از اين غفلت و بيتوجّهي، به دليل ضعف شناختش نسبت به جایگاه خویش است. اتفاقاً حالتی که عموماً در هنگام ارتکاب گناه به سراغ انسان میآید، همین غفلت و بي خبري است. لذا اگر از شخص گناهکار بپرسید که چرا مرتکب گناه میشود؟ پاسخ میدهد: این عمل، لذّتبخش است و به خاطر لذّتش مرتکب آن میشود. امّا اگر سؤال کنید که مگر به پیامدهای این لذّتجویی آگاه نیست؟ و مگر کنارهگیری از این لذّت، آرامش و لذّت برتر و پایداری را به دنبال ندارد؟ پاسخش مثبت است. پس چرا او این لذّت گذرا و مضر به آسايش و لذّت پایدار را ترجیج میدهد؟ او در برابر این سؤال، پاسخی منطقی و قانع کننده نخواهد داشت و حتی ممکن است خودش را محکوم کند.
غالباً كساني كه دچار پیامدهای ناگوار شهوتراني ميشوند، از قبل ميدانستهاند كه لذّتراني چنين آثاري را دارد و به همين دليل، پشيمانيِ خرد كنندهتري را احساس ميكنند. لذا در بیشتر مواقع، جز اعتراف به حقيقت، چيز ديگري آرامشان نميكند، همچنان كه در روز قيامت، به اين حقيقت اعتراف
ميكنند. امام صادق علیه السلام ميفرمايد:
يؤتى بعبد يوم القيامة ظالم لنفسه فيقول الله له : ألم آمرك بطاعتي ؟ ألم أنهكعن معصيتی؟ فيقول: بلى يا ربّ ولكن غلبت علی شهوتی، فإن تعذّبنی فبذنبی لمتظلمنی ... .۱
روز قيامت، بندهای را حاضر میكنند كه [به واسطه شهوتراني] به خود ظلم كرده است. پس، از طرف خدا ندا میآيد: «مگر من تو را به اطاعت خودم امر نكردم؟ مگر تو را از گناه نسبت به خود نهی نكردم [پس چرا مرتكب گناه شدی]؟». اين بنده در جواب میگويد: بله ای