احادیث قرآنی از جمله موضوعاتی به شمار میآید که کاربرد روش گونهشناسی در مطالعه آن ضروری به نظر میرسد. این احادیث - که به فراوانی و انواع متعدد در جوامع حدیثی مسلمین گزارش شده است - افزون بر ارزش تاریخی و تراثی آنها، نیازمند مطالعه روشمند و عرضه به زبان علمی روز در جامعه علمی معاصر است.
گونهشناسی در مطالعات حدیثی رویکردی علمی به سنخشناسی احادیث است که با ارائه معیارهایی خاص به دنبال انتظام احادیث در مجموعهای منسجم است. از این رو، میتوان گونهشناسی را به «طبقهبندی روشمند روایات بر اساس معیاری منطقی که از جامعیت و مانعیت نسبی برخوردار بوده و قابل توجیه و دفاع علمی باشد» تعریف کرد. مقصود از گونهشناسی در پژوهشهای تفسیر روایی نیز «طبقهبندی روشمند و موضوعی احادیث قرآنی به انواع مختلف، با توجه به ویژگیهای متنی هر نوع» است که با یاد کرد قید «ویژگیهای متنی» دامنه آن در مقایسه با تعریف اول که شامل سند نیز میشود، محدود شده است. جایگاه گونهشناسی در هندسه دانشهای حدیثی، از جمله کاوشهای فقه الحدیثی به شمار میآید و از آنجا که هدف آن صورتبندی دقیق دادههای تفسیری گرازش شده در جوامع حدیثی است، تحقق این هدف بدون تخصص و مهارت در فهم و تحلیل مفاد روایات تفسیری میسور نخواهد بود.
نظریه
درباره تعریف و کارکرد نظریه دیدگاههای متفاوتی میان محققان در علوم انسانی و تجربی وجود دارد و سه رویکرد ذهنیگرایان،۱ عینیگرایان۲ و معرفتشناسان۳ در تعریف نظریه
1.. بر پایه دیدگاه ذهنگرایان نظریه به دستگاه قیاسی اطلاق میشود که حاوی مجموعهای از قضایای به هم پیوسته از عناصر ذهنی است. اعتبار این عناصر از اصول موضوعه منبعث میگردد و این اصول موضوعه همان قضایای بدیهی، اصولی هستند که واجد سازگاری درونیاند و به این لحاظ عقل آنها را بدون برهان میپذیرد و فهم متعارف صحت آنها را تأیید میکند. در این رویکرد به ذهنیت پژوهشگر بیش از واقعیت اعتبار قائل هستند و قضایا و قانونهای استخراج شده از قیاس را نظریه میدانند. (نظریههای سیاست مقایسهای، ص۵۶).
2.. در این دیدگاه نظریه به تلخیصی منتظم از دادهها اطلاق میگردد که در ذهن منعکس شده است. خاستگاه این دادهها واقعیتهای بیرونی است و تصور و ذهنیت را نقشی در پدیداری آن نیست. در این دیدگاه اصالت با واقعیت عینی و خارجی است (نظریهپردازی در روابط بین الملل و قالبهای فکری، ص۲۶).
3.. در این رویکرد تفاوت میان علوم انسانی و تجربی نفی میشود و به مقام داوری نظریه، یعنی قدرت تبیین آن (( توجه میشود؛ بدین معنا که نظریه بودن یک ادعا، زمانی نظریه به حساب خواهد آمد که در مقام داوری از آزمون منطقی و تجربی سرافراز بیرون بیاید (نظریههای جامعهشناسی، ص۲۸).