روایات تفسیری بسیار اندک پرداخته شده است.
- فقدان تعریفی مشخص و ضابطهمند از مفهوم گونهشناسی در این پژوهشها، سبب شده است که یک تکثیر و تقلیل بدون ضابطهای در گونهنمایی روایات تفسیری پدید آید. در برخی از این پژوهشها به بداهت مفهومی گونهشناسی بسنده شده و تعریفی خاص از آن ارائه نشده است.۱ هر چند برخی از نویسندگان تلاش کردهاند با کاربرد قید انواع یا اقسام اشارتی به مقصود خود از گونهها داشته باشند،۲ لکن همچنام ابهام در مراد ایشان از گونهشناسی وجود دارد. ثمره این بداهتانگاری یا عدم اهتمام به مفهومشناسی، سبب تفاوت در شمارگان انواع روایات تفسیری از نگاه این محققان شده است که از هفت۳ تا بیست نوع برجسته۴ در نوسان بوده است. برخی نیز با ارائه مقسمهای انتزاعی، چون موقعیت و حالت امام علیه السلام در مقام تفسیر آیه، چون پاسخ، احتجاج و استدلال، در تقسیمبندی روایات تفسیری عددی خاص برای تعداد گونهها بیان نکرده۵ و هر یک را به عنوان مقسَمی برای روایات تفسیری به شمار آوردهاند. به همین سان، برخی از استادن علوم قرآن نیز به هنگام بحث از چگونگی تفسیر پیامبر صلی الله علیه و اله آن را به گونههای متعددی تقسیم کردهاند: تبیین مجمل، تخصیص عام، تقیید اطلاق، توضیح مفاهیم شرعی، تفصیل احکام قرآن، بیان ناسخ و منسوخ.۶
همان طور که ملاحظه شد، فقدان ضابطهای مشخص در گونههای یاد شده سبب پدیداری نوعی سلیقهگرایی از سوی محققان در تقسیمبندی روایات قرآنی شده است. البته شاید بتوان چنین توجیه کرد که گونهشناسی روایات قرآنی، مسألهای نوآمد در مطالعات تفسیری دوره معاصر بوده و هنوز در مراحل ابتدایی نظریهپردازی است و قرآنپژوهان به نظریهای ثابت در
1.. درآمدی بر تفسیر روایی جامع، ص۱۱۳؛ پژوهشی تطبیقی در روایات تفسیری فریقین، ص۱۱۹.
2.. درآمدی بر تفسیر روایی جامع، ص۱۱۴.
3.. پژوهشی تطبیقی در روایات تفسیری فریقین، ص۱۱۹- ۱۴۴.
4.. درآمدی بر تفسیر روایی جامع، ص۱۱۴- ۱۲۸.
5.. شناخت حدیث، ص۱۸۶- ۲۰۵.
6.. آفاق تفسیر، ص۲۲ - ۲۴.