در مرحله بعد، محتوا، مفهوم و معناي تمامي اين احاديث، تَوسّط يک نفر متخصّص علوم حديث و يک روانشناس به شيوه مباحثه، مورد بررسي قرار گرفت. در جريان اين مباحثهها، هر بار موضوع يا موضوعهاي جديدي که لازم بود احاديث مربوط به آن موضوعات نيز جمعآوري شوند، تعيين ميشد و پس از جمعآوري احاديث موجود در زمينه مذکور، اين روايات، دوباره مورد بحث و بررسي قرار ميگرفت.
هدف اوّليه از انجام دادن اين مباحثهها اين بود که از فحواي روايات و احاديث مورد بررسي، به طبقهبندي يا طبقهبنديهاي کلّيِ ممکن در خصوص توضيح رابطه انسان با خدا دست يابيم، به نحوي که اين طبقهبندي يا طبقهبنديها، از يکسو با محتواي مجموعه موجود احاديث و روايات وارده از معصومان عليهم السلام در اين زمينه، همخوان و همراه باشد، و از سوي ديگر، با اصول و دادههاي شناخته شده علم روانشناسي نيز مطابقت داشته باشد.
هدف نهايي پژوهشگران نيز اين بود که در جريان اين مباحثهها و از طريق بررسي، مطالعه، مقايسه و تحليل محتواي احاديثِ جمعآوري شده، به يک طبقهبنديِ جامع و توضيح دهنده يا الگويي فراگير در خصوص رابطه انسان با خدا، نايل آيند به گونهاي که: اوّلاً بتواند انواع مختلف رابطه انسان با خدا را به لحاظ کمّي و کيفي و نوع و جهت آن در چارچوب يک الگوي نظريِ واحد و منسجم، توضيح دهد و تبيين نمايد؛ ثانياً بتواند زمينه و چارچوب نظريِ لازم براي تهيه ابزاري جهت اندازهگيري و ارزيابي کمّيت و کيفيت ارتباط شخص با خدا را با حسّاسيت کافي نسبت به تفاوتهاي فرديِ موجود در اين زمينه بسنجد.
در پايان، بيش از سه هزار و پانصد آيه و روايت در حداقل سيزده زمينه مختلف (شامل ايمان، اقسام ايمان، دوستي، محبّت، خوف و رجا، تقوا، توکّل، ثقه، تفويض، حسن ظن و سوء ظن نسبت به خدا، يأس، تجرّي و کفر) جمعآوري شدند و يک به يک، مورد بحث و بررسي قرار گرفتند.