفسیری چون تفسیر العیاشی، تفسیر القمی، نور الثقلین، البرهان،... برای تفسیری دانستن یک حدیث کافی است؟ در پاسخ باید گفت هر حدیثی موضوعی دارد که نقطه ثقل و محوری متن آن بوده و غایت از صدور حدیث نیز اخبار، انشاء یا تبیین همین موضوع است. موضوع حدیث را می‏توان امری


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
34

مترادف با همدیگر دانسته و اطلاق تفسیر بر همه آن‏ها را درست بپندارند‏‏‏، لکن سیره تفسیری اهل بیت‏ علیهم السلام و اعلام مفسران امامیه خلاف آن است. حداقل در روایات اهل بیت‏ علیهم السلام فهم تنزیلی، تأویلی، جری و استنطاق متمایز از هم بیان شده و مفسرانی چون علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر المیزان بارها بر تفکیک این مرزها از همدیگر تأکید دارند. با توجه به رویکرد رایج در میان محققان معاصر که به تفکیک فهم تفسیری از سایر مراحل فهم قرآن تأکید دارند، مفهوم و دامنه روایت تفسیری در مقایسه با رویکرد تعمیم، متفاوت و محدود ‏‏است که از آن به رویکرد تخصیص یا تضییق یاد کرده و آن را چنین تعریف می‏کنیم:

روایتی که به تبیین مدالیل ظاهری آیات قرآن پرداخته یا اطلاعاتی سودمند در کشف مراد استعمالی آیات را در اختیار خواننده قرار می‏دهد.

این قسم خاص، همان گونه حدیث تفسیری از گونه اصلی احادیث قرآن تبیینی است که در اصل نظریه بدان اشاره کردیم. تعاریف دیگری نیز از سوی محققان در تعریف حدیث تفسیری ارائه شده است که نگارنده آن‏ها را مد نظر داشته و بعد از نقد و ارزیابی به تعریف معیار فوق دست یافته است؛ از جمله در تعریف «روایت تفسیری، روایتی است که بخشی از آیه در آن، مذکور باشد و یا روایت، ناظر به آیه‏ای باشد که خود آیه در حدیث مذکور نیست، اما حدیث، به بیان مراد خداوند در آن آیه پرداخته و یا زمینه فهم آن را فراهم ساخته است»۱ به نظر می‏آید در جمله «فراهم سازی زمینه فهم» اگر زمینه مذکور ماخوذ از متن آیات نباشد، روایت را از گونه تفسیری خارج و ذیل گونه «قرآن‏شناسی‏ بر پایه روایات» قرار می‏دهد؛ زیرا فاقد تبیین دلالی از متن است. همچنین، «عدم یادکرد آیه در حدیث با ارائه مراد آن آیه» دارای ابهام است؛ در صورتی که آیه در متن حدیث ذکر نشده باشد، معیار در تشخیص آیه مد نظر روایت چیست؟ اجتهاد یا دلالت روایت؟ روایت ساکت است و احتمال اختلاف نظر در تشخیص آیه همچنان باقی است. همچنین، لازمه کاربرد تخصصی قید «تفسیری» به معنای دقیق آن در مطالعات تفسیری دوره معاصر این است که هماره

1.. «روایات تفسیری شیعه، گونه‏شناسی و حجیت»، ص۶.

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3620
صفحه از 312
پرینت  ارسال به