71
مثلث ايمان

آن هستند. عقايد، توسّط اصول شناختي و نظريه يادگيري، تحوّل مي‌يابند و نقشه‌هاي شناختيِ ديني ما را شکل مي‌دهند.
با اين که ارزش‌ها ساختار شناختي دارند، امّا ارزش‌ها و عواطف هم به يکديگر مربوط مي‌شوند. به طور مثال، افرادي با دينداريِ دروني و بيروني، با هم متفاوت هستند. حتّي افرادي وجود دارند که ظاهراً ارزش زيادي براي رفتار ديني قائل هستند؛ امّا تحت تنيدگي‌هاي بخصوصي، لذّتي از آن نمي‌بَرَند.
شناخت، شامل طرحواره‌اي است که ارتباط بين اعتقادات و ارزش‌ها را با برقراريِ ارتباط دروني بين آنها تنظيم مي‌کند. چون طرحواره‌ها با هم مرتبط‌اند، افراد، خواستار آن هستند که ساخت‌هاي آنها با همديگر هماهنگ باشد. اعتقادات و باورها، نقشه‌هاي شناختيِ افراد هستند. اعتقادات، اطلاعاتي در باره محيط فيزيکي و روان شناختي‌اي که فرد بايد با آنها سازگار شود را فراهم مي‌کند. اين نقشه‌هايِ شناختي، راه رسيدن به اهداف را هموار مي‌کنند. البته عقايد، به عنوان نقشه شناختي، نقش برانگيزاننده ندارند. به عنوان نمونه، نظرياتي در مورد اين که خدا قوي، آرام‌بخش و ... است، جزء اعتقادات ماست. وقتي اعتقادات، منحصراً به عنوان ساختارهاي شناختي در نظرگرفته شوند، ديگر شامل عواطفي از قبيل دوست داشتن يا دوست نداشتن نيستند. البته اعتقادات، به عنوان جزئي از شناخت، توسّط انگيزه‌ها حمايت مي‌شوند (اسپيلکا و همکاران، ۲۰۰۳ م).
ارزش‌ها نيز ساختارهاي شناختي‌اي شامل: عقايد، اصول و بايد‌ها و نبايدهاي اخلاقي هستند که توسط فرد يا گروه، نگه داشته شده‌اند. اغلب روان‌شناسان، اعتقاد دارند که ارزش‌ها، بازتاب عقايد و باورها با يک جزء عاطفي هستند. ارزش‌ها، با انگيزه در ارتباط هستند، و مي‌توان آنها را به عنوان بخشي از نگرش و بازخوردها نيز در نظرگرفت. عاطفه، پاسخ هيجاني به يک شيء يا موقعيت است. در واقع، عاطفه، شامل تمام حيطه‌هاي احساسات (ترس، لذت، تنفّر و ...) است و مطالعه در زمينه عواطف، خيلي کم صورت مي‌گيرد و بيشتر در مورد شناخت است.
عقايد، ارزش‌ها و عاطفه، بر تصميم‌گيري مؤثّر هستند و رفتار، نتيجه عملکرد متغيّرهاي بسياري است.


مثلث ايمان
70

هر رشته علمي، به طور تصادفي، عدّه‌اي برگزيده شده بودند ـ ، نامه نوشتند و پرسش‌هايي در باره اعتقاد به خداوند، زندگي پس از مرگ و ...، به آنها ارائه دادند.
در پرسش‌نامه‌هاي بلند ـ که با ارزش‌تر است ـ ، ويژگي‌هاي روان‌شناختيِ مختلفي مورد پرسش قرار مي‌گيرد. در اين پرسش‌نامه‌ها، با ثابت نگه داشتن عوامل ديگر، هرچه تعداد سؤال‌ها افزايش يابد، پاياييِ پرسش‌نامه، افزايش خواهد يافت و گوناگوني پرسش‌ها در پرسش‌نامه، موجب مي‌شود که پرسشگر، نظر خود را با طرح پرسش‌هاي مختلف و از جنبه‌هاي گوناگون، به پاسخ‌دهنده، تفهيم نمايد و نظر شرکت‌کننده نيز در موارد متفاوت، سنجيده شود. همچنين امکان کاربرد تحليل عاملي، از ديگر امتيازهاي پرسش‌نامه با فرم بلند است (ولف،۱ ۱۹۹۱ م).
روان‌شناسان اجتماعي، با استفاده از اين روش (تهيه پرسش‌نامه) و نيز با تأکيد بر نظريه‌هاي مکتب خود، به ساخت مقياس‌هاي تجربي براي سنجش ميزان دينداري افراد، نوع ارتباط فرد با خدا و تأثير دينداري بر رفتار و ...، پرداختند. در روان‌شناسي اجتماعي، تفاوت‌هاي افراد به سه جنبه: شناخت، عاطفه و رفتار بر مي‌گردد. البته علاوه بر آنها، عادت هم وجود دارد. شناخت به طور اوّليه، با اعتقادات و چگونگي يادگيري آنها و به عبارت ديگر، با چگونگي مفهوم‌سازي جنبه ايدئولوژي، مرتبط است. در حيطه عواطف، تأکيد اصلي، بر احساسات و نگرش‌ها (بازخوردها)، مثل عواطف دوست داشتن ـ دوست نداشتن است. رفتار نيز شامل آن چيزي است که افراد انجام مي‌دهند و اين که چگونه عمل مي‌کنند و سرانجام، تأکيد عادت بر چگونگي ثبات و نظم رفتارهايِ نشان داده شده توسط افراد است.
حيطه شناخت، شامل دو زيرناحيه اعتقادات و ارزش‌هاست. از آن جايي که تجربه و عملکرد، معمولاً از طريق ديگران (مثل والدين، دوستان و ...) کسب مي‌شود، نظريه‌هاي يادگيري، بر اين نکته تأکيد دارند که فرايند يادگيري، زيربناي روان‌شناختيِ اکتساب الگوهاي مفهومي، از قبيل مفاهيم ديني است. رفتار، نتيجه عملکرد تداعي متغيّرهاي بسياري است که ارزش‌ها و باورها، از جمله عوامل اصلي

1.. Wulff.

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّدعلی مظاهری و عباس پسندیده، با همکاری: منصوره سادات صادقی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10856
صفحه از 246
پرینت  ارسال به