عقاب از افرادی که از آیین دیگری وارد اسلام میشوند، ساقط است و اگر این افراد در دوره کفر خودشان عمل حرامی انجام بدهند و سپس اسلام بیاورند نباید حدی بر آنها اجرا بشود. عبارت «فَقَالَ یَحْیَى بْنُ أَکْثَمَ قَدْ هَدَمَ إِیمَانُه شِرْکَه و فِعْلَه» در متن روایت گویای این رأی یحیی بن أکثم است. نظر به انکار پاسخ امام هادی علیه السلام از سوی یحیی بن اکثم - که گویای انحراف عقیدتی و عملی وی است۱ - متوکل دوباره جویای دلیل امام هادی علیه السلام شدند و امام در پاسخ دوم به آیه (فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِمُشْرِكِينَ * فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَٰنُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِى قَدْ خَلَتْ فِى عِبَادِهِ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ ٱلْكَافِرُونَ)۲ استشهاد کردند که به دنبال آن فقها مجاب شده و متوکل دستور داد فرد ذمی را زدند تا مُرد.
خوئی از شارحان امامیه در تبیین مفاد این روایت از امام هادی علیه السلام مینویسد:
۰.و بهذا الحدیث علم أیضا أنّ ایمان الکافر حین القتل لیس بصحیح مطلقا کما قاله القیصری، و إنّما یصحّ ایمان من أرید قتله لأجل کفره مثل الکافر الحربی، فانّه لو آمن حین القتل قبل ایمانه و یدرء عنه القتل بسبب الایمان.۳
فقهای امامیه از این روایت در استنباط حکم بهره جستهاند و حتی در کتابهای آیات الاحکام امامیه بابی به این روایت اختصاص یافته است.۴ استفاده امام هادی علیه السلام از آیه (فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَٰنُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا)۵ گویای این مهم است که در نگاه دیگران آیه کارکرد تشریعی نداشته است، ولی امام با دانش ویژه خود آیه را در پاسخگویی به این مسأله به نطق درآوردند. این از باب تفسیر به رأی یا تحمیل بر آیه نبوده است؛ زیرا به طور قطع مورد
1.. آیة اللّٰه خویی رحمه الله با درنگ در چندین روایت و از جمله روایت مورد بحث درباره انحراف در عقیده و شخصیت یحیی بن أکثم چنین مینویسد: و یظهر من هذه الروایة، و غیرها: أنه کان من الخبثاء غیر المنقادین للأئمة المعصومین علیهم السلام. و یظهر مما رواه محمد بن یعقوب بضمیمة ما تقدم، أنه کان من الجاحدین (معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۳۶ - ۳۷).
2.. سوره غافر، آیه ۸۴ - ۸۵.
3.. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، خوئی، ج۱۳، ص۲۴۸.
4.. فقه القرآن، باب غیر المسلم یفجر بالمسلم، ج۲، ص۳۷۶.
5.. سوره غافر، آیه ۸۵.