181
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

استوار بود که آنان را بدون درنگ به اعراض از وی واداشت و آن چیزی نبود جز استدلال ابراهیم علیه السلام که صدر آیه بدان اشاره دارد. چون رسم ‏بت‏پرستان این بود که همه در عیدگاه جمع می‏شدند، اگر ابراهیم علیه السلام حتی تمارض نیز می‏کرد، آن‏ها وی را با خود می‏بردند؛ همان طوری که مریضان نیز در عیدگاه جمع می‏شدند. در نتیجه، بیماری عذری برای عدم حضور در عیدگاه نبود و ابراهیم علیه السلام برای رهایی از این رسم پلید نیاز به برهانی قاطع داشت که صدر آیه بدان اشاره دارد.

در برخی از روایات، عدم کاذب بودن ابراهیم علیه السلام در بیان جمله (إِنِّى سَقِيمٌ) همراه با قسم جلاله بیان شده و به نکته ظریفی اشاره شده است که نگاه ابراهیم به ستارگان به دنبال ایراد گرفتن و بیان عیب به باور ‏بت‏پرستان بوده است.۱ گویی نگاه ابراهیم علیه السلام به ستارگان با تلخندی همراه بود که نشان از سستی باور ‏بت‏پرستان داشت. این تلخند را از اقدام سریع ‏بت‏پرستان در پشت کردن به ابراهیم علیه السلام و ترک کردن وی می‏توان اسشمام کرد: (فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ)؛ زیرا پاسخی برای ابراهیم نداشتند. بر پایه این پاسخ، توجیهات دیگری که ابراهیم علیه السلام را به تمارض به بیماری طاعون،۲ انداختن خود روی زمین و بهانه پا درد۳ متهم کرده‏اند، از اساس نادرست است. همچنین، با این تحلیل، اساس شبهه «بهره‏مندی

1.. قال أبو جعفر‏ علیه السلام: عاب آلهتهم، فنظر نظرة فی النّجوم، و قال: (إِنِّى سَقِيمٌ). قال أبو جعفر علیه السلام: و اللّٰه ما کان سقیما، و ما کذب (الکافی، ج۸، ص۳۶۸‏).

2.. و قوله: (فَنَظَرَ نَظْرَةً فِى ٱلنُّجُومِ * فَقَالَ إِنِّى سَقِيمٌ)،‏ ذکر أن قومه کانوا أهل تنجیم، فرأی نجما قد طلع، فعصب رأسه و قال: إنی مطعون، و کان قومه یهربون من الطاعون، فأراد أن یترکوه فی بیت آلهتهم، و یخرجوا عنه، لیخالفهم إلیها فیکسرها. و حدثت عن الحسین، قال: سمعت أبا معاذ یقول: أخبرنا عبید، قال: سمعت الضحاک‏ یقول فی قوله: (فَنَظَرَ نَظْرَةً فِى ٱلنُّجُومِ * فَقَالَ إِنِّى سَقِيمٌ‏)، قالوا لإبراهیم و هو فی بیت آلهتهم: أخرج معنا، فقال لهم: إنی مطعون، فترکوه مخافة أن یعدیهم (جامع البیان، ج۲۳، ص۴۵). جعلی بودن این روایت از ظاهر آن پیداست؛ زیرا ابتلای به طاعون امری نیست که فی البداهه با ادعای فرد در وی پدید آید، بلکه زمینه‏‏ای می‏خواهد. وانگهی می‏توانستند ادعای ابراهیم در ابتلای به طاعون را آزمون کنند و کشف کذب آن کافی بود؛ برای استدلال علیه ابراهیم که وی برای مدعیات خود به دروغ توسل می‏جوید. بدون شک این نوع اقوال برساخته اذهان خام و سستی است که از همنشینی با قصه‏گویان و دوری از مفسران راستین قرآن برآمده است.

3.. و ذکر السدی أنه خرج معهم إلی یوم عیدهم، فلما کان ببعض الطریق، ألقی نفسه و قال: إنی سقیم أشتکی رجلی (زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۶، ص۳۰۱).


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
180

«إِنِّى سَقِیمٌ» بیمار نبوده است و در اِخبار از حال خود نیز دروغ نگفته است. با توجه به مبنای امتناع صدور کذب از پیامبران، جمله (إِنِّى سَقِيمٌ) را دو وجهی معنا کرده‏اند:

یک) مقصود ابراهیم علیه السلام از جمله (إِنِّى سَقِيمٌ) این است که در آیین و دین خود از نگاه ستاره‏پرستان دچار عیب و ایراد است و همین مانعی جدی برای عدم حضور وی در عیدگاه ‏بت‏پرستان است. این پاسخ با سیاق آیه تناسب بیشتری دارد؛ زیرا فضای گفت‏وگوی ابراهیم علیه السلام با ستاره‏پرستان بستر جدلی و عقیدتی بود، نه بستر اِخبار از وضعیت جسمی ابراهیم علیه السلام با توجه به شرایط جوی ستارگان در آسمان. به بیان دیگر، ابراهیم علیه السلام بعد از نقد عدم شایستگی غیر اللّٰه برای اله بودن - که صدر جمله (إِنِّى سَقِيمٌ) بدان دلالت دارد - داوری ستاره‏‏پرستان را درباره خود چنین بیان کرد: در نگاه شما من در دینم استوار نیستم و این داوری را با نگاهی به ستارگان بیان کرد. نظر ابراهیم علیه السلام‏ به ستارگان برای این بود که نشان دهد آلهه بودن ستارگان برای شما با معبود بودن اللّٰه برای من، دو جریان موازی و متقابل است؛ لذا از نگاه شما دین من دچار کژی است و من بدان التفات دارم. با این حال، نظرم را در عدم شایستگی ستاره‏ها برای معبود بودن پیش‏تر بیان کردم.۱ حال که از نظر شما من هم‏آیین نیستم، آمدن من به عیدگاه شما برای پرستش بتان و ستارگان روا نیست و موجب تلخی است. لذا با این استدلال، ابراهیم علیه السلام از حضور در عیدگاه ‏بت‏پرستان راهی یافت۲ و آنان نیز دست از وی برداشتند؛ همان طوری که ادامه آیه بدان اشاره دارد: (فَقَالَ إِنِّى سَقِيمٌ * فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ).

هم‏نشینی (فَتَوَلَّوْا عَنْهُ) با (إِنِّى سَقِيمٌ) نشان از پیوند منطقی میان این دو گزاره دارد: سقیم بودن ابراهیم علیه السلام به معنای واقعی آن دلیل اعراض ‏بت‏پرستان از حضور وی در عید گاه است. به قطع، این دلیل اعتذار ابراهیم علیه السلام ظاهرسازی و خلاف‏نمایی واقعیت نبود، بلکه چنان

1.. برخی از مترجمان قرآن این اقدام ابراهیم در نگریستن به ستارگان نوعی تدبیر وی دانسته‏اند: آن‏گاه (ابراهیم تدبیری اندیشید و) به ستارگان آسمان نگاهی کرد (ترجمه الهی قمشه‏ای).

2.. فإن قیل: فما کان مقصوده؟ فالجواب أنه کان لهم عید، فأراد التخلف عنهم لیکید أصنامهم، فاعتل بهذا القول (زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۶، ص۳۰۱؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‏۲۵، ص۱۷۳‏ و ص ۱۷۶).

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3659
صفحه از 312
پرینت  ارسال به