گرفته نشود ، در زمينه هاى مناسب ، به تدريج به اسراف هاى بزرگ تبديل مى شوند و مسرفانِ كوچك به مسرفانِ بزرگ مبدّل مى گردند .
فرعون كه نمونه اى از مسرفانِ بزرگ در قرآن كريم است ، از ابتدا چنان نبوده است و جنايتكارانى كه امروز به عنوان طرفدارى از خلق ، فجيع ترين جنايت هاى ضدّ خلقى را مرتكب مى شوند ، از ابتدا اين گونه نبوده اند .
بنا بر اين ، براى پيشگيرى از اسراف هاى بزرگ كه مانع غير قابل رفع شناخت هاى عقلى و موجب گمراهى است ، بايد از اسراف هاى كوچك نيز اجتناب كرد ؛ گذشته از اين كه اسراف هاى كوچك نيز ، به نوبه و در حدّ خود ، مانع شناخت و موجب گمراهى است .
۴ . فسق
فسق در لغت
ابن اثير كه از لغت شناسان معروف است ، در معناى كلمه فسق مى نويسد :
أصلُ الفُسوقِ الخروجُ عن الاستقامة . ۱ ريشه كلمه فسوق ، خارج شدن از استقامت و درستى است .
در قاموس اللغة ، در معناى كلمه فسق آمده است :
والخروجُ عن طريقِ الحقِّ ... «وإنَّهُ لَفِسْقٌ» خروجٌ عن الحقّ . ۲ يكى از معانى فسق خارج شدن از راه حق است ... و اين عبارت قرآن «وَإنَّهُ لَفِسْقٌ» ۳ به معناى خروج از حق است .
المنجد نيز كه يكى از كتب معروف لغت است ، واژه فسق را اين طور معنا كرده